اسطوره‌شناسی به مثابۀ نقد فرهنگی: به یاد جلال ستاری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۴: خط ۳۴:
جلال ستاری در سال ۱۳۱۰ در شهر رشت متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطهٔ خود را در رشت و سپس در تهران و در مدرسه دارالفنون ادامه داد و پس از پذیرفته‌شدن در امتحانات اعزام محصل، برای ادامه تحصیل به ژنو (سوئیس) رفت و در رشته روان‌شناسی تکوینی فارغ‌التحصیل شد. در بازگشت به ایران در دانشکده‌های «هنرهای تزئینی» و «دانشگاه فارابی» به تدریس پرداخت. او همچنین مدتی در سازمان برنامه در بخش برنامه‌ریزی فرهنگی آن سازمان به کار برنامه‌ریزی مشغول بود و تدوین دو برنامهٔ پنجم فرهنگ زیرنظر او انجام شد. بعد به دعوت وزیر فرهنگ و هنر به آن وزارتخانه انتقال یافت و به عنوان مشاور وزیر به خدمت مشغول شد. پس از انقلاب اسلامی به کار در آن وزارتخانه خاتمه داد و عمدهٔ وقت خود را به پژوهش در مورد فرهنگ، قصه‌ها و اسطوره‌های ایرانی و اسلامی، ترجمۀ کتبی در این زمینه‌ها و آثاری در مورد هزارویک‌شب و هنر تئاتر و... اختصاص داد. جلال ستاری روشنفکری فرهنگ‌پژوه بود و می‌گفت: «از زمان دارالفنون تا حالا که اینجا نشسته‌ام هیچ‌چیزی مهم‌تر از فرهنگ ایران‌زمین برای من نبوده و نیست. اگر ما یک‌وقت، یک جایی حرفی برای گفتن داشته باشیم، آن مطمئناً علم و صنعت نیست، بلکه فرهنگ است».
جلال ستاری در سال ۱۳۱۰ در شهر رشت متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطهٔ خود را در رشت و سپس در تهران و در مدرسه دارالفنون ادامه داد و پس از پذیرفته‌شدن در امتحانات اعزام محصل، برای ادامه تحصیل به ژنو (سوئیس) رفت و در رشته روان‌شناسی تکوینی فارغ‌التحصیل شد. در بازگشت به ایران در دانشکده‌های «هنرهای تزئینی» و «دانشگاه فارابی» به تدریس پرداخت. او همچنین مدتی در سازمان برنامه در بخش برنامه‌ریزی فرهنگی آن سازمان به کار برنامه‌ریزی مشغول بود و تدوین دو برنامهٔ پنجم فرهنگ زیرنظر او انجام شد. بعد به دعوت وزیر فرهنگ و هنر به آن وزارتخانه انتقال یافت و به عنوان مشاور وزیر به خدمت مشغول شد. پس از انقلاب اسلامی به کار در آن وزارتخانه خاتمه داد و عمدهٔ وقت خود را به پژوهش در مورد فرهنگ، قصه‌ها و اسطوره‌های ایرانی و اسلامی، ترجمۀ کتبی در این زمینه‌ها و آثاری در مورد هزارویک‌شب و هنر تئاتر و... اختصاص داد. جلال ستاری روشنفکری فرهنگ‌پژوه بود و می‌گفت: «از زمان دارالفنون تا حالا که اینجا نشسته‌ام هیچ‌چیزی مهم‌تر از فرهنگ ایران‌زمین برای من نبوده و نیست. اگر ما یک‌وقت، یک جایی حرفی برای گفتن داشته باشیم، آن مطمئناً علم و صنعت نیست، بلکه فرهنگ است».


در این کتاب سخن از جلال ستاری است و آوردن عناوینی چون «استاد»، «دکتر»، «اندیشمند» و .... برای او بیهوده است؛ زیرا نه چیزی بر زندگی پربارش می‌افزاید و نه کمترین ارزشی برای او داشت و نه می‌توان گستره و عمق رفتار و اندیشۀ او را به این عناوین تقلیل داد؛ از این‌رو در این کتاب که به یاد این معلم واقعی منتشر شده است، صرفاً از نام او، نه چیزی کمتر و نه چیزی بیشتر بهره برده شده است. جلال ستاری امروز و نه فقط امروز که سال‌هاست خود به یک «فضیلت» و به یک «الگو» بدل شده است.
در این کتاب سخن از جلال ستاری است و آوردن عناوینی چون «استاد»، «دکتر»، «اندیشمند» و.... برای او بیهوده است؛ زیرا نه چیزی بر زندگی پربارش می‌افزاید و نه کمترین ارزشی برای او داشت و نه می‌توان گستره و عمق رفتار و اندیشۀ او را به این عناوین تقلیل داد؛ از این‌رو در این کتاب که به یاد این معلم واقعی منتشر شده است، صرفاً از نام او، نه چیزی کمتر و نه چیزی بیشتر بهره برده شده است. جلال ستاری امروز و نه فقط امروز که سال‌هاست خود به یک «فضیلت» و به یک «الگو» بدل شده است.


کتاب در پنج بخش سامان یافته است؛ بخش نخست با پنج نوشتار دربرگیرندۀ اندیشه‌ها و آثار جلال ستاری است. در این بخش گفتگویی با خانم لاله تقیان همسر جلال ستاری انجام شده است که بسیار خواندنی است. در بخشی از این گفتگو آمده است: «برای جلال در وهلۀ اول فرهنگ حائز اهمیت است. باور داشت با عمل سیاسی نمی‌توانیم کاری انجام دهیم؛ ولی در زمینۀ فرهنگ حرفی برای گفتن داریم، البته به شرطی که مردم بافرهنگ بشوند. بنابراین باید به مردم آموزش دهیم که به فرهنگ چگونه بنگرند و چه بیاموزند. به همین دلیل اولین کتاب‌هایی که جلال نوشته، دربارۀ فرهنگ است. در کتاب "فرهنگ و مردم" حدوداً دویست صفحه توضیح می‌دهد که فرهنگ چیست؟ و در چند کتاب دیگر دربارۀ فرهنگ به جنبه‌های مختلف فرهنگ می‌پردازد. جلال زیاد کتاب می‌خواند و آنچه که خارج از ایران دربارۀ فرهنگ آموخته بود، ملکۀ ذهنش بود، می‌خواست این آموخته‌ها را به دیگران هم منتقل کند. کوشش می‌کرد ارتباط بین فرهنگ شرق و غرب را نشان دهد. کتاب مهمی که قبل از انقلاب چاپ کرد "پیوند عشق میان شرق و غرب" بود که در همین مورد بحث می‌کند». (ص 67 ـ 68)
کتاب در پنج بخش سامان یافته است؛ بخش نخست با پنج نوشتار دربرگیرندۀ اندیشه‌ها و آثار جلال ستاری است. در این بخش گفتگویی با خانم لاله تقیان همسر جلال ستاری انجام شده است که بسیار خواندنی است. در بخشی از این گفتگو آمده است: «برای جلال در وهلۀ اول فرهنگ حائز اهمیت است. باور داشت با عمل سیاسی نمی‌توانیم کاری انجام دهیم؛ ولی در زمینۀ فرهنگ حرفی برای گفتن داریم، البته به شرطی که مردم بافرهنگ بشوند. بنابراین باید به مردم آموزش دهیم که به فرهنگ چگونه بنگرند و چه بیاموزند. به همین دلیل اولین کتاب‌هایی که جلال نوشته، دربارۀ فرهنگ است. در کتاب "فرهنگ و مردم" حدوداً دویست صفحه توضیح می‌دهد که فرهنگ چیست؟ و در چند کتاب دیگر دربارۀ فرهنگ به جنبه‌های مختلف فرهنگ می‌پردازد. جلال زیاد کتاب می‌خواند و آنچه که خارج از ایران دربارۀ فرهنگ آموخته بود، ملکۀ ذهنش بود، می‌خواست این آموخته‌ها را به دیگران هم منتقل کند. کوشش می‌کرد ارتباط بین فرهنگ شرق و غرب را نشان دهد. کتاب مهمی که قبل از انقلاب چاپ کرد "پیوند عشق میان شرق و غرب" بود که در همین مورد بحث می‌کند». (ص 67 ـ 68)