۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURآموزههای عرفانی شیخ زینالدین محمود خوافیJ1.jpg | عنوان =آموزههای عرفانی شیخ زینالدین محمود خوافی | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = خوافی، محمود (نویسنده) سیدمحمد هروی، امیر (محقق) |زبان | زبان =...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''آموزههای عرفانی شیخ زینالدین محمود خوافی''' تألیف شیخ زینالدین محمود خوافی به کوشش امیر سیدمحمد | '''آموزههای عرفانی شیخ زینالدین محمود خوافی''' تألیف [[خوافی، محمود|شیخ زینالدین محمود خوافی]] به کوشش [[امیر سیدمحمد هروی]]، مقدمه، تصحیح و تعلیقات استاد [[غلام حیدر کبیری هروی]]، این کتاب روایتکنندۀ سخنان و آموزههای عرفانی شیخ زینالدین محمود قوّاس بهدادنی خوافی است که بار نخست به وسیلۀ شاگرد و مریدش شیخ معینالدین در سال 961 قمری به نام «ارشاد الطالبین» در قندهار تدوین شده است. متعاقب آن یکی از مریدان شیخ به نام [[سیدمحمد هروی، امیر|امیر سیدمحمد هروی]] در سال 1053 قمری به تدوین و تصحیح این کتاب با عنوان «ملفوظات: سخنان شیخ زینالدین محمود خوافی» پرداخته است. | ||
شیخ زینالدین محمود خوافی از عرفای بزرگ خطۀ خراسان است که حوالی سدۀ دهم هجری میزیست. وی در قریۀ منطقۀ «بهدادن» روستای برآباد خواف چشم به جهان گشوده است. تعلیمات ابتدایی را نخست در مدرسۀ «خرجرد خواف» فراگرفت و سپس در پی تحصیلات بیشتر و کسب کمال، با این داعیه که چون «کلام خدا و حدیث پیامبر عربی است، باید بدانم که چه گفتهاند تا به آن عمل کنم و اگر کسی از من معنی آیتی پرسد به نوعی توانم گفت که اگر به جای نقل کند، اشتباده نباشد» آستین همت بالا زده است. | [[خوافی، محمود|شیخ زینالدین محمود خوافی]] از عرفای بزرگ خطۀ خراسان است که حوالی سدۀ دهم هجری میزیست. وی در قریۀ منطقۀ «بهدادن» روستای برآباد خواف چشم به جهان گشوده است. تعلیمات ابتدایی را نخست در مدرسۀ «خرجرد خواف» فراگرفت و سپس در پی تحصیلات بیشتر و کسب کمال، با این داعیه که چون «کلام خدا و حدیث پیامبر عربی است، باید بدانم که چه گفتهاند تا به آن عمل کنم و اگر کسی از من معنی آیتی پرسد به نوعی توانم گفت که اگر به جای نقل کند، اشتباده نباشد» آستین همت بالا زده است. | ||
او با دست ارادت به نزد پیر و مراد خویش مولانا نورالله اسفندانی، پیرو طریقۀ خواجگان نقشبندیه بود و متعاقباً از مشایخ این طریقه گردید. وی در راستای طی طریق عارفانه، از جانب مخلصین و ارادتمندان، به القابی چون حضرت عرفانپناه، قطب المحققین، سالک مناسک الطریقة والیقین، زینالحق الحقیقته والدنیای والدین شهرت یافته بود. | او با دست ارادت به نزد پیر و مراد خویش مولانا نورالله اسفندانی، پیرو طریقۀ خواجگان نقشبندیه بود و متعاقباً از مشایخ این طریقه گردید. وی در راستای طی طریق عارفانه، از جانب مخلصین و ارادتمندان، به القابی چون حضرت عرفانپناه، قطب المحققین، سالک مناسک الطریقة والیقین، زینالحق الحقیقته والدنیای والدین شهرت یافته بود. | ||
بر اساس روایتهای تاریخی مولانا زینالدین محمود خوافی در اواخر عمر از «بهدادن» به هرات سفر کرد و از هرات برای رعایت مناسک حج به خانۀ خدا رفت. سپس از مکه به بهدادن برگشت که در آن زمان شاهد بروز و ظهور فتنۀ قزلباش بود؛ به همین دلیل زادگاهش را ترکد کرد و به قندهار سفر نمود و تا آخر عمر در آنجا ساکن گردید. | بر اساس روایتهای تاریخی مولانا [[خوافی، محمود|زینالدین محمود خوافی]] در اواخر عمر از «بهدادن» به هرات سفر کرد و از هرات برای رعایت مناسک حج به خانۀ خدا رفت. سپس از مکه به بهدادن برگشت که در آن زمان شاهد بروز و ظهور فتنۀ قزلباش بود؛ به همین دلیل زادگاهش را ترکد کرد و به قندهار سفر نمود و تا آخر عمر در آنجا ساکن گردید. | ||
سال وفات او بهدرستی درج نشده است؛ اما نگاشتهاند که در قندهار از دنیا برفت و نعش او را از آنجا به بهدادن نقل کردند. محمدصادق دهلوی سال وفات او را 967 قمری در زمان اکبر پادشاه نگاشته است. | سال وفات او بهدرستی درج نشده است؛ اما نگاشتهاند که در قندهار از دنیا برفت و نعش او را از آنجا به بهدادن نقل کردند. محمدصادق دهلوی سال وفات او را 967 قمری در زمان اکبر پادشاه نگاشته است. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
به روایت تاریخ شیخ در زمان حیات خویش مجالس عرفانی داشتند که در آن سخنانی برای تربیت و تنویز افکار ارادتمندان بیان میکرد. در این مجالس پیروانی از او سخنانش را مینوشتند. | به روایت تاریخ شیخ در زمان حیات خویش مجالس عرفانی داشتند که در آن سخنانی برای تربیت و تنویز افکار ارادتمندان بیان میکرد. در این مجالس پیروانی از او سخنانش را مینوشتند. | ||
این کتاب روایتکنندۀ سخنان و آموزههای عرفانی شیخ زینالدین محمود قوّاس بهدادنی خوافی است که بار نخست به وسیلۀ شاگرد و مریدش شیخ معینالدین در سال 961 قمری به نام «ارشاد الطالبین» در قندهار تدوین شده است. متعاقب آن یکی از مریدان شیخ به نام امیر سیدمحمد هروی در سال 1053 قمری به تدوین و تصحیح این کتاب با عنوان «ملفوظات: سخنان شیخ زینالدین محمود | این کتاب روایتکنندۀ سخنان و آموزههای عرفانی شیخ زینالدین محمود قوّاس بهدادنی خوافی است که بار نخست به وسیلۀ شاگرد و مریدش شیخ معینالدین در سال 961 قمری به نام «ارشاد الطالبین» در قندهار تدوین شده است. متعاقب آن یکی از مریدان شیخ به نام [[سیدمحمد هروی، امیر|امیر سیدمحمد هروی]] در سال 1053 قمری به تدوین و تصحیح این کتاب با عنوان «ملفوظات: سخنان [[خوافی، محمود|شیخ زینالدین محمود خوافی]]» پرداخته است. | ||
چاپ و نشر چنین منبعی، زمینۀ اندوختن سریعتر سیروسلوک تصوفی و عرفانی را برای سالکان فراهم میکند تا بهراحتی بتوانند آموزههای عرفانی را فرا گیرند و آن را حرمت بگذارند. این کتاب با نشانههای وافر ارجاعی در زمینۀ تصوف و عرفان، راوی سیر تاریخی و آموزههای عرفانی است که نثار کاوشگران این عرصه مینماید تا با توجه به مسائل حوزوی و موضوعی، مطابق ذوقشان به منابع و افکار چهرههای عرفانی، اولیاءالله و اثارشان آشنا شوند و برای بررسی بیشتر افکارشان به کتب موردنظر و نشانههای مندرج این اثر مراجعه کنند. | چاپ و نشر چنین منبعی، زمینۀ اندوختن سریعتر سیروسلوک تصوفی و عرفانی را برای سالکان فراهم میکند تا بهراحتی بتوانند آموزههای عرفانی را فرا گیرند و آن را حرمت بگذارند. این کتاب با نشانههای وافر ارجاعی در زمینۀ تصوف و عرفان، راوی سیر تاریخی و آموزههای عرفانی است که نثار کاوشگران این عرصه مینماید تا با توجه به مسائل حوزوی و موضوعی، مطابق ذوقشان به منابع و افکار چهرههای عرفانی، اولیاءالله و اثارشان آشنا شوند و برای بررسی بیشتر افکارشان به کتب موردنظر و نشانههای مندرج این اثر مراجعه کنند. | ||
بخش نخست کتاب آموزههای عرفانی شیخ زینالدین محمود خوافی است. متن آن چون به صورت متداوم با موضوع مختلف ردیف شده، از مرجع فاقد فهرست بوده است؛ چون محتوای بخش آموزهها انبوه نبود، به حالت مرجع گذاشته شده است. | بخش نخست کتاب آموزههای عرفانی [[خوافی، محمود|شیخ زینالدین محمود خوافی]] است. متن آن چون به صورت متداوم با موضوع مختلف ردیف شده، از مرجع فاقد فهرست بوده است؛ چون محتوای بخش آموزهها انبوه نبود، به حالت مرجع گذاشته شده است. | ||
این تصحیح بر اساس نسخۀ خطی امیر سیدمحمد هروی مداقه و تعلیقنویسی شده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/6250 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | این تصحیح بر اساس نسخۀ خطی امیر سیدمحمد هروی مداقه و تعلیقنویسی شده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/6250 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> |