۱۰۰٬۶۷۷
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ، ' به '، ') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
در بخش بعدی کتاب، نویسنده تاریخ تحول حکمت عملی و بویژه فلسفه سیاسی را از [[فارابی، محمد بن محمد|ابونصر فارابی]] تا [[دوانی، محمد بن اسعد|جلالالدین دوانی]] بررسی کرده و سیر منحنی انحطاط و امتناع بحث فلسفی را در فرآیند تحول بررسی و ترسیم مینماید، که در واقع تأملی است بر انحطاط حکمت عملی در ایران. | در بخش بعدی کتاب، نویسنده تاریخ تحول حکمت عملی و بویژه فلسفه سیاسی را از [[فارابی، محمد بن محمد|ابونصر فارابی]] تا [[دوانی، محمد بن اسعد|جلالالدین دوانی]] بررسی کرده و سیر منحنی انحطاط و امتناع بحث فلسفی را در فرآیند تحول بررسی و ترسیم مینماید، که در واقع تأملی است بر انحطاط حکمت عملی در ایران. | ||
فصل ششم و هفتم کتاب، بررسی اندیشه سیاسی بر مبنای اندیشه عرفانی است. نویسنده میگوید که اندیشه عرفانی از بنیاد با اندیشه سیاسی متعارض است؛ زیرا عالم زیر | فصل ششم و هفتم کتاب، بررسی اندیشه سیاسی بر مبنای اندیشه عرفانی است. نویسنده میگوید که اندیشه عرفانی از بنیاد با اندیشه سیاسی متعارض است؛ زیرا عالم زیر قمر، همچون موجی در گذر است و عاقل -یعنی عارف- نه در موج، عمارت میسازد و نه در آن نیت اقامت میکند، و نه اگر دولتی دارد، بدان اعتماد میکند؛ زیرا که دولت و محنت هر دو به یکسان ناپایدار و درگذرند. نویسنده در این فصل، خاستگاههای اندیشه عرفانی کسانی نظیر [[نسفی، عزیزالدین بن محمد|عزیزالدین نسفی]] و [[نجم رازی، عبدالله بن محمد|نجمالدین رازی]] را بررسی میکند. | ||
در فصل هشتم، اندیشههای [[فضلالله بن روزبهان|فضلالله بن روزبهان خنجی]] بررسی شده است و اشاره شده که او در مخالفت کامل با حکمت و اهل فلسفه، به سنت احیاگری علوم دینی باز میگردد. وی دارای اندیشه شیعهستیزی و پیرو سنت توجه به شریعت [[غزالی، محمد بن محمد|امام غزالی]] و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] است. او در کتاب سلوکالملوک، احکام شرعیه مربوط به امام و سلطان را بیان میکند و سعی او تجدید و احیای خلافت است. اندیشه خنجی در پیکار با اوجگیری تشیع است و هدف او از احیای خلافت نیز، مبارزه با آن است.<ref>حقیقت، سید صادق، ص218-221</ref> | در فصل هشتم، اندیشههای [[فضلالله بن روزبهان|فضلالله بن روزبهان خنجی]] بررسی شده است و اشاره شده که او در مخالفت کامل با حکمت و اهل فلسفه، به سنت احیاگری علوم دینی باز میگردد. وی دارای اندیشه شیعهستیزی و پیرو سنت توجه به شریعت [[غزالی، محمد بن محمد|امام غزالی]] و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] است. او در کتاب سلوکالملوک، احکام شرعیه مربوط به امام و سلطان را بیان میکند و سعی او تجدید و احیای خلافت است. اندیشه خنجی در پیکار با اوجگیری تشیع است و هدف او از احیای خلافت نیز، مبارزه با آن است.<ref>حقیقت، سید صادق، ص218-221</ref> |