۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''از مُغانۀ پارسی تا مُجون تازی: دگرگونی واژگانی و مایگانی پدیدهای ایرانی در سدههای نخست هجری''' تألیف حسین | '''از مُغانۀ پارسی تا مُجون تازی: دگرگونی واژگانی و مایگانی پدیدهای ایرانی در سدههای نخست هجری''' تألیف [[ایمانیان، حسین|حسین ایمانیان]]؛ این کتاب دربرگیرندۀ همۀ گفتهها و نوشتههایی است که از سدۀ سوم هجری تا روزگار کنونی دربارۀ مُجون و مجانه بیان و مکتوب کردهاند و با این وجود هیچیک از آنها نیست؛ زیرا باور داریم مجنونی که دیگران از آن سخن گفتهاند، با مجونی که در اینجا مطرح شده است، یکسان و هممعنا نیست. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
در بخش دوم کتاب مجانۀ تازی با مکتب ملامتیه و در بخش سوم با قلندریه مقایسه شده است و پیوند تاریخی این سه با یکدیگر شناسانده شده است. اما قبل از این دربارۀ تاریخچۀ ملامتیه و قلندریه بهاختصار نکاتی بیان شده است. باید گفت جریان قلندریه در سیر خود از ایران پیش از اسلام، نخست به مجانه یا مجون میرسد، سپس در سدۀ سوم و چهارم در برخورد با آموزههای دینی، کمی متعادلتر شده به ملامتیه مشهور شده و در سدههای میانه دوباره به مجانه نزدیک شده و قلندریه نام گرفته است. | در بخش دوم کتاب مجانۀ تازی با مکتب ملامتیه و در بخش سوم با قلندریه مقایسه شده است و پیوند تاریخی این سه با یکدیگر شناسانده شده است. اما قبل از این دربارۀ تاریخچۀ ملامتیه و قلندریه بهاختصار نکاتی بیان شده است. باید گفت جریان قلندریه در سیر خود از ایران پیش از اسلام، نخست به مجانه یا مجون میرسد، سپس در سدۀ سوم و چهارم در برخورد با آموزههای دینی، کمی متعادلتر شده به ملامتیه مشهور شده و در سدههای میانه دوباره به مجانه نزدیک شده و قلندریه نام گرفته است. | ||
ازآنجاکه ماجنانی چون ابونواس در سرودههای خود بهویژه در خمریات، از همراهان و همپیالههای خود به «فتی» و شکلهای جمع آن یعنی «فتیه و فتیان» یاد کردهاند، بایسته است به همسنجی این گروه جوانمرد با گروه اهل فتوت از متصوفه نیز پرداخته شود و اندازۀ همانندی یا ناهمانندی میان این دو بررسی شود. این مسئله زمانی اهمیت مییابد که بدانیم مجانیه و ملامتیه، در چند ویژگی از جمله برخورد سرزنشآمیز مردم با آنها پیوند دارند و یکی از اصول ملامتیه نزد برخی پژوهشگران تصوف، همین فتوت و رادمردی است. در بخش چهارم به همانندی یا ناهمانندی مجون و فتوت پرداخته شده است. | ازآنجاکه ماجنانی چون [[ابونواس، حسن بن هانی|ابونواس]] در سرودههای خود بهویژه در خمریات، از همراهان و همپیالههای خود به «فتی» و شکلهای جمع آن یعنی «فتیه و فتیان» یاد کردهاند، بایسته است به همسنجی این گروه جوانمرد با گروه اهل فتوت از متصوفه نیز پرداخته شود و اندازۀ همانندی یا ناهمانندی میان این دو بررسی شود. این مسئله زمانی اهمیت مییابد که بدانیم مجانیه و ملامتیه، در چند ویژگی از جمله برخورد سرزنشآمیز مردم با آنها پیوند دارند و یکی از اصول ملامتیه نزد برخی پژوهشگران تصوف، همین فتوت و رادمردی است. در بخش چهارم به همانندی یا ناهمانندی مجون و فتوت پرداخته شده است. | ||
از دیگر پدیدههایی که در شعر پارسی همانندیهایی با مجانۀ تازی دارد، رندی و رندانگی است که اوج کاربرد هنری و تکنیکیاش در شعر حافظ مشاهده میشود. آنچه دربارۀ رندی حافظ نوشته شده است، در برگبرگ این نوشتهها مشاهده میشود که بهآسانی میتوان به جای «رندی»، واژۀ «مجانه» را قرار داد و به شکل شگفتآوری مشخص میشود این هر دو تا چه اندازه همسو، همرنگ و همافق هستند. در بخش پایانی کتاب همانندی و ناهمانندی مجانه و رندی بررسی شده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/7140 ر.ک: کتابخانه تخصصی ادبیات] </ref> | از دیگر پدیدههایی که در شعر پارسی همانندیهایی با مجانۀ تازی دارد، رندی و رندانگی است که اوج کاربرد هنری و تکنیکیاش در شعر [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] مشاهده میشود. آنچه دربارۀ رندی [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] نوشته شده است، در برگبرگ این نوشتهها مشاهده میشود که بهآسانی میتوان به جای «رندی»، واژۀ «مجانه» را قرار داد و به شکل شگفتآوری مشخص میشود این هر دو تا چه اندازه همسو، همرنگ و همافق هستند. در بخش پایانی کتاب همانندی و ناهمانندی مجانه و رندی بررسی شده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/7140 ر.ک: کتابخانه تخصصی ادبیات] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |