معیری، محمدحسن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۶۲: خط ۶۲:
رهی طبعی شاعرانه داشت و سرودن شعر را از نوجوانی آغاز کرد. او نخستین رباعی‌اش را با نام «آرزو» در ۱۳۰۶ش سرود. در آغاز جوانی در محافل و انجمن‌های ادبی با مریم فیروز، از اشراف‌زادگان خاندان فرمانفرما، آشنا و به او علاقه‌مند شد. رهی در این عشق شکست خورد که سبب شد با جدیت بیشتری به شاعری رو کند. بسیاری از اشعار رهی برای «مریم» سروده شده است.
رهی طبعی شاعرانه داشت و سرودن شعر را از نوجوانی آغاز کرد. او نخستین رباعی‌اش را با نام «آرزو» در ۱۳۰۶ش سرود. در آغاز جوانی در محافل و انجمن‌های ادبی با مریم فیروز، از اشراف‌زادگان خاندان فرمانفرما، آشنا و به او علاقه‌مند شد. رهی در این عشق شکست خورد که سبب شد با جدیت بیشتری به شاعری رو کند. بسیاری از اشعار رهی برای «مریم» سروده شده است.


به‌تدریج ذوق شاعرانه رهی در معاشرت با ادبا و شرکت در انجمن‌های ادبی شکوفاتر شد. وی در انجمن ادبی حکیم نظامی، به ریاست [[وحید دستگردی، حسن|وحید دستگردی]]، که به‌منظور تصحیح و مقابله خمسه نظامی تشکیل می‌شد، شرکت می‌جست و با وحید همکاری می‌کرد. همچنین با سایر انجمن‌های ادبی همچون انجمن ادبی فرهنگستان ایران، انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی، انجمن روابط فرهنگی ایران و پاکستان، جامعه باربد و انجمن موسیقی ملی همکاری و آشنایی داشت. او با امیری فیروزکوهی، شاعر معاصر، دوست بود و در انجمن ادبی قدس (انجمنی مخصوص اعیاد مذهبی و خواندن اشعار در مدایح و مراثی اهل‌بیت علیهم‌السلام) شرکت می‌کرد و اشعار خود را در آن انجمن می‌خواند. وی تا ۱۳۱۸ش تخلص شعری نداشت. پس‌ازآن، تخلص «رهی»، به معنای «غلام» را، که حاکی از تواضع و افتادگی بیش‌ازحد او بود، با تأیید امیری فیروزکوهی برگزید. همچنین با نویسندگان و شاعران بنامی چون محمدتقی بهار، احمد گلچین معانی، حسین پژمان بختیاری، محمد حجازی (خویشاوند او)، ممتاز حسن، دانشمند پاکستانی، خلیل‌الله خلیلی، شاعر افغان، علی دشتی، و فریدون مشیری حشرونشر داشت. از بین شعرای معاصر، به شعر امیری فیروزکوهی و احمد گلچین معانی توجه بیشتری می‌کرد.
به‌تدریج ذوق شاعرانه رهی در معاشرت با ادبا و شرکت در انجمن‌های ادبی شکوفاتر شد. وی در انجمن ادبی حکیم نظامی، به ریاست [[وحید دستگردی، حسن|وحید دستگردی]]، که به‌منظور تصحیح و مقابله خمسه نظامی تشکیل می‌شد، شرکت می‌جست و با وحید همکاری می‌کرد. همچنین با سایر انجمن‌های ادبی همچون انجمن ادبی فرهنگستان ایران، انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی، انجمن روابط فرهنگی ایران و پاکستان، جامعه باربد و انجمن موسیقی ملی همکاری و آشنایی داشت. او با امیری فیروزکوهی، شاعر معاصر، دوست بود و در انجمن ادبی قدس (انجمنی مخصوص اعیاد مذهبی و خواندن اشعار در مدایح و مراثی اهل‌بیت علیهم‌السلام) شرکت می‌کرد و اشعار خود را در آن انجمن می‌خواند. وی تا ۱۳۱۸ش تخلص شعری نداشت. پس‌ازآن، تخلص «رهی»، به معنای «غلام» را، که حاکی از تواضع و افتادگی بیش‌ازحد او بود، با تأیید امیری فیروزکوهی برگزید. همچنین با نویسندگان و شاعران بنامی چون محمدتقی بهار، احمد گلچین معانی، حسین پژمان بختیاری، محمد حجازی (خویشاوند او)، ممتاز حسن، دانشمند پاکستانی، [[خلیلی، خلیل‌الله|خلیل‌الله خلیلی]]، شاعر افغان، علی دشتی، و فریدون مشیری حشرونشر داشت. از بین شعرای معاصر، به شعر امیری فیروزکوهی و احمد گلچین معانی توجه بیشتری می‌کرد.


رهی عمدتاً به سرودن غزل و ترانه مشهور است، اما سرودن اشعار طنز و فکاهی، اجتماعی، میهنی و سیاسی نیز از دغدغه‌های او بود. وی از ۱۳۲۱ تا ۱۳۲۶ش با نشریات تهران مصور، باباشمل و توفیق همکاری داشت و اشعار انتقادی خود را با امضاهای مستعار «زاغچه»، «شاه پریون»، و «حق‌گو» در آن‌ها به‌چاپ می‌رساند. نزدیک به دو سال نیز مسئول صفحه شعر نشریه اطلاعات هفتگی بود. او در تیر ۱۳۲۵ به اولین کنگره نویسندگان ایران دعوت شد. در این کنگره رهی معرفی شد و لطفعلی صورتگر اشعار رهی معیری را قرائت کرد این امر نشانه شهرت او در این سال‌هاست.
رهی عمدتاً به سرودن غزل و ترانه مشهور است، اما سرودن اشعار طنز و فکاهی، اجتماعی، میهنی و سیاسی نیز از دغدغه‌های او بود. وی از ۱۳۲۱ تا ۱۳۲۶ش با نشریات تهران مصور، باباشمل و توفیق همکاری داشت و اشعار انتقادی خود را با امضاهای مستعار «زاغچه»، «شاه پریون»، و «حق‌گو» در آن‌ها به‌چاپ می‌رساند. نزدیک به دو سال نیز مسئول صفحه شعر نشریه اطلاعات هفتگی بود. او در تیر ۱۳۲۵ به اولین کنگره نویسندگان ایران دعوت شد. در این کنگره رهی معرفی شد و لطفعلی صورتگر اشعار رهی معیری را قرائت کرد این امر نشانه شهرت او در این سال‌هاست.