۱۰۷٬۱۰۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''رولان بارت، دلالت و تاریخ''' تألیف حسام | '''رولان بارت، دلالت و تاریخ''' تألیف [[نقرهچی، حسام|حسام نقرهچی]]؛ نویسنده در این کتاب کوشیده است آثار [[بارت]] را در کنار نوشتههای جامعهشناسان و مورخانی بگذارد که او خود با آنان در گفتگوست. این کتاب میکوشد از طرفی ورای تفکر [[رولان بارت]] به ارتباط بین نظریۀ تاریخ و نظریۀ ادبی بپردازد و از طرف دیگر تفکر بارت را در بستر تاریخی خود و در ارتباط با علوم انسانی درک کند. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب از دو بخش تشکیل شده است. 1. مردمشناسی مدرنیته 2. همه چیز تاریخ است. | کتاب از دو بخش تشکیل شده است. 1. مردمشناسی مدرنیته 2. همه چیز تاریخ است. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
باور رایج این است که رولان بارت با نزدیکشدن به جریان ساختارگرا از نگاه تاریخی به ادبیات، زبان و نشانه روی میگرداند و نسبیگرایی را تا جایی پیش میبرد که وجود هر نوع حقیقت تاریخی را منکر میشود و تاریخ را به رتوریک تقلیل میدهد. اما از قضا نسبیگرایی بارت کاملاً تاریخمحور است. او معنا را محصول تاریخ میداند و برای یافتن راهی به منظور مطالعۀ پیچیدگیهای تاریخی ذهنیت اجتماعی که ناخودآگاه در فرم نوشتار تجلی مییابند، به سوی پیشروترین جریان تاریخنویسی دوران خود یعنی مکتب آنال متمایل میشود. ارتباط جدى و محكم تفکر بارت با تاریخنویسی مکتب آنال که تا پیش از این هرگز مورد بررسی قرار نگرفته بود، میتواند ابعاد جدیدی از اندیشۀ او را نشان دهد. | باور رایج این است که [[رولان بارت]] با نزدیکشدن به جریان ساختارگرا از نگاه تاریخی به ادبیات، زبان و نشانه روی میگرداند و نسبیگرایی را تا جایی پیش میبرد که وجود هر نوع حقیقت تاریخی را منکر میشود و تاریخ را به رتوریک تقلیل میدهد. اما از قضا نسبیگرایی بارت کاملاً تاریخمحور است. او معنا را محصول تاریخ میداند و برای یافتن راهی به منظور مطالعۀ پیچیدگیهای تاریخی ذهنیت اجتماعی که ناخودآگاه در فرم نوشتار تجلی مییابند، به سوی پیشروترین جریان تاریخنویسی دوران خود یعنی مکتب آنال متمایل میشود. ارتباط جدى و محكم تفکر بارت با تاریخنویسی مکتب آنال که تا پیش از این هرگز مورد بررسی قرار نگرفته بود، میتواند ابعاد جدیدی از اندیشۀ او را نشان دهد. | ||
درحقیقت ارتباط بارت با مکتب آنال از سه حیث اهمیت دارد؛ از بعد فکری، در بعد نهادی و همچنین در پاسخ به تصویر اشتباه اما رایجی از رولان بارت به عنوان متفکری تاریخگریز که پس از نزدیکی به جریان ساختارگرا به نگاه تاریخی به ادبیات پشت میکند. بعد فکری این ارتباط را میتواند در دو جنبه دید؛ یکی با توجه به مسائل مشترکی که شاخههای موازی دانش با آنها درگیرند و درنتیجه میتوانند از یکدیگر برای حل مسائلشان کمک بگیرند؛ دیگری با نگاه به دغدغههای یکسان عدهای از دانشمندان در شاخههای مختلف علوم انسانی که برای ما این امکان را به وجود میآورد که تفکر آنان را در بستر تاریخی و در ارتباط با یکدیگر درک کنیم. | درحقیقت ارتباط بارت با مکتب آنال از سه حیث اهمیت دارد؛ از بعد فکری، در بعد نهادی و همچنین در پاسخ به تصویر اشتباه اما رایجی از رولان بارت به عنوان متفکری تاریخگریز که پس از نزدیکی به جریان ساختارگرا به نگاه تاریخی به ادبیات پشت میکند. بعد فکری این ارتباط را میتواند در دو جنبه دید؛ یکی با توجه به مسائل مشترکی که شاخههای موازی دانش با آنها درگیرند و درنتیجه میتوانند از یکدیگر برای حل مسائلشان کمک بگیرند؛ دیگری با نگاه به دغدغههای یکسان عدهای از دانشمندان در شاخههای مختلف علوم انسانی که برای ما این امکان را به وجود میآورد که تفکر آنان را در بستر تاریخی و در ارتباط با یکدیگر درک کنیم. |