۱۰۶٬۳۱۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURمتونی از فیلسوفان بزرگ اگزیستانسJ1.jpg | عنوان =متونی از فیلسوفان بزرگ اگزیستانس | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = کییرکهگور، سورن (نویسنده) نیچه، فردریک (نویسنده) دیلتای، ویلهلم (نویسنده) هاید...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''متونی از فیلسوفان بزرگ اگزیستانس''' تألیف کییرکهگور، نیچه، دیلتای، یاسپرس و | '''متونی از فیلسوفان بزرگ اگزیستانس''' تألیف [[کییرکهگور، سورن|کییرکهگور]]، [[نیچه، فردریک|نیچه]]، [[دیلتای، ویلهلم|دیلتای]]، [[یاسپرس]] و [[هایدگر، مارتین|هایدگر]]؛ مترجم [[پزشک، منوچهر|منوچهر پزشک]]؛ متون این کتاب با عطف نظر به این واقعیت که هر کدام از این فلاسفه شیوۀ خاصی برای پرداختن به اگزیستانس داشتهاند، گردآوری شدهاند تا از این طریق بتوان از چشماندازهای گوناگون به این موضوع فلسفی نگریست. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
دهههای پایانی قرن نوزدهم و دهههای آغازین قرن بیستم شاهد بروز و ظهور نحلهای در فلسفه با عنوان اگزیستانسیالیسم بود. این گرایش فلسفی با تأکید بر اهمیت انسان و نقش و جایگاه آن و نیز توجه به زندگی انضمامی انسان، تأثیرات عمدهای بر فلسفه گذاشت و نشان داد که وجود واقعبودۀ آدمی نیز باید سهم مناسب خود را در فلسفهورزیهای ما داشته باشد. با اگزیستانسیالیسم، نحوۀ خاص وجود انسان محل تأمل فلسفی قرار گرفت. اگرچه بسیاری از فیلسوفانی که اگزیستانسیالیست خوانده شده بودند، از پذیرفتن این عنوان امتناع ورزیدند، اما نقطۀ مشترک آنها توجه ویژهای بود که به وجود خاص انسان داشتند. | دهههای پایانی قرن نوزدهم و دهههای آغازین قرن بیستم شاهد بروز و ظهور نحلهای در فلسفه با عنوان اگزیستانسیالیسم بود. این گرایش فلسفی با تأکید بر اهمیت انسان و نقش و جایگاه آن و نیز توجه به زندگی انضمامی انسان، تأثیرات عمدهای بر فلسفه گذاشت و نشان داد که وجود واقعبودۀ آدمی نیز باید سهم مناسب خود را در فلسفهورزیهای ما داشته باشد. با اگزیستانسیالیسم، نحوۀ خاص وجود انسان محل تأمل فلسفی قرار گرفت. اگرچه بسیاری از فیلسوفانی که اگزیستانسیالیست خوانده شده بودند، از پذیرفتن این عنوان امتناع ورزیدند، اما نقطۀ مشترک آنها توجه ویژهای بود که به وجود خاص انسان داشتند. | ||
از کییرکهگور و نیچه معمولاً به عنوان پدران اگزیستانسیالیسم نام برده میشود و البته تقدم با کییرکهگور است؛ زیرا نیچه به موضوعات دیگری هم پرداخته است. دیلتای هم از فیلسوفان مهم و اثرگذار این مکتب است و سرانجام یاسپرس و هایدگر که هر دو از فیلسوفان اصلی این مکتب به شمار میآیند. یاسپرس چند سالی زودتر از هایدگر اثری در این زمینه منتشر کرد؛ اما وقتی هایدگر اثر عظیم خود «هستی و زمان» را در سال 1927 میلادی منتشر کرد، آن اثر یاسپرس را تحتالشعاع قرار داد. اما این کتاب فوقالعاده دشوار بود؛ زبان مغلق و استدلالهای پیچیدۀ هایدگر فهم آن را بسیار سخت مینمود. یاسپرس سپس آثاری نوشت که قسمتی از آن در همین ترجمه آمده است و در آن با قبول تقریباً بخش اعظم اندیشۀ او، سخنان او را با غموض کمتر بیان کرد. | از [[کییرکهگور، سورن|کییرکهگور]] و [[نیچه، فردریک|نیچه]] معمولاً به عنوان پدران اگزیستانسیالیسم نام برده میشود و البته تقدم با کییرکهگور است؛ زیرا نیچه به موضوعات دیگری هم پرداخته است. [[دیلتای، ویلهلم|دیلتای]] هم از فیلسوفان مهم و اثرگذار این مکتب است و سرانجام یاسپرس و هایدگر که هر دو از فیلسوفان اصلی این مکتب به شمار میآیند. یاسپرس چند سالی زودتر از [[هایدگر، مارتین|هایدگر]] اثری در این زمینه منتشر کرد؛ اما وقتی [[هایدگر، مارتین|هایدگر]] اثر عظیم خود «هستی و زمان» را در سال 1927 میلادی منتشر کرد، آن اثر یاسپرس را تحتالشعاع قرار داد. اما این کتاب فوقالعاده دشوار بود؛ زبان مغلق و استدلالهای پیچیدۀ هایدگر فهم آن را بسیار سخت مینمود. یاسپرس سپس آثاری نوشت که قسمتی از آن در همین ترجمه آمده است و در آن با قبول تقریباً بخش اعظم اندیشۀ او، سخنان او را با غموض کمتر بیان کرد. | ||
با این وجود نباید تصور کرد که یاسپرس مفسر هایدگر است؛ زیرا او اندیشه و بیان خاص خود را دارد. اما اندیشهای که هایدگر طرح کرد، درواقع یک مکتب بود که فیلسوفان بسیاری را از سراسر جهان به خود جلب کرد. | با این وجود نباید تصور کرد که یاسپرس مفسر هایدگر است؛ زیرا او اندیشه و بیان خاص خود را دارد. اما اندیشهای که هایدگر طرح کرد، درواقع یک مکتب بود که فیلسوفان بسیاری را از سراسر جهان به خود جلب کرد. |