۱۰۲٬۱۰۶
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURگفتارهای اپیکتتوسJ1.jpg | عنوان =گفتارهای اپیکتتوس: همراه با مقدمههای انتقادی نسخههای انگلیسی و شرح اختلاف آن نسخهها با اصل یونانی | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = اپیکتتوس (نویسنده) زارعی، پدرا...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''گفتارهای اپیکتتوس: همراه با مقدمههای انتقادی نسخههای انگلیسی و شرح اختلاف آن نسخهها با اصل یونانی''' تألیف | '''گفتارهای اپیکتتوس: همراه با مقدمههای انتقادی نسخههای انگلیسی و شرح اختلاف آن نسخهها با اصل یونانی''' تألیف [[اپیکتتوس]]، مترجم: [[زارعی، پدرام|پدرام زارعی]]، ویراستۀ [[محمدی بارچانی، علیرضا|علیرضا محمدی بارچانی]]؛ «گفتارها» اثر خود اپیکتتوس هم نیست، بلکه درواقع مجموعه یادداشتهای شاگردش آریان از گفتگوهای اوست. هرچه هست، دستکم بخش عظیمی از آنچه دربارۀ اخلاق در فلسفۀ رواقی گفتهاند، در این اثر مکتوب شده و بهراحتی نشان میدهد که چرا باید این فلسفه را از مهمترین کوششها در تألیف و تبیین چیزی نامید که به طور فنی «فلسفۀ اخلاق» نامیدهاند. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
اپیکتتوس (50 ـ 130 میلادی) یک آموزگار رواقی و بسیار تأثیرگذار در تاریخ فلسفه بود که در هیراپولیس دیده به جهان گشود و سرانجام درحالیکه از رم به نیکوپولیس تبعید شده بود، درگذشت. او میخواست همگان متوجه این نکته باشند که هر کسی به سهم خود کاملاً در قبال اعمالش مسئول است؛ بدین دلیل که شخص توجه خود را به تأثرات بیرونی عمل خود معطوف کرده است. قوۀ «پذیرش و طرد» و نیروی بهکارگیری مدرکات، نقشی کلیدی در فلسفۀ اپیکتتوس دارد؛ چون این نیرویی است که حتی خود زئوس هم نمیتواند مانعش شود. | [[اپیکتتوس]] (50 ـ 130 میلادی) یک آموزگار رواقی و بسیار تأثیرگذار در تاریخ فلسفه بود که در هیراپولیس دیده به جهان گشود و سرانجام درحالیکه از رم به نیکوپولیس تبعید شده بود، درگذشت. او میخواست همگان متوجه این نکته باشند که هر کسی به سهم خود کاملاً در قبال اعمالش مسئول است؛ بدین دلیل که شخص توجه خود را به تأثرات بیرونی عمل خود معطوف کرده است. قوۀ «پذیرش و طرد» و نیروی بهکارگیری مدرکات، نقشی کلیدی در فلسفۀ [[اپیکتتوس]] دارد؛ چون این نیرویی است که حتی خود زئوس هم نمیتواند مانعش شود. | ||
شخصیت اپیکتتوس از جهات بسیاری شبیه به کلبیان است؛ کسانی که در جهان یونانی عضوی از طبقۀ کارگر محسوب میشدند، انسان را شهروند کیهان میدانستند و تابع هنجارهای مرسوم عصر خود نبودند. آنان مبلغ سادهزیستی بودند و طرفدار اینکه اعمال شخص خردمند از عوامل بیرونی متأثر نشد. اپیکتتوس نیز به همین ترتیب بود، هرچند برخلاف کلبیان در تقابل با نظم و قانون عصر خود قرار نگرفت؛ ولی در تحقیر فلسفۀ نظری با کلبیان همعقیده بود. | شخصیت [[اپیکتتوس]] از جهات بسیاری شبیه به کلبیان است؛ کسانی که در جهان یونانی عضوی از طبقۀ کارگر محسوب میشدند، انسان را شهروند کیهان میدانستند و تابع هنجارهای مرسوم عصر خود نبودند. آنان مبلغ سادهزیستی بودند و طرفدار اینکه اعمال شخص خردمند از عوامل بیرونی متأثر نشد. اپیکتتوس نیز به همین ترتیب بود، هرچند برخلاف کلبیان در تقابل با نظم و قانون عصر خود قرار نگرفت؛ ولی در تحقیر فلسفۀ نظری با کلبیان همعقیده بود. | ||
«گفتارها»ی اپیکتتوس بیشک یکی از مهمترین منابع برای شناخت فلسفۀ رواقی است؛ این اثر که میتوان آن را به نیکی راهنمای درستزیستن نامید، به طور عمده چند مسئلۀ محوری این فلسفه را دربر میگیرد که از جملۀ مهمترین آنها بحث «اختیار» و به طور خاص «گزینش سنجیدۀ» آدمی است. آدمی باید آنچه در اختیار دارد را برگزیند و از آنچه در اختیارش نیست، صرفنظر کند. تمام بخشهای کتاب به نوعی به این مسئله باز میگردند. | «گفتارها»ی [[اپیکتتوس]] بیشک یکی از مهمترین منابع برای شناخت فلسفۀ رواقی است؛ این اثر که میتوان آن را به نیکی راهنمای درستزیستن نامید، به طور عمده چند مسئلۀ محوری این فلسفه را دربر میگیرد که از جملۀ مهمترین آنها بحث «اختیار» و به طور خاص «گزینش سنجیدۀ» آدمی است. آدمی باید آنچه در اختیار دارد را برگزیند و از آنچه در اختیارش نیست، صرفنظر کند. تمام بخشهای کتاب به نوعی به این مسئله باز میگردند. | ||
افزون بر این سخن از عقل و قوۀ حکم هم به میان میآید که ارتباط تنگاتنگی با گزینش سنجیده دارند؛ بر حسب اینکه این دو در فرد چه وضعی یابند به زندگی اخلاقیاش جهت میدهند. اپیکتتوس همچنین از دو قوۀ «قصد» و «گریز» سخن میگوید؛ اگر آنچه را که به گزینش ما نیست برگزینیم یا بخواهیم به گونهای از آن بگریزیم، هیچ سودی در پی نخواهد داشت. در اینجا انسان نابخرد که میبیند از رسیدن به خواست خود و دوری از آنچه میل ندارد، ناتوان است، گلایه از همگان را برنخواهد تافت و هرکه را بتواند، دشنام میدهد، حتی خداوند را؛ حال آنکه مقصر وضعش خودش است و خودش. | افزون بر این سخن از عقل و قوۀ حکم هم به میان میآید که ارتباط تنگاتنگی با گزینش سنجیده دارند؛ بر حسب اینکه این دو در فرد چه وضعی یابند به زندگی اخلاقیاش جهت میدهند. اپیکتتوس همچنین از دو قوۀ «قصد» و «گریز» سخن میگوید؛ اگر آنچه را که به گزینش ما نیست برگزینیم یا بخواهیم به گونهای از آن بگریزیم، هیچ سودی در پی نخواهد داشت. در اینجا انسان نابخرد که میبیند از رسیدن به خواست خود و دوری از آنچه میل ندارد، ناتوان است، گلایه از همگان را برنخواهد تافت و هرکه را بتواند، دشنام میدهد، حتی خداوند را؛ حال آنکه مقصر وضعش خودش است و خودش. | ||
اما «گفتارها» اثر خود اپیکتتوس هم نیست، بلکه درواقع مجموعه یادداشتهای شاگردش آریان از گفتگوهای اوست. هرچه هست، دستکم بخش عظیمی از آنچه دربارۀ اخلاق در فلسفۀ رواقی گفتهاند، در این اثر مکتوب شده و بهراحتی نشان میدهد که چرا باید این فلسفه را از مهمترین کوششها در تألیف و تبیین چیزی نامید که به طور فنی «فلسفۀ اخلاق» نامیدهاند. | اما «گفتارها» اثر خود [[اپیکتتوس]] هم نیست، بلکه درواقع مجموعه یادداشتهای شاگردش آریان از گفتگوهای اوست. هرچه هست، دستکم بخش عظیمی از آنچه دربارۀ اخلاق در فلسفۀ رواقی گفتهاند، در این اثر مکتوب شده و بهراحتی نشان میدهد که چرا باید این فلسفه را از مهمترین کوششها در تألیف و تبیین چیزی نامید که به طور فنی «فلسفۀ اخلاق» نامیدهاند. | ||
گفتارها از چهار دفتر تشکیل شده است. دفتر نخست دربرگیرندۀ سی بخش است که برخی از عناوین بخشها به این ترتیب است: دربارۀ آنچه در اختیار ما هست و آنچه در اختیار ما نیست، چگونه میتوان در هر موقعیتی ثبات نفس داشت، در باب پیشرفت و ترقی، در باب مشیت، خطاب به آکادمیان، در باب رضایتمندی، خطاب به اپیکور، در باب مفروضات، قانون زندگانی چیست و .... . | گفتارها از چهار دفتر تشکیل شده است. دفتر نخست دربرگیرندۀ سی بخش است که برخی از عناوین بخشها به این ترتیب است: دربارۀ آنچه در اختیار ما هست و آنچه در اختیار ما نیست، چگونه میتوان در هر موقعیتی ثبات نفس داشت، در باب پیشرفت و ترقی، در باب مشیت، خطاب به آکادمیان، در باب رضایتمندی، خطاب به اپیکور، در باب مفروضات، قانون زندگانی چیست و .... . |