درآمدی بر علم اصول، رجال و درایه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'وحيد بهبهانى' به 'وحيد بهبهانى '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'وحيد بهبهانى' به 'وحيد بهبهانى ')
خط ۶۳: خط ۶۳:
2. در تدوين بحث‌هاى اجتهادى و قواعد اصولى، عالمان اهل سنت بر عالمان شيعى پيشى داشته‌اند و اين بدان جهت بوده است كه آنان معتقد بودند كه با رحلت رسول خدا(ص) عصر نصوص و روايات پايان يافته است و آن‌ها به‌خاطر بهره نجستن از اخبار و نصوصى كه از ائمه‌ى اهل‌بيت(ع) صادر مى‌شد، در مضيقه و تنگناهاى گوناگون قرار گرفتند و به‌ناچار به منابع ظنى روى آورند؛ ازاين‌رو، در تنظيم و تدوين آن كوشيدند؛ ولى اماميه معتقد بود كه پس از وفات رسول خدا(ص) عصر نصوص پايان نيافته است و ائمه‌ى معصومين(ع) امتداد وجود پيامبر مى‌باشند و قول و فعل و تقرير آنان همانند قول، فعل و تقرير رسول خدا(ص) حجت و سنت شمرده مى‌شود؛ بر اين اساس، در آن زمان نياز چندانى به تدوين آن احساس نمى‌شد و به همين سبب، در تنظيم و تدوين بحث‌هاى اجتهادى و قواعد اصولى تأخير افتاد ... <ref>متن كتاب، ص13-14</ref>.
2. در تدوين بحث‌هاى اجتهادى و قواعد اصولى، عالمان اهل سنت بر عالمان شيعى پيشى داشته‌اند و اين بدان جهت بوده است كه آنان معتقد بودند كه با رحلت رسول خدا(ص) عصر نصوص و روايات پايان يافته است و آن‌ها به‌خاطر بهره نجستن از اخبار و نصوصى كه از ائمه‌ى اهل‌بيت(ع) صادر مى‌شد، در مضيقه و تنگناهاى گوناگون قرار گرفتند و به‌ناچار به منابع ظنى روى آورند؛ ازاين‌رو، در تنظيم و تدوين آن كوشيدند؛ ولى اماميه معتقد بود كه پس از وفات رسول خدا(ص) عصر نصوص پايان نيافته است و ائمه‌ى معصومين(ع) امتداد وجود پيامبر مى‌باشند و قول و فعل و تقرير آنان همانند قول، فعل و تقرير رسول خدا(ص) حجت و سنت شمرده مى‌شود؛ بر اين اساس، در آن زمان نياز چندانى به تدوين آن احساس نمى‌شد و به همين سبب، در تنظيم و تدوين بحث‌هاى اجتهادى و قواعد اصولى تأخير افتاد ... <ref>متن كتاب، ص13-14</ref>.


3. دوره‌ى وحيد بهبهانى به دوره تكامل اجتهاد معروف است. در اين دوره، حوزه‌هاى علميه شاهد جنبش و تكامل بحث‌هاى اجتهادى بود و از آنجا كه اصوليان و مجتهدان اين دوره به تحقيقات كاملى دست يافته بودند، فقه اجتهادى به اوج شكوفايى خود رسيد. استاد كل، وحيد بهبهانى، طلايه‌دار اين عصر مى‌باشد. وحيد بهبهانى با تلاش فراوان و ارايه‌ى نظريه‌هاى جالب و پوياى اجتهادى توانست سهم مؤثرى در دگرگونى، رشد و تكامل مسائل اجتهادى داشته باشد... از مهم‌ترين پيامدهاى نهضت اجتهادى وحيد بهبهانى، بايد امور زير را نام برد: 1. بررسى كامل راويان اخبار و احاديث كه بدين وسيله بسيارى از احاديثى كه اساس مسائل فقه اجتهادى در ابواب گوناگون بود تصحيح شد و در نتيجه تحول آشكارى در مقام استنباط پديد آمد؛ 2. حاكم شدن اجتهاد و انسداد باب اخبارى‌گرى و ظاهرگرايى كه در آن عصر رايج بود. بسيارى از عالمان آن عصر در مقام استنباط به تحول ملاك‌هاى احكام و تغيير ويژگى‌هاى درونى يا بيرونى موضوعات عصر و زمان توجهى نداشتند و بيش از اندازه در مقام بيان احكام بر ظاهر احاديث بسنده مى‌كردند. در اين هنگام، وحيد بهبهانى ظاهرگرايى را در مقام استنباط كه ساليان دراز بر بسيارى از حوزه‌هاى علميه حاكم بود محكوم كرد و طرف‌داران آن را از تسلط بر حوزه‌هاى علمى بركنار ساخت و ميدان را براى مجتهدان خالى نمود؛ 3. در مسير تكامل قرار گرفتن فقه اجتهادى كه در نتيجه‌ى ارايه‌ى شيوه‌ى اجتهادى متكامل با نتايج يادشده صورت گرفت و فقه اجتهادى با سعى و تلاش وحيد بهبهانى پا به مرحله‌ى جديدى گذارد <ref>همان، ص41-42</ref>.
3. دوره‌ى [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]]  به دوره تكامل اجتهاد معروف است. در اين دوره، حوزه‌هاى علميه شاهد جنبش و تكامل بحث‌هاى اجتهادى بود و از آنجا كه اصوليان و مجتهدان اين دوره به تحقيقات كاملى دست يافته بودند، فقه اجتهادى به اوج شكوفايى خود رسيد. استاد كل، [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] ، طلايه‌دار اين عصر مى‌باشد. [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]]  با تلاش فراوان و ارايه‌ى نظريه‌هاى جالب و پوياى اجتهادى توانست سهم مؤثرى در دگرگونى، رشد و تكامل مسائل اجتهادى داشته باشد... از مهم‌ترين پيامدهاى نهضت اجتهادى [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] ، بايد امور زير را نام برد: 1. بررسى كامل راويان اخبار و احاديث كه بدين وسيله بسيارى از احاديثى كه اساس مسائل فقه اجتهادى در ابواب گوناگون بود تصحيح شد و در نتيجه تحول آشكارى در مقام استنباط پديد آمد؛ 2. حاكم شدن اجتهاد و انسداد باب اخبارى‌گرى و ظاهرگرايى كه در آن عصر رايج بود. بسيارى از عالمان آن عصر در مقام استنباط به تحول ملاك‌هاى احكام و تغيير ويژگى‌هاى درونى يا بيرونى موضوعات عصر و زمان توجهى نداشتند و بيش از اندازه در مقام بيان احكام بر ظاهر احاديث بسنده مى‌كردند. در اين هنگام، [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]]  ظاهرگرايى را در مقام استنباط كه ساليان دراز بر بسيارى از حوزه‌هاى علميه حاكم بود محكوم كرد و طرف‌داران آن را از تسلط بر حوزه‌هاى علمى بركنار ساخت و ميدان را براى مجتهدان خالى نمود؛ 3. در مسير تكامل قرار گرفتن فقه اجتهادى كه در نتيجه‌ى ارايه‌ى شيوه‌ى اجتهادى متكامل با نتايج يادشده صورت گرفت و فقه اجتهادى با سعى و تلاش [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]]  پا به مرحله‌ى جديدى گذارد <ref>همان، ص41-42</ref>.


4. اصل: مجموعه‌اى از روايات كه راوى بدون واسطه از زبان امام شنيده است و آن را ضبط نموده باشد، ولى چنانچه به‌واسطه‌ى كتاب ديگر (كه از امام اخذ شده) مجموعه‌اى گرد آورده شده باشد، به آن «فرع» مى‌گويند.
4. اصل: مجموعه‌اى از روايات كه راوى بدون واسطه از زبان امام شنيده است و آن را ضبط نموده باشد، ولى چنانچه به‌واسطه‌ى كتاب ديگر (كه از امام اخذ شده) مجموعه‌اى گرد آورده شده باشد، به آن «فرع» مى‌گويند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش