فرهنگ و تمدن غرب از دیدگاه امام خمینی(ره): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ت شناسی ' به 'ت‌شناسی '
جز (جایگزینی متن - 'ت ها،' به 'ت‌ها،')
جز (جایگزینی متن - 'ت شناسی ' به 'ت‌شناسی ')
خط ۳۴: خط ۳۴:
در بخش دوم: به آرا و نظرات اندیشمندان جهان اسلام در مواجهه با تمدن غرب اشاره می‌گردد. و بخش سوم: به بررسی مواضع [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی]] نسبت به فرهنگ و تمدن غرب اختصاصی دارد. ابتدا ویژگی‌های اندیشه [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام(ره)]] و نظرات ایشان درباره فرهنگ و تمدن و اسلامی و سپس مواضع وی نسبت به ابعاد مثبت و منفی تمدن غرب و مبانی و مفاهیم عمده شکل گرفته در این تمدن بررسی می‌شود.  
در بخش دوم: به آرا و نظرات اندیشمندان جهان اسلام در مواجهه با تمدن غرب اشاره می‌گردد. و بخش سوم: به بررسی مواضع [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی]] نسبت به فرهنگ و تمدن غرب اختصاصی دارد. ابتدا ویژگی‌های اندیشه [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام(ره)]] و نظرات ایشان درباره فرهنگ و تمدن و اسلامی و سپس مواضع وی نسبت به ابعاد مثبت و منفی تمدن غرب و مبانی و مفاهیم عمده شکل گرفته در این تمدن بررسی می‌شود.  


در واقع نگاه ایشان به غرب و فرهنگ آن به دو حوزه فرهنگی و فنی قابل تقسیم است، که در حوزه فنی و ابزاری بر لزوم استفاده از تجربیات بشری تأکید فراوان کرده‌اند، ولی در حوزه‌ای که به هویت انسانی و اجتماعی و مبانی فکری و فرهنگی و شناخت شناسی مربوط می‌شود، هرگونه تقلید از غرب و خودباختگی را عامل اساسی بدبختی جوامع شرقی و اسلامی می‌دانند.
در واقع نگاه ایشان به غرب و فرهنگ آن به دو حوزه فرهنگی و فنی قابل تقسیم است، که در حوزه فنی و ابزاری بر لزوم استفاده از تجربیات بشری تأکید فراوان کرده‌اند، ولی در حوزه‌ای که به هویت انسانی و اجتماعی و مبانی فکری و فرهنگی و شناخت‌شناسی مربوط می‌شود، هرگونه تقلید از غرب و خودباختگی را عامل اساسی بدبختی جوامع شرقی و اسلامی می‌دانند.


فرهنگ و تمدن غرب با تکیه بر علم جدید ریشه در تحولات دوره رنسانس دارد. ابعاد اندیشه‌ای این تحول عبارت است از: اومانیسم، سکولاریسم، لیبرالیسم و عقلانیت ابزاری که به صورت شکل‌گیری «دولت مدرن» با تمام نتایج استعماری آن نمود پیدا کرد. علاوه بر این مفاهیم عمده‌ای که برشمردیم، تمدن غرب دارای برخی دستاوردهای علمی و تکنولوژیک نیز می‌باشد که در واقع چهره ظاهری این تمدن را شکل می‌دهد.
فرهنگ و تمدن غرب با تکیه بر علم جدید ریشه در تحولات دوره رنسانس دارد. ابعاد اندیشه‌ای این تحول عبارت است از: اومانیسم، سکولاریسم، لیبرالیسم و عقلانیت ابزاری که به صورت شکل‌گیری «دولت مدرن» با تمام نتایج استعماری آن نمود پیدا کرد. علاوه بر این مفاهیم عمده‌ای که برشمردیم، تمدن غرب دارای برخی دستاوردهای علمی و تکنولوژیک نیز می‌باشد که در واقع چهره ظاهری این تمدن را شکل می‌دهد.