۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می آ' به ' میآ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
پیدایش زهد و زهاد در اسلام: نویسنده با اشارتی گذرا بر تاریخ صدر اسلام و پرداختن به چگونگی حکومت خلفای راشدین و معاویه بن ابی سفیان و جور و ستمهای روا داشته بر مسلمانان و انشعابهای سیاسی و پیمانشکنیها و مالاندوزیها و کشتارهای فجیع و... میکوشد برخی مبانی جامعهشناختی پیدایش تصوف در اسلام را نشان دهد. | پیدایش زهد و زهاد در اسلام: نویسنده با اشارتی گذرا بر تاریخ صدر اسلام و پرداختن به چگونگی حکومت خلفای راشدین و معاویه بن ابی سفیان و جور و ستمهای روا داشته بر مسلمانان و انشعابهای سیاسی و پیمانشکنیها و مالاندوزیها و کشتارهای فجیع و... میکوشد برخی مبانی جامعهشناختی پیدایش تصوف در اسلام را نشان دهد. | ||
آغاز تصوف اسلامی: در اینجا نخست از اعتدال و میانهروی اسلام در امور مادی و معنوی میگوید و به اصل بودن میانهروی اشاره میکند، سپس به انحرافاتی که برخی از صحابه ایجاد کردند و تأثیر آن در گرایش مسلمان به گوشهگیری و زهد میپردازد. آنگه به نامردیهای امویان و عباسیان و زراندوزی و تجملپرستیهای آنها در کنار فقر جانکاه توده، و تأثیر آن بر رشد زهدگرایی و تصوف اشاره میکند و | آغاز تصوف اسلامی: در اینجا نخست از اعتدال و میانهروی اسلام در امور مادی و معنوی میگوید و به اصل بودن میانهروی اشاره میکند، سپس به انحرافاتی که برخی از صحابه ایجاد کردند و تأثیر آن در گرایش مسلمان به گوشهگیری و زهد میپردازد. آنگه به نامردیهای امویان و عباسیان و زراندوزی و تجملپرستیهای آنها در کنار فقر جانکاه توده، و تأثیر آن بر رشد زهدگرایی و تصوف اشاره میکند و میآ<رد که در حدود نیمه پسین قرن دوم هجری عنوان خاص «تصوف» در اسلام زاده شد. | ||
سرچشمه تصوف اسلامی: دو قسمت پیشین کتاب - درست یا نادرست - تازگی دارد و دیگران یا بدان نپرداخته و یا کمتر پرداختهاند امام مطالب این بخش چنین نیست. نویسنده در این قسمت با یادآوری دیدگاههای مختلف نسبت به سرچشمه تصوف اسلامی سرانجام بر آن میشود که کسانی که تصوف اسلامی را برگرفته از اندیشههای یونانی، هندی، آریایی و یا مسیحیت میدانند درست نگفتهاند و سخن پسندیدهتر دیدگاهی است که تصوف اسلام را مستقل و برخاسته از قرآن و سنت میداند، گرچه در روند تکاملی خود از اندیشههای یاد شده هم بیبهره نباشد. سپس بر فطری بودن عرفان و بر پیوند استوار آن با دین اشارتی میکند تا به این نکته بپردازد که همانطور که در ادیان وجوه مشترک فراوان است و نمیتوان گفت دینهای پسین از دینهای پیشین اقتباس کردهاند در نظامهای عرفانی هم نمیتوان گفت نظامهای تازه از نظامهای کهن اقتباس کردهاند. | سرچشمه تصوف اسلامی: دو قسمت پیشین کتاب - درست یا نادرست - تازگی دارد و دیگران یا بدان نپرداخته و یا کمتر پرداختهاند امام مطالب این بخش چنین نیست. نویسنده در این قسمت با یادآوری دیدگاههای مختلف نسبت به سرچشمه تصوف اسلامی سرانجام بر آن میشود که کسانی که تصوف اسلامی را برگرفته از اندیشههای یونانی، هندی، آریایی و یا مسیحیت میدانند درست نگفتهاند و سخن پسندیدهتر دیدگاهی است که تصوف اسلام را مستقل و برخاسته از قرآن و سنت میداند، گرچه در روند تکاملی خود از اندیشههای یاد شده هم بیبهره نباشد. سپس بر فطری بودن عرفان و بر پیوند استوار آن با دین اشارتی میکند تا به این نکته بپردازد که همانطور که در ادیان وجوه مشترک فراوان است و نمیتوان گفت دینهای پسین از دینهای پیشین اقتباس کردهاند در نظامهای عرفانی هم نمیتوان گفت نظامهای تازه از نظامهای کهن اقتباس کردهاند. |