اصفهان در استبداد صغیر (1328- 1326ق / 1911 – 1909م): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ن ها ' به 'ن‌ها '
جز (جایگزینی متن - ' می برد' به ' می‌برد')
جز (جایگزینی متن - 'ن ها ' به 'ن‌ها ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۵: خط ۴۵:


==گزارش کتاب==
==گزارش کتاب==
تاریخ سیاسی معاصر ایران در قرن نوزدهم و نیمه‌ی نخست قرن بیستم میلادی شاهد وقوع دگرگونی‌های و تحولات مهمی بوده است که توجه پژوهشگران داخلی و خارجی با به خود جلب کرده است. به نظر می‌رسد که یکی از مهم‌ترین این تحولات، وقوع نهضت مشروطیت در ایران و تشکیل پارلمان در آن به سال 1324 ه.ق / 1285 ه.ش / 1906 میلادی می‌باشد. اهمیت این تحول نه فقط در وقوع دگرگونی‌های سیاسی و اجتماعی، بلکه در تکوین گفتمانی جدید در حیات سیاسی ایران است. یکی از وقایعی که در مسیر رویدادهای جنبش مشروطیت حائز اهمیت است ناکامی محمدعلی شاه در احیای استبداد و حرکت آزادیخواهان از شمال و جنوب به سوی مرکز و عزل نامبرده از سلطنت و سپردن زمام امور به احمد میرزای ولیعهد توأم با احیای آزادی و مشروطه بود. از نکات جالب توجه، اما در عین حال مبهم تاریخ معاصر ایران همراهی و رهبری اردوی اعزامی از اصفهان به سوی پایتخت توسط نیروهای بختیاری به رهبری و هدایت علیقلی خسران بختیاری معروف به سردار اسعد است. لذا هسته‌ی اصلی و وجودی این پژوهش ریشه یابی علل همراهی مردم چهارمحال بختیاری با قیام مردم اصفهان بر علیه استبداد صغیر به سال (1328- 1326 ق / 1911 – 1909 م) می‌باشد. به این ترتیب پژوهش حاضر، تحقیقی است درباره‌ی مقطعی از تاریخ معاصر ایران که در طول تاریخ پرفراز و نشیب خود اتفاقات و حوادث بسیاری را تجربه کرده است. این مقطع که به خاطر ویژگی‌های خاص آن، به نوعی «تافته‌ای جدا بافته» است، سده‌ی سیزدهم و بخشی از سده‌ی چهاردهم هجری قمری تاریخ ایران است که منطبق است بر سده‌های نوزدهم و بخشی از سده‌ی بیستم میلادی تاریخ اروپائیان. یعنی دوره‌ی ورود کشورهای صنعتی شده‌ی اروپا به ایران و آشنایی مردم این سرزمین با فرهنگ و تمدن تازه‌ای که برخاسته از انقلاب صنعتی بود.انقلابی که در ذاتش تحرک، پتانسیل و خصلتی است که برقراری رابطه با دیگر سرزمین ها را ایجاب می‌کند. برخورد اروپائیان با ایران، همانند برخورد شان با هر ملت و فرهنگ و تمدن دیگر، از موضعی برتر و سلطه جویانه بوده است ولو آن که مناسبات سیاسی یا اقتصادی – تجاری و فرهنگی ایجاد شده میان آن‌ها دوستانه به نظر رسیده باشد. تأثیر حضور فیزیکی یا نفوذ تجاری و اقتصادی اروپائیان در ایران، به مرور به آنجا رسید که طبقات مختلف شهری و روستایی (اعم از کشاورزان و دامداران ) که کمتر یا دیرتر در معرض هجوم تمدن اروپایی و به تبع آن فرهنگ غربی قرار می‌گیرند را نیز تحت تأثیر قرار داد. در اثر تحولات زیاد و تغییرات مختلفی که در بنیان‌های اقتصادی اروپائیان و دیگر مردمان دنیا پدید می آمد، کشاورزی و دامداری سنتی ایران هم تحت تاثیر قرار گرفت و تابعی شد از نیازهای بازارهای جهانی. با این روند درآمد درآمد خوانین ایلات افزوده گشت و آنان نیز به چرخه‌ی اقتصاد جهانی پیوستند. به زودی رؤسای عشایر – مانند دیگر اقشاری که منافعی در جامعه داشتند- مورد توجه دولت‌های بیگانه واقع شدند. در این تاریخ همچون گذشته‌ها، اخذ مالیات عشر دولت توسط خوانین صورت می‌گرفت و همراه با افراد ایلات که بالقوه شبه نظامی هستند، به نشانه‌ی اطاعات، البته پس از کسر حقوق خود به مرکز ارسال می‌گردید.
تاریخ سیاسی معاصر ایران در قرن نوزدهم و نیمه‌ی نخست قرن بیستم میلادی شاهد وقوع دگرگونی‌های و تحولات مهمی بوده است که توجه پژوهشگران داخلی و خارجی با به خود جلب کرده است. به نظر می‌رسد که یکی از مهم‌ترین این تحولات، وقوع نهضت مشروطیت در ایران و تشکیل پارلمان در آن به سال 1324 ه.ق / 1285 ه.ش / 1906 میلادی می‌باشد. اهمیت این تحول نه فقط در وقوع دگرگونی‌های سیاسی و اجتماعی، بلکه در تکوین گفتمانی جدید در حیات سیاسی ایران است. یکی از وقایعی که در مسیر رویدادهای جنبش مشروطیت حائز اهمیت است ناکامی محمدعلی شاه در احیای استبداد و حرکت آزادیخواهان از شمال و جنوب به سوی مرکز و عزل نامبرده از سلطنت و سپردن زمام امور به احمد میرزای ولیعهد توأم با احیای آزادی و مشروطه بود. از نکات جالب توجه، اما در عین حال مبهم تاریخ معاصر ایران همراهی و رهبری اردوی اعزامی از اصفهان به سوی پایتخت توسط نیروهای بختیاری به رهبری و هدایت علیقلی خسران بختیاری معروف به سردار اسعد است. لذا هسته‌ی اصلی و وجودی این پژوهش ریشه یابی علل همراهی مردم چهارمحال بختیاری با قیام مردم اصفهان بر علیه استبداد صغیر به سال (1328- 1326 ق / 1911 – 1909 م) می‌باشد. به این ترتیب پژوهش حاضر، تحقیقی است درباره‌ی مقطعی از تاریخ معاصر ایران که در طول تاریخ پرفراز و نشیب خود اتفاقات و حوادث بسیاری را تجربه کرده است. این مقطع که به خاطر ویژگی‌های خاص آن، به نوعی «تافته‌ای جدا بافته» است، سده‌ی سیزدهم و بخشی از سده‌ی چهاردهم هجری قمری تاریخ ایران است که منطبق است بر سده‌های نوزدهم و بخشی از سده‌ی بیستم میلادی تاریخ اروپائیان. یعنی دوره‌ی ورود کشورهای صنعتی شده‌ی اروپا به ایران و آشنایی مردم این سرزمین با فرهنگ و تمدن تازه‌ای که برخاسته از انقلاب صنعتی بود.انقلابی که در ذاتش تحرک، پتانسیل و خصلتی است که برقراری رابطه با دیگر سرزمین‌ها را ایجاب می‌کند. برخورد اروپائیان با ایران، همانند برخورد شان با هر ملت و فرهنگ و تمدن دیگر، از موضعی برتر و سلطه جویانه بوده است ولو آن که مناسبات سیاسی یا اقتصادی – تجاری و فرهنگی ایجاد شده میان آن‌ها دوستانه به نظر رسیده باشد. تأثیر حضور فیزیکی یا نفوذ تجاری و اقتصادی اروپائیان در ایران، به مرور به آنجا رسید که طبقات مختلف شهری و روستایی (اعم از کشاورزان و دامداران ) که کمتر یا دیرتر در معرض هجوم تمدن اروپایی و به تبع آن فرهنگ غربی قرار می‌گیرند را نیز تحت تأثیر قرار داد. در اثر تحولات زیاد و تغییرات مختلفی که در بنیان‌های اقتصادی اروپائیان و دیگر مردمان دنیا پدید می آمد، کشاورزی و دامداری سنتی ایران هم تحت تاثیر قرار گرفت و تابعی شد از نیازهای بازارهای جهانی. با این روند درآمد درآمد خوانین ایلات افزوده گشت و آنان نیز به چرخه‌ی اقتصاد جهانی پیوستند. به زودی رؤسای عشایر – مانند دیگر اقشاری که منافعی در جامعه داشتند- مورد توجه دولت‌های بیگانه واقع شدند. در این تاریخ همچون گذشته‌ها، اخذ مالیات عشر دولت توسط خوانین صورت می‌گرفت و همراه با افراد ایلات که بالقوه شبه نظامی هستند، به نشانه‌ی اطاعات، البته پس از کسر حقوق خود به مرکز ارسال می‌گردید.


در سده‌ی سیزدهم همجری قمری / بیستم میلادی افراد قبایل گوناگون در ارتش قاجاریه خدمت می‌کردند. برخی از سران عشایر که خود را در قدرت و حکومت شریک می‌دانستند، این نیروی نظامی بالقوه را برای زدن کاروان ها، آبادی‌ها و ایستادگی در برابر خواسته‌های قدرت‌های محلی و حکام ولایات به کار می‌گرفتند. در مجموع باید گفت ایلات و عشایر در عصر قاجار، در چارچوب قدرت دولتی محدود شدند، اما در محدوده‌ی خود از نوعی خودمختاری برخوردار بودند. همچنین گفتنی است که ایلات متعدد ایران، نتوانستند قاجارها را از قدرت برکنار کنند. یکی از ترفندهای گوناگون که دولت مردان قاجاری برای آرام نگاهداشتن قبایل مختلف به کار می‌بردند و ظاهرا موثر هم بوده است، راه دادن رؤسا و خوانین ایلات به طبقه‌ی حاکم بوده است.<ref> [https://www.historylib.com/books/2238 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref>
در سده‌ی سیزدهم همجری قمری / بیستم میلادی افراد قبایل گوناگون در ارتش قاجاریه خدمت می‌کردند. برخی از سران عشایر که خود را در قدرت و حکومت شریک می‌دانستند، این نیروی نظامی بالقوه را برای زدن کاروان ها، آبادی‌ها و ایستادگی در برابر خواسته‌های قدرت‌های محلی و حکام ولایات به کار می‌گرفتند. در مجموع باید گفت ایلات و عشایر در عصر قاجار، در چارچوب قدرت دولتی محدود شدند، اما در محدوده‌ی خود از نوعی خودمختاری برخوردار بودند. همچنین گفتنی است که ایلات متعدد ایران، نتوانستند قاجارها را از قدرت برکنار کنند. یکی از ترفندهای گوناگون که دولت مردان قاجاری برای آرام نگاهداشتن قبایل مختلف به کار می‌بردند و ظاهرا موثر هم بوده است، راه دادن رؤسا و خوانین ایلات به طبقه‌ی حاکم بوده است.<ref> [https://www.historylib.com/books/2238 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref>