۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می گ' به ' میگ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ن ترین ' به 'نترین ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
ارتباط آشکاری بین سیاستهای امپریالیستی و توسعهی علمی وجود دارد. سیاست امپریالیستی در حوزهی علم، تجربهای در مقیاس بزرگ تشکیل داد. این تجربه به دنبال تغییر ساختار «بدعت آمیز» و «غیرعلمی» سنتهای محلی و لابد تحمیل مدل عقل گرایانهی اندیشهی غربی بود. این تجربه با مقاومت شدیدی روبه رو شد ولی هم زمان توانست قدرت و اعتبار فعالیتهای علمی را به رخ بکشد. پس از مشاجرات گوناگون، ساکنان بومی در کل موفق شدند بدون پرداخت هزینهی سنگینی، مدیریت و رهبری علم را به دست گیرند؛ یعنی همان که در هند و امپراتوری عثمانی اتفاق افتاد. شاید | ارتباط آشکاری بین سیاستهای امپریالیستی و توسعهی علمی وجود دارد. سیاست امپریالیستی در حوزهی علم، تجربهای در مقیاس بزرگ تشکیل داد. این تجربه به دنبال تغییر ساختار «بدعت آمیز» و «غیرعلمی» سنتهای محلی و لابد تحمیل مدل عقل گرایانهی اندیشهی غربی بود. این تجربه با مقاومت شدیدی روبه رو شد ولی هم زمان توانست قدرت و اعتبار فعالیتهای علمی را به رخ بکشد. پس از مشاجرات گوناگون، ساکنان بومی در کل موفق شدند بدون پرداخت هزینهی سنگینی، مدیریت و رهبری علم را به دست گیرند؛ یعنی همان که در هند و امپراتوری عثمانی اتفاق افتاد. شاید سنگینترین هزینهای که این مدیریت و رهبری متقبل شد، موافقت کامل با قواعد تحمیلی ابرقدرتهای امپریالیستی بود که حتی بعد از شکست سیاسی یا نظامی و اخراجشان از مستعمرات، مدیریت علم را کنترل میکرد. از سوی دیگر ابرقدرتهای امپریالیستی توانستند با روشهای مقاومتی شدید در جوامعی که تحت سلطهی آنها بود، خصیصههای فرهنگی خود را حفظ کنند. به خصوص زبان و دین که در این موارد پرنفوذ بودند. هرجا که ساکنان محلی دین و زبان ملت غالب را پذیرفتند و با آنها وفق پیدا کردند در حوزهی علم نیز به راحتی قربانی شدند. در بسیاری از این موارد، دولتهایی که قبلا مستعمره بودند و سپس تبدیل به قدرت امپریالیستی منطقهای میشدند، شیوهها و سیاستهایی را اتخاذ میکردند که از طرف ملتها سخت با آن مقابله میشد. این دولتهای محلی قدرتمند سنتهای علمی خود را تشکیل دادند و ساختارها و شرایطی را پدید آوردند که آن دولت را پیش گامی جدید برای علم میساخت. طبیعی است که یک مؤلفهی حیاتی برای دستیابی به این هدف، خود مدیریتی منابع طبیعی بود که به بنیان جریان سرمایه از خارج آن مستعمره کمک میکرد. ایالات متحدهی آمریکا در قرن نوزدهم یکی از مصادیق همین مسئله بود، اما در مورد آمریکاییها، که در قیاس با دیگر ملتهایی که برای به کاربردن چنین طراحی ناکام شدند، به راحتی میتوان مزیت نسبی استفاده از زبان انگلیسی را دریافت. به علاوه ایالات متحده انبوهی از دانشمندان و اهل علم را پناه داد. از بین آنها مغزهای متفکری برخاست که موفق به تکمیل این پروژهی مخاطره آمیز عظیم شدند. | ||
کتاب حاضر نقش علم و تحولات آن را در مستعمرات و کشورهای استعمارگر طی دویست سال گذشته میکاود و دامنهی بررسی خود را در هشت فصل به انگلیس، فرانسه، روسیه، عثمانی، پرتغال، چین، حوزهی بالکان و آمریکا میگسترد. هرچند این بررسی توزیع جغرافیایی گستردهای دارد، اما در بین آنها میتوان وقایع، اهداف و الگوهی مشابهی از رابطهی استعمار و علم یافت. | کتاب حاضر نقش علم و تحولات آن را در مستعمرات و کشورهای استعمارگر طی دویست سال گذشته میکاود و دامنهی بررسی خود را در هشت فصل به انگلیس، فرانسه، روسیه، عثمانی، پرتغال، چین، حوزهی بالکان و آمریکا میگسترد. هرچند این بررسی توزیع جغرافیایی گستردهای دارد، اما در بین آنها میتوان وقایع، اهداف و الگوهی مشابهی از رابطهی استعمار و علم یافت. |