۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'محسن قرائتى' به 'محسن قرائتى') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
'''پرسشها و پاسخهاى قرآنى'''، اثر محسن قرائتى (متولد 1324 ش، كاشان) است كه نويسنده در آن، به برخى از پرسشهاى قرآنى در دو جلد و در حجمى متوسط پاسخ داده است. اين پرسشها از كتاب تفسيرى ده جلدى نويسنده تحت عنوان «تفسير نور» جمع و تدوين شده است. | |||
نويسنده، مشخص نكرده است كه اثر حاضر را چرا و چگونه و در چه زمان و مكانى و در ظرف چه مدتى و... فراهم كرده است. | نويسنده، مشخص نكرده است كه اثر حاضر را چرا و چگونه و در چه زمان و مكانى و در ظرف چه مدتى و... فراهم كرده است. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | ||
#نويسنده در پاسخ به اين پرسش: «تفسير به رأى چيست»؟، چنين نوشته است: «تفسير به رأى آن است كه معنايى را بر قرآن تحميل كنيم، بدون آنكه از ظاهر قرآن دليلى داشته باشيم؛ ولى اگر با تكيه بر ظاهر قرآن مصاديق جديدى نقل كنيم، تفسير به رأى نيست... امام در حديثى در ذيل آيه ''' «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِه» ''' مىفرمايد: مراد از غذا، علمى است كه انسان مىآموزد؛ يعنى يكى از مصاديق طعام، طعام علمى و معنوى است» <ref>ر.ك: متن كتاب، ج1، ص30</ref>. | |||
#نويسنده در پاسخ به اين پرسش: «آيا زور و تهديد و خشونت در اسلام وجود دارد»؟، چنين نوشته است: «اصل در اسلام، رحمت و رأفت، محبت و مودت، عفو و كرامت، كظم غيظ و مسالمت مىباشد... اما گاهى تهديد و خشونت براى سركوب روحيههاى مغرور و حفظ دستاوردهاى مهمّ لازم است؛ مثلاً به مسلمانان دستور مىدهد هرچه در توان داريد براى ترساندن دشمنان خدا و آمادگى دفاع و برخورد با دشمنان خودتان آماده كنيد؛ ''' «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة وَ...» '''» <ref>ر.ك: متن كتاب، ج1، ص46-47</ref>. | |||
#نويسنده پرسيده است: «آيا انسان براى حالات درونى و روحيات خود نيز بايد پاسخگو باشد؟ و پاسخ داده است: در تفسير الميزان مىخوانيم اگر بدون اختيار چيزى به دل خطور كرد و انسان بر اساس آن خطور هيچ تصميمى نگرفت، مسئول نيست؛ چون خطور، بىاختيار بوده است؛ اما اگر تصميمى گرفت و عملى انجام داد و همان سرچشمه اعمال بد انسان شود، مورد مؤاخذه قرار مىگيرد. قرآن مىفرمايد: ''' «... يُؤاخِذُكُمْ بِما كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ...» '''؛ «بهخاطر آنچه دلهاى شما كسب كرده، خداوند شما را مؤاخذه مىكند...». گوش و چشم و دل، مورد سؤال و بازخواست قرار مىگيرند؛ ''' «... إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلا» '''... براى كسانى كه علاقه قلبى به شيوع فساد و گناه در بين مؤمنان دارند، در دنيا و آخرت عذاب دردناكى است؛ ''' «إِنَّ الَّذينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشيعَ الْفاحِشَة فِي الَّذينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَة...» '''. چنانكه حضرت على (ع) در خطبه 75 نهج البلاغة مىفرمايد: مردم بر اساس افكار و نيات خود مجازات مىشوند» <ref>همان، ج2، ص60-61</ref>. | |||
#نويسنده، اين پرسش را مطرح كرده: «فرق ميان خودكشى و شهادتطلبى چيست؟ و چنين پاسخ داده است: در آيه 195 سوره بقره مىخوانيم: ''' «وَ أَنْفِقُوا في سَبيلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَيْديكُمْ إِلَى التَّهْلُكَة وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنين» '''؛ يعنى «در راه خدا انفاق كنيد و (با ترك انفاق) خود را با دست خود به هلاكت نيدازيد». گاهى انسان با بخل خود سبب شورش مخالفان بر عليه خود مىگردد؛ اين نوعى از خودكشى است و يا به جبههها و رزمندگان كمك نمىكند و آنان شكست مىخورند و دشمنِ پيروز، تمام ثروت وى را تصاحب مىكند و... خودكشى حرام است. حتى كسانى كه در تحصيل و كار و عبادت و ورزش، دست به يك سرى كارهاى خلاف عادت مىزنند، اگر كشته شوند، اين يك نوع خودكشى به حساب مىآيد و اما شهادتطلبى، آن است كه انسان بهخاطر رسيدن به يك هدف برتر، براى رضاى خدا، دفاع از وطن و دين حقّ و مؤمنان، جان خود را فدا كند و از هيچ تهديدى نهراسد... آنچه ميان خودكشى و شهادتطلبى، تفاوت مىگذارد آن است كه خودكشى، برخاسته از اهداف ساده و زودگذر و بىارزش است، اما شهادتطلبى، برخاسته از عزّت اسلام و مسلمانان است <ref>همان، ج2، ص114-116</ref>. | |||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش