القاموس الفقهي: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== معرفى اجمالى == «(.*)»' به '== معرفى اجمالى == '''$1'''')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۵: خط ۵۵:
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:


1. در مقدمه نويسنده - كه آن را در روز جمعه 15 صفر 1413ق نوشته - بر چند نكته تأكيد شده است:
#در مقدمه نويسنده - كه آن را در روز جمعه 15 صفر 1413ق نوشته - بر چند نكته تأكيد شده است:
 
#:يك- اين كتاب در صدد است كه كلمات مشكل و اصطلاحات رايج در فقه اسلامى را شرح دهد و راهنمايى باشد براى فهم سخنان فقها و مسائل آنان.
يك- اين كتاب در صدد است كه كلمات مشكل و اصطلاحات رايج در فقه اسلامى را شرح دهد و راهنمايى باشد براى فهم سخنان فقها و مسائل آنان.
#:دو- در اين اثر بيشتر كلمات بغرنج كه در كتاب‌هاى فقهى قديمى و جديدى پراكنده شده، جمع و توضيح داده شده است.
 
#:سه- نخست اصطلاحات را بر حسب حروف الفبا تنظيم و اصل اشتقاق هركدام را بيان كرده و معناى لغوى‌اش را آورديم و بعد معناى اصطلاحى متداول در علم فقه را توضيح داديم و در بيشتر اوقات به ارتباط بين معناى لغوى و معناى اصطلاحى و سبب تسميه اشاره كرديم. همچنين در اين اثر به حكم شرعى كلى اشاره شده و حركات صرفى و اعرابى در صورت نياز مشخص شده تا الفاظى كه به‌صورت اشتباه مشهور شده معلوم گردد <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص5</ref>.
دو- در اين اثر بيشتر كلمات بغرنج كه در كتاب‌هاى فقهى قديمى و جديدى پراكنده شده، جمع و توضيح داده شده است.
#نويسنده، فرهنگ الفبايى اصطلاحات را با «آبق» شروع كرده <ref>متن كتاب، ص7</ref> و... و با واژگان ديگرى چون «جائر» <ref>همان، ص61</ref> و... و «ضائع» <ref>همان، ص129</ref> و... و «لازم» <ref>همان، ص175</ref> و... ادامه داده و با «يمين برائة» <ref>همان، ص227</ref> پايان داده است.
 
#نويسنده در مورد «التسامح في أدلة السنن» چنين نوشته است: تسامح در ادله سنن، قاعده‌اى فقهى است كه از نصوص روايى اقتباس شده است و مفادش اين است كه اگر حديثى وارد شود در مورد مستحبى و مكلف به آن عمل كند، پس به‌تحقيق عملى مستحبى به‌جا آورده است و براى او همان ثواب مذكور هست؛ حتى اگر آن حديث صحيح نباشد، بلكه حتى اگر معلوم شود كه آن عمل در واقع مستحب نيست. كسى كه اين قاعده برايش ثابت شده و همچنين مقلدان وى مى‌توانند هر امر مشكوك الاستحباب را به نيت استحباب به‌جا آورند، ولى كسى كه براى وى ثابت نشده و نيز مقلدان او نمى‌توانند به نيت استحباب به‌جا آوررند، بلكه بايد به نيت رجاء و اميد به مشروعيت و مطلوبيت به‌جا آورند <ref>همان، ص45</ref>.
سه- نخست اصطلاحات را بر حسب حروف الفبا تنظيم و اصل اشتقاق هركدام را بيان كرده و معناى لغوى‌اش را آورديم و بعد معناى اصطلاحى متداول در علم فقه را توضيح داديم و در بيشتر اوقات به ارتباط بين معناى لغوى و معناى اصطلاحى و سبب تسميه اشاره كرديم. همچنين در اين اثر به حكم شرعى كلى اشاره شده و حركات صرفى و اعرابى در صورت نياز مشخص شده تا الفاظى كه به‌صورت اشتباه مشهور شده معلوم گردد <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص5</ref>.
#نويسنده در مورد «قنوت» چنين نوشته است: قنوت در لغت به معناى خضوع براى خدا و اطاعت از اوست و در اصطلاح عبارت است از دعايى كه در ركعت دوم نماز بعد از قرائت خوانده مى‌شود و در برخى نمازها در مواضع ديگرى به‌جا آورده مى‌شود. قنوت، مستحب است <ref>همان، ص166</ref>.
 
#نويسنده در مورد «وتر» چنين نوشته است: در لغت به معنى فرد است و در اصطلاح، نماز وتر همان نمازى است كه يك ركعت دارد و مستحب است كه بعد از نافله‌هاى شب و بعد از دو ركعت نماز شفع به‌جا آورده شود و آن تنها نافله يك ركعتى است، برخلاف نافله‌هاى ديگر كه اصل در آن دو ركعتى بودن است و آن از مهم‌ترين نمازها است و بر پيامبر(ص) واجب بود... <ref>همان، ص219-220</ref>.
2. نويسنده، فرهنگ الفبايى اصطلاحات را با «آبق» شروع كرده <ref>متن كتاب، ص7</ref> و... و با واژگان ديگرى چون «جائر» <ref>همان، ص61</ref> و... و «ضائع» <ref>همان، ص129</ref> و... و «لازم» <ref>همان، ص175</ref> و... ادامه داده و با «يمين برائة» <ref>همان، ص227</ref> پايان داده است.
 
3. نويسنده در مورد «التسامح في أدلة السنن» چنين نوشته است: تسامح در ادله سنن، قاعده‌اى فقهى است كه از نصوص روايى اقتباس شده است و مفادش اين است كه اگر حديثى وارد شود در مورد مستحبى و مكلف به آن عمل كند، پس به‌تحقيق عملى مستحبى به‌جا آورده است و براى او همان ثواب مذكور هست؛ حتى اگر آن حديث صحيح نباشد، بلكه حتى اگر معلوم شود كه آن عمل در واقع مستحب نيست. كسى كه اين قاعده برايش ثابت شده و همچنين مقلدان وى مى‌توانند هر امر مشكوك الاستحباب را به نيت استحباب به‌جا آورند، ولى كسى كه براى وى ثابت نشده و نيز مقلدان او نمى‌توانند به نيت استحباب به‌جا آوررند، بلكه بايد به نيت رجاء و اميد به مشروعيت و مطلوبيت به‌جا آورند <ref>همان، ص45</ref>.
 
4. نويسنده در مورد «قنوت» چنين نوشته است: قنوت در لغت به معناى خضوع براى خدا و اطاعت از اوست و در اصطلاح عبارت است از دعايى كه در ركعت دوم نماز بعد از قرائت خوانده مى‌شود و در برخى نمازها در مواضع ديگرى به‌جا آورده مى‌شود. قنوت، مستحب است <ref>همان، ص166</ref>.
 
5. نويسنده در مورد «وتر» چنين نوشته است: در لغت به معنى فرد است و در اصطلاح، نماز وتر همان نمازى است كه يك ركعت دارد و مستحب است كه بعد از نافله‌هاى شب و بعد از دو ركعت نماز شفع به‌جا آورده شود و آن تنها نافله يك ركعتى است، برخلاف نافله‌هاى ديگر كه اصل در آن دو ركعتى بودن است و آن از مهم‌ترين نمازها است و بر پيامبر(ص) واجب بود... <ref>همان، ص219-220</ref>.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش