شبهای روشن (با یک تفسیر بلند): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' می شود' به ' می‌شود'
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURشبهای روشن J1.jpg | عنوان =شبهای روشن (با یک تفسیر بلند) | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = داستایفسکی، فیودار (نویسنده) آتش‌برآب، حمیدرضا (مترجم) |زبان | زبان = | کد کنگره =‏ | موضوع = |ناشر | ناشر =بنگاه تر...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - ' می شود' به ' می‌شود')
خط ۳۰: خط ۳۰:
در میان تیپ‌های ادبی قرن نوزدهم، تیپ رؤیاپردازی هم هست که داستافسکی آن را ساخت و بیش از همه در رمان «شبهای روشن» تصویر می‌شود که در آن شرح مفصلی از نگرش و دنیای درونی او به شکل اعتراف ارائه شده است. این یک شخصیت ادبی جدید و به گمان بسیار، کاملاً غیرمنتظره بود که مدت‌ها در حوزۀ نقد روسی با انواع رایجی از تیپ دیرین و شاخص «آدم زیادی» اشتباه گرفته می‌شود و البته که به‌ظاهر این تیپ‌های شخصیتی وضعیت روانی مشابهی هم دارند: بی‌قرار، آشفته، بی‌قید، شکننده و آسیب‌پذیر، خودبیمارانگار، سودازده و مستعد افسردگی.
در میان تیپ‌های ادبی قرن نوزدهم، تیپ رؤیاپردازی هم هست که داستافسکی آن را ساخت و بیش از همه در رمان «شبهای روشن» تصویر می‌شود که در آن شرح مفصلی از نگرش و دنیای درونی او به شکل اعتراف ارائه شده است. این یک شخصیت ادبی جدید و به گمان بسیار، کاملاً غیرمنتظره بود که مدت‌ها در حوزۀ نقد روسی با انواع رایجی از تیپ دیرین و شاخص «آدم زیادی» اشتباه گرفته می‌شود و البته که به‌ظاهر این تیپ‌های شخصیتی وضعیت روانی مشابهی هم دارند: بی‌قرار، آشفته، بی‌قید، شکننده و آسیب‌پذیر، خودبیمارانگار، سودازده و مستعد افسردگی.


کتاب «شبهای روشن» نوشتۀ داستایفسکی است که اولین بار در سال 1848 وارد بازار نشر شد. داستان این رمان کوتاه در شهر سن پترزبورگ می‌گذرد و به ماجرای مردی جوان می‌پردازد که در حال نبرد با بی‌قراری‌های درونی خود است. کتاب با روایتی سرراست و لطیف، رنج و احساس گناه ناشی از عشقی یک‌طرفه را مورد واکاوی قرار می‌دهد. هر دو شخصیت اصلی این داستان از حسی عمیق از بیگانگی در رنج هستند؛ رنجی که باعث همسو‌شدن مسیر زندگی آنها می شود. داستان رمان «شبهای روشن»، ترکیبی درخشان از رمانتیسیم و رئالیسم است و احساسات و عواطف مخاطب را به‌آرامی نوازش می‌کند.
کتاب «شبهای روشن» نوشتۀ داستایفسکی است که اولین بار در سال 1848 وارد بازار نشر شد. داستان این رمان کوتاه در شهر سن پترزبورگ می‌گذرد و به ماجرای مردی جوان می‌پردازد که در حال نبرد با بی‌قراری‌های درونی خود است. کتاب با روایتی سرراست و لطیف، رنج و احساس گناه ناشی از عشقی یک‌طرفه را مورد واکاوی قرار می‌دهد. هر دو شخصیت اصلی این داستان از حسی عمیق از بیگانگی در رنج هستند؛ رنجی که باعث همسو‌شدن مسیر زندگی آنها می‌شود. داستان رمان «شبهای روشن»، ترکیبی درخشان از رمانتیسیم و رئالیسم است و احساسات و عواطف مخاطب را به‌آرامی نوازش می‌کند.


در «شبهای روشن» فضای معنوی خاصی بازتولید می‌شود که کی‌یرکگور هم آن را به نوبۀ خود احساس می‌کرد و درست چنین درکی بود که درنهایت او را کشت؛ هرچند همین ساحت و فضا داستایفسکی را هم به شکل دیگری زجرکش کرد. در ابتدا آگاهی از ناهنجاری حقیقت غم‌بار نظم موجود در او رسوخ کرد و مات و مبهوت شد. منظور نه آگاهی از نوعی اختلال در برخی موضوعات، بلکه درک مسائل خطیری بود که در حد و مرز گذشته بودند.
در «شبهای روشن» فضای معنوی خاصی بازتولید می‌شود که کی‌یرکگور هم آن را به نوبۀ خود احساس می‌کرد و درست چنین درکی بود که درنهایت او را کشت؛ هرچند همین ساحت و فضا داستایفسکی را هم به شکل دیگری زجرکش کرد. در ابتدا آگاهی از ناهنجاری حقیقت غم‌بار نظم موجود در او رسوخ کرد و مات و مبهوت شد. منظور نه آگاهی از نوعی اختلال در برخی موضوعات، بلکه درک مسائل خطیری بود که در حد و مرز گذشته بودند.