۱۰۸٬۹۹۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '↵↵|' به ' |') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '. ') |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''اربعین حسینیه یا چهل حدیث حسینی''' تألیف [[ارباب، محمد|میرزا محمد ارباب]]؛ نویسنده در این کتاب همواره خود را میرزا محمّد قمى نامیده (ص ٢٢، ١٢٢، ١٩٤،٣٨٢و ...) و از کتابش باعنوان الاربعین الحسینیه یاد کرده است. (ص٨ ١٢٢، ١٩٤ و ....) | '''اربعین حسینیه یا چهل حدیث حسینی''' تألیف [[ارباب، محمد|میرزا محمد ارباب]]؛ نویسنده در این کتاب همواره خود را میرزا محمّد قمى نامیده (ص ٢٢، ١٢٢، ١٩٤،٣٨٢و. ..) و از کتابش باعنوان الاربعین الحسینیه یاد کرده است. (ص٨ ١٢٢، ١٩٤ و. ...) | ||
وی، که از علمای قم بوده است، انگیزۀ خود را از تألیف این کتاب آن دانسته که شاید مصداق حدیث «من حفظ على امّتى اربعین حدیثاً ...» شود. (ص٢). مضافاً اینکه میر سیّد محمّدباقر حسینى، متولّى آستانۀ حضرت معصومه، از مؤلف تقاضاى فراهم کردن چنین کتابی کرده بود و او «به حسب اطاعت امر سامی» به تألیف این کتاب پرداخت. (ص٧). تاریخ پایان تألیف کتاب شعبان ١٣٢٨ است. (ص ٣٨٢). | وی، که از علمای قم بوده است، انگیزۀ خود را از تألیف این کتاب آن دانسته که شاید مصداق حدیث «من حفظ على امّتى اربعین حدیثاً. ..» شود. (ص٢). مضافاً اینکه میر سیّد محمّدباقر حسینى، متولّى آستانۀ حضرت معصومه، از مؤلف تقاضاى فراهم کردن چنین کتابی کرده بود و او «به حسب اطاعت امر سامی» به تألیف این کتاب پرداخت. (ص٧). تاریخ پایان تألیف کتاب شعبان ١٣٢٨ است. (ص ٣٨٢). | ||
مؤلف در آغاز کتاب به موضوع و دامنۀ مطالب کتاب اشاره کرده است: «حقیر ... چهل حدیث از اخبار متعلّقة به حضرت سیِدالشّهداء(ع) [را] ترجمه و شرح نمود؛ با اشاره به اعتقادات حقّۀ شیعة اثناعشریّة در باب رجعت و بداء و برزخ و تطبیق معجزات و کرامات ائمّه بر قواعد متینۀ صحیحه و رفع شبهات ملاحده و زنادقة این زمان در جملۀ مسائل دینیه و در احادیث معتبرۀ امامیّه، و کمتر تعرّض نمود از نگاشتن وترتیب وقعۀ طف». (ص٧-٨). | مؤلف در آغاز کتاب به موضوع و دامنۀ مطالب کتاب اشاره کرده است: «حقیر. .. چهل حدیث از اخبار متعلّقة به حضرت سیِدالشّهداء(ع) [را] ترجمه و شرح نمود؛ با اشاره به اعتقادات حقّۀ شیعة اثناعشریّة در باب رجعت و بداء و برزخ و تطبیق معجزات و کرامات ائمّه بر قواعد متینۀ صحیحه و رفع شبهات ملاحده و زنادقة این زمان در جملۀ مسائل دینیه و در احادیث معتبرۀ امامیّه، و کمتر تعرّض نمود از نگاشتن وترتیب وقعۀ طف». (ص٧-٨). | ||
روش مؤلف چنین است که نخست متن حدیث را آورده و سپس به ترجمه و شرح آن پرداخته و معمولاً، به مناسبت، به مطالبی مرتبط با حدیث و در پیرامون آن اشاره کرده و گاه به نقل اشعار فارسى و عربى خود پرداخته است. (ص٢٢ -٢٥، ١٧٠ -١٧١، ٢٩٢ -٢٩۶ و ....) اگرچه وى عهدهدار ترجمه و شرح چهل حدیث شده است، برخی از احادیث کتاب از معصوم نیست و، در واقع، حدیث نیست. از آن جمله است حدیث پنجم (ص۶١) و دھم (ص١١٣) و سی و نهم (ص ٣۶۵). البتّه مؤلف، خود، در | روش مؤلف چنین است که نخست متن حدیث را آورده و سپس به ترجمه و شرح آن پرداخته و معمولاً، به مناسبت، به مطالبی مرتبط با حدیث و در پیرامون آن اشاره کرده و گاه به نقل اشعار فارسى و عربى خود پرداخته است. (ص٢٢ -٢٥، ١٧٠ -١٧١، ٢٩٢ -٢٩۶ و. ...) اگرچه وى عهدهدار ترجمه و شرح چهل حدیث شده است، برخی از احادیث کتاب از معصوم نیست و، در واقع، حدیث نیست. از آن جمله است حدیث پنجم (ص۶١) و دھم (ص١١٣) و سی و نهم (ص ٣۶۵). البتّه مؤلف، خود، در | ||
ذیل حدیث پنجم مىگوید: «نقل از امام(ع) نشده و مانند نقل اهل تاریخ است».(ص۶٢). مضافاً اینکه وی همین مطلب تاریخى را مجعول شمرده است. | ذیل حدیث پنجم مىگوید: «نقل از امام(ع) نشده و مانند نقل اهل تاریخ است».(ص۶٢). مضافاً اینکه وی همین مطلب تاریخى را مجعول شمرده است. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
فهرست پارهاى از مطالب کتاب عبارت است از: گریستن بر امام حسین(ع)، زیارت قبر آن حضرت، فضیلت حضرت ابوالفضل(ع)، غیبگویى امام حسین(ع) در بارۀ ابن سعد، تشابه امام حسین(ع) و حضرت یحیی(ع)، رفتار [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]] پس از شهادت پدر، رؤیاهاى امام حسین(ع)، فواید تربت امام حسین(ع)، کسوف در روز عاشورا. | فهرست پارهاى از مطالب کتاب عبارت است از: گریستن بر امام حسین(ع)، زیارت قبر آن حضرت، فضیلت حضرت ابوالفضل(ع)، غیبگویى امام حسین(ع) در بارۀ ابن سعد، تشابه امام حسین(ع) و حضرت یحیی(ع)، رفتار [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]] پس از شهادت پدر، رؤیاهاى امام حسین(ع)، فواید تربت امام حسین(ع)، کسوف در روز عاشورا. | ||
مؤلف در لابلای کتاب، به صورت ضمنی، از مسائل متعددی سخن گفته است. از جمله دربارۀ رجعت (ص٨٧ - ١١١) و بداء (ص ١٩۶ - ٢١٩) و رواج «اکاذیب» و «خرافات» در میان مرثیه خوانان. (ص٩ و ٢٢٣ و ٣٠٢). وى کتاب مقتل ابو مخنف را مفقود شده میداند و کتابی را که اینک به این نام معروف و موجود است، «مجهولالحال وغیر معلومالمؤلف» مىشمارد که «اگر چه مشتمل بر بعض روایات ابى مخنف است، لیکن محلّ اعتماد اهل علم نیست». (ص٩). وی همچنین بارها به کتاب منتخب شیخ طریحی خُردە گرفته که مسامحات فراوان در آن است (ص٩) و «روایت مختصّه به آن کتاب اعتبارى ندارد». (ص 64). دربارۀ حدیث کساء نیز میگوید: «از احادیث متواترۀ اسلام است ... امّا حدیث کسای معروف در زمان ما در کتب معتبره نقل نشده و از خصائص منتخب شیخ طریحى است و خالى از اخلال در متن نباشد و ....» (ص٢٢٣). | مؤلف در لابلای کتاب، به صورت ضمنی، از مسائل متعددی سخن گفته است. از جمله دربارۀ رجعت (ص٨٧ - ١١١) و بداء (ص ١٩۶ - ٢١٩) و رواج «اکاذیب» و «خرافات» در میان مرثیه خوانان. (ص٩ و ٢٢٣ و ٣٠٢). وى کتاب مقتل ابو مخنف را مفقود شده میداند و کتابی را که اینک به این نام معروف و موجود است، «مجهولالحال وغیر معلومالمؤلف» مىشمارد که «اگر چه مشتمل بر بعض روایات ابى مخنف است، لیکن محلّ اعتماد اهل علم نیست». (ص٩). وی همچنین بارها به کتاب منتخب شیخ طریحی خُردە گرفته که مسامحات فراوان در آن است (ص٩) و «روایت مختصّه به آن کتاب اعتبارى ندارد». (ص 64). دربارۀ حدیث کساء نیز میگوید: «از احادیث متواترۀ اسلام است. .. امّا حدیث کسای معروف در زمان ما در کتب معتبره نقل نشده و از خصائص منتخب شیخ طریحى است و خالى از اخلال در متن نباشد و. ...» (ص٢٢٣). | ||
دربارۀ منقولاتی که به سرخى آسمان بر اثر شهادت امام حسین(ع) دلالت دارد، مىگوید که شاید مقصود «حدوث حمرۀ خاصّه باشد»(ص ١۶٨) و «حمرت افق در طلوع و غروب که از انعکاس شعاع حادث شود. احتمال نرود که مراد علماى اعلام و مورّخین والامقام باشد». (ص169). همچنین در بارۀ کسوف و خسوف بر اثر شهادت امام حسین(ع) مىگوید: «نص صریحى در کسوف شمس و قمر در عاشورا در احادیث معصومین نیافتم». (ص367). با وجود این،احتمال مىدهد که شاید مقصود در برخى از احادیث، که در این باره نقل شده، «حدوث تیرگی و سرخی مخصوصی باشد در جرم نیّرین، نه آنکه کسوف و خسوف | دربارۀ منقولاتی که به سرخى آسمان بر اثر شهادت امام حسین(ع) دلالت دارد، مىگوید که شاید مقصود «حدوث حمرۀ خاصّه باشد»(ص ١۶٨) و «حمرت افق در طلوع و غروب که از انعکاس شعاع حادث شود. احتمال نرود که مراد علماى اعلام و مورّخین والامقام باشد». (ص169). همچنین در بارۀ کسوف و خسوف بر اثر شهادت امام حسین(ع) مىگوید: «نص صریحى در کسوف شمس و قمر در عاشورا در احادیث معصومین نیافتم». (ص367). با وجود این،احتمال مىدهد که شاید مقصود در برخى از احادیث، که در این باره نقل شده، «حدوث تیرگی و سرخی مخصوصی باشد در جرم نیّرین، نه آنکه کسوف و خسوف |