تحلیلی بر انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
'''  تحلیلی بر انقلاب اسلامی'''، تألیف [[محمدی، منوچهر|منوچهر محمدی]] (معاصر)، با هدف ارائه یک چارچوب مطلوب و مناسب برای تحلیل انقلاب‌های سیاسی و تحلیلی کلی از انقلاب اسلامی به رشته تحریر درآمده است؛ لذا ابتدا به ارائه چارچوب تئوریک انقلاب‌ها و انقلاب اسلامی ایران پرداخته و بر اساس چارچوب ارائه شده به تحلیل انقلاب اسلامی می‌پردازد.   
'''  تحلیلی بر انقلاب اسلامی'''، تألیف [[محمدی، منوچهر|منوچهر محمدی]] (معاصر)، با هدف ارائه یک چارچوب مطلوب و مناسب برای تحلیل انقلاب‌های سیاسی و تحلیلی کلی از انقلاب اسلامی به رشته تحریر درآمده است؛ لذا ابتدا به ارائه چارچوب تئوریک انقلاب‌ها و انقلاب اسلامی ایران پرداخته و بر اساس چارچوب ارائه شده به تحلیل انقلاب اسلامی می‌پردازد.   


انقلاب اسلامی ایرام، مهمترین و ژرف‌ترین حادثه‌ای است که در تاریخ ایران و حتی در جهان اسلام رخ داده است، و لذا نیازمند تحلیل متفکرانه است. مؤلف در کتاب خویش، ضمن برشماری اهمیت این انقلاب به دشواری ارائه تحلیلی جامع و مانع از چنین انقلابی اشاره دارد و علت آن را منحصر‌به‌فرد بودن و تداوم سیر تحولات آن می‌داند.  
انقلاب اسلامی ایران مهمترین و ژرف‌ترین حادثه‌ای است که در تاریخ ایران و حتی در جهان اسلام رخ داده است، و لذا نیازمند تحلیل متفکرانه است. مؤلف در کتاب خویش، ضمن برشماری اهمیت این انقلاب به دشواری ارائه تحلیلی جامع و مانع از چنین انقلابی اشاره دارد و علت آن را منحصر‌به‌فرد بودن و تداوم سیر تحولات آن می‌داند.  


در فصل اول، به چارچوب ارائه شده برای انقلابها از دیدگاه مارکسیستها و غربیها پرداخته، به ویژگی مردمی بودن، همراهی با خشونت، تغییر در ارزشها، سریع و ناگهانی بودن و لزوم دگرگونی در سیستم سیاسی حاکم را از شاخصه‌های انقلاب می‌داند و برای تحلیل ریشه‌هاسی ظهور و موفقیت و یا عدم موفقیت انقلابها، سه مرحله شرایط اجتماعی قبل از انقلاب، مرحله پیروزی انقلابها و سپس مرحله بعد از پیروزی انقلاب را تحلیل کرده است.  
در فصل اول، به چارچوب ارائه شده برای انقلابها از دیدگاه مارکسیست‌ها و غربی‌ها پرداخته، به ویژگی مردمی بودن، همراهی با خشونت، تغییر در ارزش‌ها، سریع و ناگهانی بودن و لزوم دگرگونی در سیستم سیاسی حاکم را از شاخصه‌های انقلاب می‌داند و برای تحلیل ریشه‌هاسی ظهور و موفقیت و یا عدم موفقیت انقلابها، سه مرحله شرایط اجتماعی قبل از انقلاب، مرحله پیروزی انقلاب‌ها و سپس مرحله بعد از پیروزی انقلاب را تحلیل کرده است.  


در مرحله اول، عوامل متعدد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، نیل به مالکیت زمین، مالیاتهای سنگین و مانند آن را از جمله عوامل بروز شرایط یک انقلاب برشمرده است.  
در مرحله اول، عوامل متعدد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، نیل به مالکیت زمین، مالیات‌های سنگین و مانند آن را از جمله عوامل بروز شرایط یک انقلاب برشمرده است.  


در مرحله پیروزی انقلاب، مشارکت عموم مردم در انقلاب همراه با رهبری و تشکیل نهادهای لازم سیاسی، از عوامل مهم است  
در مرحله پیروزی انقلاب، مشارکت عموم مردم در انقلاب همراه با رهبری و تشکیل نهادهای لازم سیاسی، از عوامل مهم است  


در مرحله سوم، که به عنوان مشکل‌ترین و پیچیده‌ترین مراحل انقلاب شمرده شده است، جایگزینی قدرت اجتماعی و سیاسی جدید به جای رژیم پیشین، جناح‌بندی در حوزه حاکمیت انقلابیون، مخالفت در حوزه خارج از قلمرو حاکمیت، از جمله مباحث مربوط به این مرحله برشمرده شده است و به حاکمیت میانه‌روها در اوایل و به‌دستگیری انقلاب توسط رادیکال‌ها در مرحله بعدی اشاره دارد. او شرط تداوم انقلاب را حرکت دائمی انقلاب و تلاش در تحقق آرمانهای آن می‌داند.  
در مرحله سوم، که به عنوان مشکل‌ترین و پیچیده‌ترین مراحل انقلاب شمرده شده است، جایگزینی قدرت اجتماعی و سیاسی جدید به جای رژیم پیشین، جناح‌بندی در حوزه حاکمیت انقلابیون، مخالفت در حوزه خارج از قلمرو حاکمیت، از جمله مباحث مربوط به این مرحله برشمرده شده است و به حاکمیت میانه‌روها در اوایل و به‌دستگیری انقلاب توسط رادیکال‌ها در مرحله بعدی اشاره دارد. او شرط تداوم انقلاب را حرکت دائمی انقلاب و تلاش در تحقق آرمان‌های آن می‌داند.  


در فصل دوم با عنوان «شرایط سیاسی - اجتماعی ایران»، با تحلیل قدرت سیاسی و اجتماعی در ایران، جدای قدرت سیاسی از اقشار جامعه و عدم تطابق عملکرد قدرت سیاسی با باورهای اجتماعی و فرهنگی و مذهبی قدرت سیاسی در ایران را از عوامل نارضایتی اجتماعی برشمرده و ناتوانی سیستم سیاسی جهت برآوردن خواسته‌های سیاسی و اجتماعی و مذهبی را زمینه‌ساز تحقق انقلاب برشمرده است.  
در فصل دوم با عنوان «شرایط سیاسی - اجتماعی ایران»، با تحلیل قدرت سیاسی و اجتماعی در ایران، جدای قدرت سیاسی از اقشار جامعه و عدم تطابق عملکرد قدرت سیاسی با باورهای اجتماعی و فرهنگی و مذهبی قدرت سیاسی در ایران را از عوامل نارضایتی اجتماعی برشمرده و ناتوانی سیستم سیاسی جهت برآوردن خواسته‌های سیاسی و اجتماعی و مذهبی را زمینه‌ساز تحقق انقلاب برشمرده است.  


نویسنده در فصل سوم با عنوان «عوامل پیروزی انقلاب اسلامی»، به نقش مردم، رهبری و ایدئولوژی، به عنوان سه رکن مهم و اصلی انقلاب پرداخته، و با تحلیلی جامع به نقش هرکدام از عوامل فوق پرداخته است.  
نویسنده در فصل سوم با عنوان «عوامل پیروزی انقلاب اسلامی»، به نقش مردم، رهبری و ایدئولوژی، به عنوان سه رکن مهم و اصلی انقلاب پرداخته، و با تحلیلی جامع به نقش هرکدام از عوامل فوق پرداخته است.  


در فصل چهارم، از اجرای حقوق بشر کارتر، بیماری شاه، مدرنیزاسیون و انتشار مقاله توهین‌آمیز در روزنامه نسبت به [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی(ره)]] به عنوان عوامل شتابزا نام برده است.  
در فصل چهارم، از اجرای حقوق بشر کارتر، بیماری شاه، مدرنیزاسیون و انتشار مقاله توهین‌آمیز در روزنامه نسبت به [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی(ره)]] به عنوان عوامل شتابزا نام برده است.  
۱٬۹۰۷

ویرایش