لاهیجی، عبدالرزاق بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شيخ بهايى' به 'شيخ بهايى'
جز (جایگزینی متن - 'آيت الله ' به 'آیت‌الله ')
جز (جایگزینی متن - 'شيخ بهايى' به 'شيخ بهايى')
خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:




حكيم ملا عبد الرزاق لاهيجى به معنى واقعى عارف بود و بى بند و بارى در غالب قلندرى و مرشد و مريدى را سخت دشمن مى‌داشت. شهيد محراب آیت‌الله  قاضى طباطبايى(ره) در مقدمه چاپ نشده‌اش به كتاب گوهر مراد ضمن توضيح اين مطلب مى‌گويد: همه عالمان ربانى، عارف و صوفى صافى بوده‌اند ولى در زمان دولت صفويه نظر به اينكه تصوف به معنى بى بند و بارى در قالب قلندرى و پيرى و مريدى و دريوزگى و شلختگى وضع ناهنجارى پيدا كرده بود گروهى از عالمان ظاهرى هر كس را كه حالت عارفانه و از غير خدا بريدن داشت به تصوف - به اين معين - متهم مى‌كردند چنانكه شيخ بهايى و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]و حكيم لاهيجى از اين گونه نسبتهاى ناروا در امان نماندند از آن جمله ميرزا عبدالله افندى مؤلف [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] درباره بسيارى از بزرگان چنين نسبتهايى داده و درباره حكيم لاهيجى نيز نوشته: او صوفى مشرب بود.[21] در صورتى كه او از علماى ربانى و جامع علوم ظاهر و باطنى و از عرفاى الهى است نه از صوفيه ساختگى و بازيچه اغراض شوم. آنگاه اضافه مى‌فرمايد: غرض ما از عرفا و صوفيه آن علماى ربانى و عرفاى الهى هستند كه به رياضات شرعى و مجاهدات نفسانى از هوا و هوس نفس رسته و دل در محبت خدا بسته و سر بر آستانه مطابعت طريقه محمد و آل محمد(ع) گذاشته و طريق مخالفان آنها را هشته و خداوند عالم درهاى حكمت و معارف را به رويشان گشوده و قلوبشان را به نور معرفت منور كرده و دلشان را مخزن علوم الهى نموده و ايشان هم از ما سوى الله صرفنظر كرده‌اند و فكر و ذكرشان به عير از خدا چيز ديگرى نيست ... .[22]
حكيم ملا عبد الرزاق لاهيجى به معنى واقعى عارف بود و بى بند و بارى در غالب قلندرى و مرشد و مريدى را سخت دشمن مى‌داشت. شهيد محراب آیت‌الله  قاضى طباطبايى(ره) در مقدمه چاپ نشده‌اش به كتاب گوهر مراد ضمن توضيح اين مطلب مى‌گويد: همه عالمان ربانى، عارف و صوفى صافى بوده‌اند ولى در زمان دولت صفويه نظر به اينكه تصوف به معنى بى بند و بارى در قالب قلندرى و پيرى و مريدى و دريوزگى و شلختگى وضع ناهنجارى پيدا كرده بود گروهى از عالمان ظاهرى هر كس را كه حالت عارفانه و از غير خدا بريدن داشت به تصوف - به اين معين - متهم مى‌كردند چنانكه [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]و حكيم لاهيجى از اين گونه نسبتهاى ناروا در امان نماندند از آن جمله ميرزا عبدالله افندى مؤلف [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] درباره بسيارى از بزرگان چنين نسبتهايى داده و درباره حكيم لاهيجى نيز نوشته: او صوفى مشرب بود.[21] در صورتى كه او از علماى ربانى و جامع علوم ظاهر و باطنى و از عرفاى الهى است نه از صوفيه ساختگى و بازيچه اغراض شوم. آنگاه اضافه مى‌فرمايد: غرض ما از عرفا و صوفيه آن علماى ربانى و عرفاى الهى هستند كه به رياضات شرعى و مجاهدات نفسانى از هوا و هوس نفس رسته و دل در محبت خدا بسته و سر بر آستانه مطابعت طريقه محمد و آل محمد(ع) گذاشته و طريق مخالفان آنها را هشته و خداوند عالم درهاى حكمت و معارف را به رويشان گشوده و قلوبشان را به نور معرفت منور كرده و دلشان را مخزن علوم الهى نموده و ايشان هم از ما سوى الله صرفنظر كرده‌اند و فكر و ذكرشان به عير از خدا چيز ديگرى نيست ... .[22]


==تأليفات==
==تأليفات==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش