طرح نظام جمهوری اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه ها' به 'ه‌ها')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''طرح نظام جمهوری اسلامی'''، مشتمل بر مصاحبه‌ها و گزیده‌هایی از سخنان آیت‌الله سید محمود طالقانی (1298-1358ش)، پیرامون نظام جمهوری اسلامی و مسائل مرتبط با آن است.
'''طرح نظام جمهوری اسلامی'''، مشتمل بر مصاحبه‌ها و گزیده‌هایی از سخنان [[طالقانی، سید محمود|آیت‌الله سید محمود طالقانی]] (1298-1358ش)، پیرامون نظام جمهوری اسلامی و مسائل مرتبط با آن است.


مباحث کتاب در دو قسمت تنظیم شده است: قسمت اول شامل چهار مصاحبه از آیت‌الله طالقانی و قسمت دوم گزیده‌ای از سخنان ایشان است که همگی پیرامون نظام جمهوری اسلامی است.
مباحث کتاب در دو قسمت تنظیم شده است: قسمت اول شامل چهار مصاحبه از [[طالقانی، سید محمود|آیت‌الله طالقانی]] و قسمت دوم گزیده‌ای از سخنان ایشان است که همگی پیرامون نظام جمهوری اسلامی است.


مصاحبه‌ها جز مصاحبه چهارم که با خبرنگار خبرگزاری پارس در شب انتخابات مجلس خبرگان بوده، با خبرنگاران داخلی و خارجی در سال 1357ش، انجام شده است<ref>ر.ک: یادداشت ناشر، ص4</ref>‏.
مصاحبه‌ها جز مصاحبه چهارم که با خبرنگار خبرگزاری پارس در شب انتخابات مجلس خبرگان بوده، با خبرنگاران داخلی و خارجی در سال 1357ش، انجام شده است<ref>ر.ک: یادداشت ناشر، ص4</ref>‏.


از جمله مسائل مهمی که در مصاحبه اول پاسخ داده شده، تفاوت دیدگاه امام خمینی(ره) با دیگر علمای شیعه در موضوع تشکیل حکومت اسلامی است. آیت‌الله طالقانی این مسئله را این‌گونه توضیح می‌دهند: «اختلاف نظر فقط در چگونگی مبارزه و شرایط مبارزه است. از این جهت در تاریخ اسلام (مخصوصا در شیعه) هیچ‌وقت رهبرهای اصیل اسلامی با حکومت‌هایی که برطبق موازین اسلام نبوده‌اند، سازش نداشته‌اند؛ منتها گاهی مبارزه‌ها آشکارا بوده و چنانچه قدرتی نداشته‌اند مبارزه‌ای پنهانی داشته‌اند که از آن تعبیر به معنای «تقیه» می‌باشد... فرق حضرت آیت‌الله خمینی با دیگر علما جز این نیست که ایشان دردهای مردم و راه مبارزه را روشن‌تر و قاطع‌تر دریافته‌اند و دیگر علما به این صورت قاطع تشخیص نداده‌اند؛ درعین‌حالی که حمایت از ایشان را همیشه داشته‌اند»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص6-7</ref>‏.
از جمله مسائل مهمی که در مصاحبه اول پاسخ داده شده، تفاوت دیدگاه [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی(ره)]] با دیگر علمای شیعه در موضوع تشکیل حکومت اسلامی است. [[طالقانی، سید محمود|آیت‌الله طالقانی]] این مسئله را این‌گونه توضیح می‌دهند: «اختلاف نظر فقط در چگونگی مبارزه و شرایط مبارزه است. از این جهت در تاریخ اسلام (مخصوصا در شیعه) هیچ‌وقت رهبرهای اصیل اسلامی با حکومت‌هایی که برطبق موازین اسلام نبوده‌اند، سازش نداشته‌اند؛ منتها گاهی مبارزه‌ها آشکارا بوده و چنانچه قدرتی نداشته‌اند مبارزه‌ای پنهانی داشته‌اند که از آن تعبیر به معنای «تقیه» می‌باشد... فرق [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|حضرت آیت‌الله خمینی]] با دیگر علما جز این نیست که ایشان دردهای مردم و راه مبارزه را روشن‌تر و قاطع‌تر دریافته‌اند و دیگر علما به این صورت قاطع تشخیص نداده‌اند؛ درعین‌حالی که حمایت از ایشان را همیشه داشته‌اند»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص6-7</ref>‏.


آیت‌الله طالقانی از همان ابتدای انقلاب، موضع شفاف جمهوری اسلامی در موضوع فلسطین را مطرح کرده است: «ما به هر وسیله که بوده است صدای مظلومیت اهالی فلسطین را مطرح کرده‌ایم و مسافرت من و حضور من در مکه، لبنان و مصر برای اثبات حقانیت آنها بوده است. پیروزی ما پیروزی آنها و شکست آنها شکست ما است. امیدوارم به یاری خداوند بتوانیم معاضدت، همگامی و هم‌فکری‌امان را توسعه دهیم. دشمن مشترک ما استعمار و صهیونیسم است»<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>‏.
[[طالقانی، سید محمود|آیت‌الله طالقانی]] از همان ابتدای انقلاب، موضع شفاف جمهوری اسلامی در موضوع فلسطین را مطرح کرده است: «ما به هر وسیله که بوده است صدای مظلومیت اهالی فلسطین را مطرح کرده‌ایم و مسافرت من و حضور من در مکه، لبنان و مصر برای اثبات حقانیت آنها بوده است. پیروزی ما پیروزی آنها و شکست آنها شکست ما است. امیدوارم به یاری خداوند بتوانیم معاضدت، همگامی و هم‌فکری‌امان را توسعه دهیم. دشمن مشترک ما استعمار و صهیونیسم است»<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>‏.


نویسنده در رد جدایی دین از سیاست می‌نویسد: «اسلام از سیاست جدا نیست و روحانیت اصیل و مترقی و شخصیت‌هایی که درک اسلامی کردند، نمی‌توانند خودشان را از سیاست صحیح و اصیل جدا بدانند... سیاست اسلام، یعنی سیاست صراحت و سیاست صداقت. این نوع سیاست وظیفه نه‌تنها روحانی، بلکه وظیفه هر مسلمان است، ولی متأسفانه اسلام را به مسائل فردی محدود کردند...<ref>ر.ک: همان، ص62</ref>.‏
نویسنده در رد جدایی دین از سیاست می‌نویسد: «اسلام از سیاست جدا نیست و روحانیت اصیل و مترقی و شخصیت‌هایی که درک اسلامی کردند، نمی‌توانند خودشان را از سیاست صحیح و اصیل جدا بدانند... سیاست اسلام، یعنی سیاست صراحت و سیاست صداقت. این نوع سیاست وظیفه نه‌تنها روحانی، بلکه وظیفه هر مسلمان است، ولی متأسفانه اسلام را به مسائل فردی محدود کردند...<ref>ر.ک: همان، ص62</ref>.‏