۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ی ' به 'هی ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'جمع آوری' به 'جمعآوری') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
کتاب چنین گفت پیغمبر در یک جلد و به زبان فارسی نوشته شده است. این اثر در قطع رقعی با جلد نرم و کاغذ با کیفیت در 147 صفحه منتشر شده است. این کتاب در مجموع طبق شماره به یکصد حدیث اشاره مستقیم دارد کهاگر با شواهد و مشابهات آن شماره شود مسلّماً تعداد بیشتری منظور میشود. آنچه که در این کتاب جمع شدهاز [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] صرفاً در [[مثنوی معنوی|مثنوی]] مراد بودهاست البتّه شواهدی از دیگر آثار مولانا نیز در این مجموعه ذکر شده است. [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] در خصوص احادیث هیچ اشارهای به راوی و یا سند روایت نکرده ضمن این که گاهاحادیث موضوعه را هم به جای حدیث نبوی درج کرده و یا برخی روایات علوی را نبوی بیان داشته و یا برعکس و نیز گاهی روایاتی را بیان نموده کهاساساً از پغمبر نیست، هر چند که در برخی منابع دست چندم به نام پیامبر منسوب شده باشد و نیز در برخی موارد احادیثی قید شده که در منابع اصلی شیعه وجود ندارد و نیز به ندرت احادیثی دیده میشود که در منابع اصیل اهل سنّت هم دیده نمیشود. | کتاب چنین گفت پیغمبر در یک جلد و به زبان فارسی نوشته شده است. این اثر در قطع رقعی با جلد نرم و کاغذ با کیفیت در 147 صفحه منتشر شده است. این کتاب در مجموع طبق شماره به یکصد حدیث اشاره مستقیم دارد کهاگر با شواهد و مشابهات آن شماره شود مسلّماً تعداد بیشتری منظور میشود. آنچه که در این کتاب جمع شدهاز [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] صرفاً در [[مثنوی معنوی|مثنوی]] مراد بودهاست البتّه شواهدی از دیگر آثار مولانا نیز در این مجموعه ذکر شده است. [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] در خصوص احادیث هیچ اشارهای به راوی و یا سند روایت نکرده ضمن این که گاهاحادیث موضوعه را هم به جای حدیث نبوی درج کرده و یا برخی روایات علوی را نبوی بیان داشته و یا برعکس و نیز گاهی روایاتی را بیان نموده کهاساساً از پغمبر نیست، هر چند که در برخی منابع دست چندم به نام پیامبر منسوب شده باشد و نیز در برخی موارد احادیثی قید شده که در منابع اصلی شیعه وجود ندارد و نیز به ندرت احادیثی دیده میشود که در منابع اصیل اهل سنّت هم دیده نمیشود. | ||
در این کتاب روایات مورد نظر | در این کتاب روایات مورد نظر جمعآوری شده و برای هر کدام اسنادی قید شده است که کار رواییِ [[مثنوی معنوی|مثنوی]] را تکمیل میکند. چنانکه در سندها هم به منابع شیعه و هم منابع سنّی توجّه شدهاست. این که مولانا برای احادیث منتخب و درج شده در مثنوی هیچ سندی قید نکرده و از بابت رجال نیز در فقر کامل است امری است طبیعی، زیرا در متن شعر یا امکان آوردن سند وجود ندارد و یا بسیار دشوار و شاق است، و چنانچه مقدور هم باشد با این حجم وسیع غیر ممکن مینماید. | ||
از دیگر نکاتی که در نگارش کتاب دیده میشود وجود تعداد زیادی از احادیث مشابهاست که در الفاظ آنها اختلافاتی جزئی دیده میشود، ضمن این که هم متن آنها درج شدهاست و هم اسناد و مدارک هر کدام در پاورقی قید شدهاست و گاه برای برخی احادیث چندین سند لحاظ شده که برای خوانندهی مشتاق حدیث میتواند بسیار مهم و کارساز باشد. نویسنده در بخشی از مقدّمه مینویسد: تردیدی نیست که مولانا یک حدیث شناس بوده و با بیشتر منابع حدیثی نیز آشنایی داشتهاست و اگر غیر از این را باور داشته باشیم در فقاهت او باید شک کنیم، چه هر فقیهی گذشتهاز قرآن که مأخذ اصلی و منبع اولیهی فقهاست، باید با سنّت نیز آشنایی تامّ و تمام داشته باشد تا بتواند از این دو منبع حکم را شناسایی و صادر نماید و فتوایی منطبق با آیات و روایات را انتقال دهد. وجود صدها حدیث در کتاب شریف [[مثنوی معنوی|مثنوی]] و [[کلیات شمس تبریزی|دیوان کبیر]] میتواند حاکی از آنچه که گفتیم باشد، خاصّه که در یک بیت مولانا به دو کتاب [[صحيح البخاري|صحیح بخاری]] و [[صحيح مسلم|صحیح مسلم]] با عنوان «صحیحین» اشاره کردهاز «احادیث» و «روات» نیز یاد نمودهاست <ref>متن، صص 12-11</ref>. | از دیگر نکاتی که در نگارش کتاب دیده میشود وجود تعداد زیادی از احادیث مشابهاست که در الفاظ آنها اختلافاتی جزئی دیده میشود، ضمن این که هم متن آنها درج شدهاست و هم اسناد و مدارک هر کدام در پاورقی قید شدهاست و گاه برای برخی احادیث چندین سند لحاظ شده که برای خوانندهی مشتاق حدیث میتواند بسیار مهم و کارساز باشد. نویسنده در بخشی از مقدّمه مینویسد: تردیدی نیست که مولانا یک حدیث شناس بوده و با بیشتر منابع حدیثی نیز آشنایی داشتهاست و اگر غیر از این را باور داشته باشیم در فقاهت او باید شک کنیم، چه هر فقیهی گذشتهاز قرآن که مأخذ اصلی و منبع اولیهی فقهاست، باید با سنّت نیز آشنایی تامّ و تمام داشته باشد تا بتواند از این دو منبع حکم را شناسایی و صادر نماید و فتوایی منطبق با آیات و روایات را انتقال دهد. وجود صدها حدیث در کتاب شریف [[مثنوی معنوی|مثنوی]] و [[کلیات شمس تبریزی|دیوان کبیر]] میتواند حاکی از آنچه که گفتیم باشد، خاصّه که در یک بیت مولانا به دو کتاب [[صحيح البخاري|صحیح بخاری]] و [[صحيح مسلم|صحیح مسلم]] با عنوان «صحیحین» اشاره کردهاز «احادیث» و «روات» نیز یاد نمودهاست <ref>متن، صص 12-11</ref>. |