۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می توان' به ' میتوان') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می پ' به ' میپ') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''تهراننامه''' تألیف داریوش شهبازی؛ تهران نامه مجموعه ایست جامع در حوزه تهران شناسی که ناظر بر تمامی جنبههای تاریخی، جغرافیایی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگ و غیره این حوزه میباشد. این تألیف به ثبت و ضبط وقایع تاریخی و هر آنچه که به فرهنگ مردم این سامان تعلق دارد و در معرض ویرانی و نسیان است | '''تهراننامه''' تألیف داریوش شهبازی؛ تهران نامه مجموعه ایست جامع در حوزه تهران شناسی که ناظر بر تمامی جنبههای تاریخی، جغرافیایی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگ و غیره این حوزه میباشد. این تألیف به ثبت و ضبط وقایع تاریخی و هر آنچه که به فرهنگ مردم این سامان تعلق دارد و در معرض ویرانی و نسیان است میپردازد. ثبت و ضبط آنچه را که به طور یکجا در چهارچوب بسیاری از فرهنگ ها یا کتب دیگر نمی گنجد. در حقیقت این مجموعه موزهای تمام نما از گذشته تهران و تهرانیان (بلکه ایرانیان) است. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
به ظاهر پس از خرابی ری، تهران رو به آبادی گذاشت و آنچه به فهم نمی آید این است که چرا از نواحی اطراف ری تهران درخشید شاید علت آن باشد که خود ری زندگی کنندگان اول به این ناحیت روی آوردند و سپس غیر ری زیست کنندگان به آنجا روی آوردند و آنچه مسلم است تهران از ناحیت شرق رو به آبادی گذاشت و مورد زیست واردشوندگان قرار گرفت چون منطقهای خوش آب و هوا بود. تهران پس از یورش مغولی تا زمان صفویان برج و بارویی نداشت تا آن که شاه اسماعیل اول صفوی با کشتار بی دریغ خود به نام شیعه گری، سلطنت صفوی شیعی را در ایران تأسیس کرد. او به هنگام بازگشت از هرات در تهران چند روزی اقامت کرد و مثل آن که این اقامت او در تهران به مذاق این شاه صفوی خوش آمد، چه او در سال های بعد چون از قزوین پایتخت خود به شاهزاده عبدالعظیم برای زیارت جد خود امامزاده حمزه می رفت و از تهران گذر میکرد، خوش آب و هوایی این شهر یک باره چنان نظر او را جلب کرد که در سال 961 هجری قمری دستور داد که بر دور این شهر حصاری کشند با 114 برج که در پای هر برجی سورهای از قرآن دفن کنند. علاوه بر حصار در سوی بیرونی حصار خندقی عمیق حفر نمایند به وجهی که شهر دارای خندق باشد. فاصلهی برج ها از هم 53 قدم بود و تهران دارای چهار دروازه شد: دروازه شمیران، دروازه دولاب، دروازه حضرت عبدالعظیم، دروازه قزوین. بدین ترتیب تهران با این اعمال که یکی از حوادث مهم آن بود صاحب هویت شد و به دوران صفویان، خارجی هایی چند بدین شهر آمدند و در سفرنامهی خود ویژگی هایی از این شهر درج کردند. از همه مهمتر سفرنامه پیترو دلاواله ایتالیایی است. او از آب و هوای خوش تهران و میوههای فراوان این شهر سخنهای خوش گفته است و بنابر قول هربرت انگلیسی که ده سال بعد از این شهر دیدن کرده است می گوید تهران سه هزار در خانه دارد و این می رساند که تهران به کلی از قصبه بودن درآمده و حتی شهرک بودن را در پس پشت گذارده و خود شهری شده که دارد به جای ری بزرگ کم کم می نشیند.... | به ظاهر پس از خرابی ری، تهران رو به آبادی گذاشت و آنچه به فهم نمی آید این است که چرا از نواحی اطراف ری تهران درخشید شاید علت آن باشد که خود ری زندگی کنندگان اول به این ناحیت روی آوردند و سپس غیر ری زیست کنندگان به آنجا روی آوردند و آنچه مسلم است تهران از ناحیت شرق رو به آبادی گذاشت و مورد زیست واردشوندگان قرار گرفت چون منطقهای خوش آب و هوا بود. تهران پس از یورش مغولی تا زمان صفویان برج و بارویی نداشت تا آن که شاه اسماعیل اول صفوی با کشتار بی دریغ خود به نام شیعه گری، سلطنت صفوی شیعی را در ایران تأسیس کرد. او به هنگام بازگشت از هرات در تهران چند روزی اقامت کرد و مثل آن که این اقامت او در تهران به مذاق این شاه صفوی خوش آمد، چه او در سال های بعد چون از قزوین پایتخت خود به شاهزاده عبدالعظیم برای زیارت جد خود امامزاده حمزه می رفت و از تهران گذر میکرد، خوش آب و هوایی این شهر یک باره چنان نظر او را جلب کرد که در سال 961 هجری قمری دستور داد که بر دور این شهر حصاری کشند با 114 برج که در پای هر برجی سورهای از قرآن دفن کنند. علاوه بر حصار در سوی بیرونی حصار خندقی عمیق حفر نمایند به وجهی که شهر دارای خندق باشد. فاصلهی برج ها از هم 53 قدم بود و تهران دارای چهار دروازه شد: دروازه شمیران، دروازه دولاب، دروازه حضرت عبدالعظیم، دروازه قزوین. بدین ترتیب تهران با این اعمال که یکی از حوادث مهم آن بود صاحب هویت شد و به دوران صفویان، خارجی هایی چند بدین شهر آمدند و در سفرنامهی خود ویژگی هایی از این شهر درج کردند. از همه مهمتر سفرنامه پیترو دلاواله ایتالیایی است. او از آب و هوای خوش تهران و میوههای فراوان این شهر سخنهای خوش گفته است و بنابر قول هربرت انگلیسی که ده سال بعد از این شهر دیدن کرده است می گوید تهران سه هزار در خانه دارد و این می رساند که تهران به کلی از قصبه بودن درآمده و حتی شهرک بودن را در پس پشت گذارده و خود شهری شده که دارد به جای ری بزرگ کم کم می نشیند.... | ||
نویسندهی محترم این مجلد، با دقت بسیار یکایک تحولات شهر تهران را حتی بعد از پایتخت شدن به صورت الفبای دانشنامهای هرچه دقیق تر توضیح داده است. این تألیف به ثبت و ضبط وقایع تاریخی و هر آنچه که به فرهنگ مردم این سامان تعلق دارد و در معرض ویرانی و نسیان است | نویسندهی محترم این مجلد، با دقت بسیار یکایک تحولات شهر تهران را حتی بعد از پایتخت شدن به صورت الفبای دانشنامهای هرچه دقیق تر توضیح داده است. این تألیف به ثبت و ضبط وقایع تاریخی و هر آنچه که به فرهنگ مردم این سامان تعلق دارد و در معرض ویرانی و نسیان است میپردازد. ثبت و ضبط آنچه را که به طور یکجا در چهارچوب بسیاری از فرهنگ ها یا کتب دیگر نمی گنجد. در حقیقت این مجموعه موزهای تمام نما از گذشته تهران و تهرانیان (بلکه ایرانیان) است.<ref> [https://www.historylib.com/books/2403 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |