۱۰۲٬۳۷۷
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ی ' به 'هی ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'می شود ' به 'میشود ') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
در دسامبر 1916، اوایل جنگ جهانی اول، مارتین هنری دانوهو خبرنگار جوان دیلی کرونیکال در بالکان، به مأموریتی اطلاعاتی اعزام شد. کتاب حاضر بازگو کنندهی تجربیاتی است که وی در آنجا کسب نمود. تجربیاتی چنان نامعمول که کاملا از اهمیت نظامی عملیاتی که جزء کوچکی از مأموریت را تشکیل می داد، متمایز بود. میدان عملیاتی که وزارت جنگ، مارتین را به آنجا فرستاد، سرزمینی بود در شمال غربی ایران که تا قفقاز و دریای خزر گسترش یافته بود. نویسنده با این اعتقاد که ماجرای جنگ ایران باید روایت شود می گوید: «...من خوشوقتم که سهمی کوچک در این گزارش بر عهده دارم. این کتاب ماجرای قوای عملیاتی کوچکی است که گمنام مانده است. در کشور من کسی آن را نمی شناسد و ظاهرا مدتهای مدیدی حتی خود مقامات نیز آن را از یاد برده بودند. این قوا تحت فرماندهی ژنرال دانسترویل بود که همه جا با عنوان دانستر فورس شناخته | در دسامبر 1916، اوایل جنگ جهانی اول، مارتین هنری دانوهو خبرنگار جوان دیلی کرونیکال در بالکان، به مأموریتی اطلاعاتی اعزام شد. کتاب حاضر بازگو کنندهی تجربیاتی است که وی در آنجا کسب نمود. تجربیاتی چنان نامعمول که کاملا از اهمیت نظامی عملیاتی که جزء کوچکی از مأموریت را تشکیل می داد، متمایز بود. میدان عملیاتی که وزارت جنگ، مارتین را به آنجا فرستاد، سرزمینی بود در شمال غربی ایران که تا قفقاز و دریای خزر گسترش یافته بود. نویسنده با این اعتقاد که ماجرای جنگ ایران باید روایت شود می گوید: «...من خوشوقتم که سهمی کوچک در این گزارش بر عهده دارم. این کتاب ماجرای قوای عملیاتی کوچکی است که گمنام مانده است. در کشور من کسی آن را نمی شناسد و ظاهرا مدتهای مدیدی حتی خود مقامات نیز آن را از یاد برده بودند. این قوا تحت فرماندهی ژنرال دانسترویل بود که همه جا با عنوان دانستر فورس شناخته میشود و من بخشی از آن بودم و این کتاب را دربارهی آن نوشته ام. در این کتاب کوشیده ام دانستر فورس را معرفی کنم، علت اعزامش را شرح دهم و بگویم تا چه حد در اجرای مأموریتش توفیق یافت. این کار مستلزم بررسی وضعیت جغرافیایی و سیاسی محل بود. چون در اینجا ما با نیروی مشخصی مواجه نیستیم که در آن همهی مردم یک کشور علیه مردم کشور دیگر بسیج می شوند؛ این عملیات بسیار مغشوش و پیچیده بود و اگر کسی به خودش زحمت بدهد و نوشتههای مرا بخواند، موضوع را درک می کند. به علاوه، این جنگی بود که در جایی پرت و دور افتاده برپا شده بود. ما در مسیر خود به قبایلی برخوردیم که برایشان سرزمین بریتانیای کبیر به منزلهی سیارهای دیگر بود، قبایلی که در نظرشان طیاره و اتومبیل وسایلی اعجاب انگیز و باورنکردنی بودند، قبایلی که نه اروپایی های معمولی از طرز زندگی و تفکر آنها اطلاع داشتند نه آنها از طرز زندگی و تفکر اروپایی ها. به همیت علت، قسمت هایی را به توصیف مکانها و مردمانی که دیدم اختصاص دادم...».<ref> [https://www.historylib.com/books/2432 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |