۱۰۲٬۵۸۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ی ترین ' به 'یترین ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه نویسی ' به 'هنویسی ') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
کتاب من شهروند جهانم نوشتهی بانو [[نرگس گلپروری راد]] است با عنوان فرعی بررسی امکان آموزههای عرفان برای انسان معاصر. این کتاب در واقع گفتگویی است با استاد شهیر فلسفه و عرفان، دکتر[[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] که با دقّت تمام به بررسی پیچیدهی مسئلهی امکان این آموزههابرای انسان معاصر پرداخته است. چنانکه از عناوین فیپای کتاب بر میآید موضوعات: عرفان و فلسفه، انسن و عرفان، شهود و تصوّف را نشانه رفته است و از متن کتاب و عناوین مطالب در فهرست نیز همین بر میآید که با اثری فلسفی ـ عرفانی مواجه باشیم و لذا طبیعی است که در طول کتاب عباراتی دشوار و پیچیده نیز در کار دیده شود ولی از آنجا که استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] اعتقادی به پیچیده گویی و | کتاب من شهروند جهانم نوشتهی بانو [[نرگس گلپروری راد]] است با عنوان فرعی بررسی امکان آموزههای عرفان برای انسان معاصر. این کتاب در واقع گفتگویی است با استاد شهیر فلسفه و عرفان، دکتر[[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] که با دقّت تمام به بررسی پیچیدهی مسئلهی امکان این آموزههابرای انسان معاصر پرداخته است. چنانکه از عناوین فیپای کتاب بر میآید موضوعات: عرفان و فلسفه، انسن و عرفان، شهود و تصوّف را نشانه رفته است و از متن کتاب و عناوین مطالب در فهرست نیز همین بر میآید که با اثری فلسفی ـ عرفانی مواجه باشیم و لذا طبیعی است که در طول کتاب عباراتی دشوار و پیچیده نیز در کار دیده شود ولی از آنجا که استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] اعتقادی به پیچیده گویی و پیچیدهنویسی ندارد و همواره به این جنبهی آثار فلسفی و فیلسوفان انتقاد میکند خود به این مسئله مبتلا نشده و تمام سعی را مبذول این نکته کرده است تا پاسخها کوتاه و ساده باشد. | ||
نویسنده در مقدّمه یا همان پیشگفتار قصد و هدف خود را از این نگارش معلوم کرده و با خواندن آن به راحتی به مراد و مقصود او میتوان پی برد. در دیباچهای هم که طرف اصلی گفتگو، یعنی [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] بر این کتاب نوشته در همان آغاز انسانیت انسان را با پرسش یگانه و عجین دانسته و آن را مهمترین شاخصهی انسانی قلمداد کرده است که طرز نگرش او به انسان و فلسفه را از همین عبارت میتوان دانست. در ادامه نیز به نادر و البتّه مهمّ بودن گفتگوهای دو طرفه اشاره کرده خاصّه با این مضمون که طبق بیان او نادر و کمیاب است. از همین دیباچه میتوان فهمید که طول زمانی این گفتگوها حدود سه سال به طول انجامیده است و در این زمان بلند قهراً برای نویسنده مجالی واسع برای خواندن و درک مهمترین مسائل فلسفی ـ عرفانی بوده تا با جهان انسانی و رویارویی آنها با عرفان بتواند مهمترین و نابترین تقاضاهای ممکن را در مواجهه با عرفان بپرسد و هم برای خود و هم برای همهی دغدغه مندان پاسخهایی قانع کنند فراهم نماید. | نویسنده در مقدّمه یا همان پیشگفتار قصد و هدف خود را از این نگارش معلوم کرده و با خواندن آن به راحتی به مراد و مقصود او میتوان پی برد. در دیباچهای هم که طرف اصلی گفتگو، یعنی [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] بر این کتاب نوشته در همان آغاز انسانیت انسان را با پرسش یگانه و عجین دانسته و آن را مهمترین شاخصهی انسانی قلمداد کرده است که طرز نگرش او به انسان و فلسفه را از همین عبارت میتوان دانست. در ادامه نیز به نادر و البتّه مهمّ بودن گفتگوهای دو طرفه اشاره کرده خاصّه با این مضمون که طبق بیان او نادر و کمیاب است. از همین دیباچه میتوان فهمید که طول زمانی این گفتگوها حدود سه سال به طول انجامیده است و در این زمان بلند قهراً برای نویسنده مجالی واسع برای خواندن و درک مهمترین مسائل فلسفی ـ عرفانی بوده تا با جهان انسانی و رویارویی آنها با عرفان بتواند مهمترین و نابترین تقاضاهای ممکن را در مواجهه با عرفان بپرسد و هم برای خود و هم برای همهی دغدغه مندان پاسخهایی قانع کنند فراهم نماید. |