۱۰۷٬۰۹۴
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|المذكر و المؤنث (ابهام زدایی)}} | {{کاربردهای دیگر|المذكر و المؤنث (ابهام زدایی)}} | ||
'''المذکر و المؤنث'''، از آثار قرائتشناس، قرآنپژوه، مفسّر، محدّث و ادیب بصری قرن سوم هجری قمری، [[سهل بن محمد بن عثمان بن یزید جُشَمی]]، معروف به [[ابوحاتم سجستانی]] ( | '''المذکر و المؤنث'''، از آثار قرائتشناس، قرآنپژوه، مفسّر، محدّث و ادیب بصری قرن سوم هجری قمری، [[ابوحاتم سجستانی، سهل بن محمد|سهل بن محمد بن عثمان بن یزید جُشَمی]]، معروف به [[ابوحاتم سجستانی]] (متوفای 255ق)، چگونگی شناسایی تذکیر و تأنیث در اسامی و صفات و افعال زبان عربی را همراه با بیان مثالهایی از آیات قرآن و اشعار و امثال توضیح داده است. مدرس، مورخ، مصحح، محقق عراقی و ریاست بخش زبان عربی دانشکده ادبیات دانشگاه بغداد، [[ضامن، حاتم صالح|حاتم صالح ضامن]] (متوفای 1434ق)، این کتاب را تصحیح و تحقیق کرده و برای آن مقدمهای روشمند و ارزنده نوشته و نویسنده و آثارش و کتاب حاضر را شناسانده و همچنین پاورقیهایی بر آن افزوده و منابع مطالبش را تعیین کرده است. | ||
==هدف و روش== | ==هدف و روش== | ||
* نویسنده در مقدمه ادبی خودش با اشاره به اینکه فصاحت زینت است و باعث افزایش ارزش آدمی میشود، افزوده است: سرآغاز فصاحت، شناسایی تأنیث و تذکیر است و این موضوع، حتی در مقایسه با «شناخت اعراب» نیز اهمیت بیشتری دارد... و | * نویسنده در مقدمه ادبی خودش با اشاره به اینکه فصاحت زینت است و باعث افزایش ارزش آدمی میشود، افزوده است: سرآغاز فصاحت، شناسایی تأنیث و تذکیر است و این موضوع، حتی در مقایسه با «شناخت اعراب» نیز اهمیت بیشتری دارد... و «مذکّر شمردن مؤنّث و مؤنّث قرار دادن مذکّر»، در نظر هر عربی، چه اعراب را مراعات کند چه نکند، از نشانههای عجم بودن و «زبانندانی» است...<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص33-34</ref>. | ||
* [[حاتم صالح ضامن]]، چند ویژگی برای کتاب حاضر ذکر کرده است؛ از جمله: | * [[حاتم صالح ضامن]]، چند ویژگی برای کتاب حاضر ذکر کرده است؛ از جمله: | ||
# عنایت خاصّ به آوردن شواهدی از قرآن کریم؛ | # عنایت خاصّ به آوردن شواهدی از قرآن کریم؛ | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
# توجه به واژگان دخیل، مانند «طست» که مؤنّث و معرّب واژه فارسی «طشت» است؛ | # توجه به واژگان دخیل، مانند «طست» که مؤنّث و معرّب واژه فارسی «طشت» است؛ | ||
# لحنها و اشتباهات مردمان عوام را نیز مطرح کرده است؛ | # لحنها و اشتباهات مردمان عوام را نیز مطرح کرده است؛ | ||
# بسیاری از سخنان نحویان بصری را بیان کرده و بر گرایش ادبی خودش (مکتب نحوی بصریان) اصرار ورزیده و آرای نحویان کوفه را ردّ کرده و اسامی آنان را نیز بهعمد به فراموشی سپرده است؛ مانند | # بسیاری از سخنان نحویان بصری را بیان کرده و بر گرایش ادبی خودش (مکتب نحوی بصریان) اصرار ورزیده و آرای نحویان کوفه را ردّ کرده و اسامی آنان را نیز بهعمد به فراموشی سپرده است؛ مانند فرّاء که از او با تعبیر «زعم من لا أثق بروايته» و «قد رواه من لا أثق به»، یاد کرده است که بر بیاعتمادی دلالت دارد؛ | ||
# فراوانی استشهادها به آیات، روایات، امثال، اقوال، اشعار و رجزها<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص23-25</ref>. | # فراوانی استشهادها به آیات، روایات، امثال، اقوال، اشعار و رجزها<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص23-25</ref>. | ||