الحنين إلى الأوطان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR73749J1.jpg | عنوان = الحنين إلى الأوطان | عنوان‌های دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = جاحظ، عمرو بن بحر (نويسنده) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = ح9 3714 PJA | موضوع = |ناشر | ناشر = دار الرائد العربي | مکان نشر = لبنان - ب...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''الحنين إلی الأوطان'''، نوشته ابوعثمان عمرو بن بحر
'''الحنين إلی الأوطان'''، نوشته [[جاحظ، عمرو بن بحر|ابوعثمان عمرو بن بحر]] (160-255ق)، معروف به [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] است. اشتیاق به وطن، پیشینه‌ای به قدمت سرزمین میهنی دارد. نویسنده، دسته‌ای از اخباری را که عرب درباره میهن گفته، در دست داشته است. این اخبار، از اشتیاق و دلبستگی‌های این قوم به زادگاهشان حکایت می‌کند. [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، که ادیب چیره‌دستی است، به تدوین نوآفریدها و زیباترین‌های این آثار دست زده است.
(160-255ق)، معروف به جاحظ است. اشتیاق به وطن، پیشینه‌ای به قدمت سرزمین میهنی دارد. نویسنده، دسته‌ای از اخباری را که عرب درباره میهن گفته، در دست داشته است. این اخبار، از اشتیاق و دلبستگی‌های این قوم به زادگاهشان حکایت می‌کند. جاحظ، که ادیب چیره‌دستی است، به تدوین نوآفریدها و زیباترین‌های این آثار دست زده است.


جاحظ در مقدمه، انگیزه تألیفش را بیان کرده، می‌گوید: «هرگاه ادیبان از تمییز اخبار و استنباط آثار غفلت ورزیده، گوهرهای نفیس حکمت را مشابه‌یابی نکردند، فرزانگی و دانش از میانشان به تباهی رفته، فرهنگ و ادبشان میرانده شد. باز این تلاش عالمان در ثبت اندوخته‌هایشان بود که جلوی تباهی علم از آغاز تا انجامش را گرفت»<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص6-5</ref>. او در مقدمه، به حالات برخی فرمانروایان فاتح در اشتیاقی که به میهن خود و بازگشت به آن داشته‌اند، اشاره کرده، آنگاه شوق به وطن را از کلام عرب و دیگرانی چون بقراط و جالینوس بیرون ‌کشیده است. او به حالاتی چون غربت و دلتنگی برای وطن (هرچند آدمی در جایی خرّم‌تر از آنجا به سر برد) اشاره می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص11-6</ref>‏.
[[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] در مقدمه، انگیزه تألیفش را بیان کرده، می‌گوید: «هرگاه ادیبان از تمییز اخبار و استنباط آثار غفلت ورزیده، گوهرهای نفیس حکمت را مشابه‌یابی نکردند، فرزانگی و دانش از میانشان به تباهی رفته، فرهنگ و ادبشان میرانده شد. باز این تلاش عالمان در ثبت اندوخته‌هایشان بود که جلوی تباهی علم از آغاز تا انجامش را گرفت»<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص6-5</ref>. او در مقدمه، به حالات برخی فرمانروایان فاتح در اشتیاقی که به میهن خود و بازگشت به آن داشته‌اند، اشاره کرده، آنگاه شوق به وطن را از کلام عرب و دیگرانی چون بقراط و جالینوس بیرون ‌کشیده است. او به حالاتی چون غربت و دلتنگی برای وطن (هرچند آدمی در جایی خرّم‌تر از آنجا به سر برد) اشاره می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص11-6</ref>‏.
جاحظ از نثر و نظم در شیوه نگارش خود بهره جسته است. او سخن از حب وطن را تیمّناً با آیه‌ 66 سوره نساء آغاز می‌کند تا اهمیت میهن‌دوستی را گوشزد نماید؛ در این آیه، مسئله «اینکه بندگان دست به کشتن یکدیگر بزنند» با مسئله «خروج آنها از دیارشان» یکسان انگاشته شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص12-11</ref>‏. او سپس، به عادت عرب در برگرفتن مشتی از خاک وطن به هنگام سفر اشاره می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص16-15</ref>‏ و در ادامه، نقل قول‌هایی را در اشتیاق به وطن از زبان افراد گوناگونی می‌آورد. بیشتر این اخبار (مانند حکایت ولید بن عبدالملک با یک اعرابی) از زبان اعراب‌ بادیه‌نشین است<ref>ر.ک: همان، ص23-12</ref>. ‏همچنین، حکایت‌هایی از عثمان بن عفان با یک اعرابی، ابوعبدالله جعفری با همسرش و باز حکایت عروسی عثمان با نائله در این شمارند<ref>ر.ک: همان، ص27-23</ref>‏. جاحظ در پردازش حب وطن، از اشعاری از ابونصر اسدی، غنوی، ابوعمرو بجلی، مازنی، همسر عقیل و ذوالرمه یاری می‌جوید<ref>ر.ک: همان، ص35-25</ref> و در پایان، به شعری از فرزدق استشهاد می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص43</ref>‏.


این اثر، نخستین کتاب از مجموعه «سلسلة اللغة و الأدب» است و نامی از محقق آن درج نشده است. محقق، واژه‌های دشوار را معنا نموده و متن کتاب را در برخی آثار دیگر پی گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص20 و 28</ref>‏. او در پایان کتاب، تنبیهی را آورده و در آن به نکته‌ای از ابوحیان توحیدی، دانشمند و ادیب و فیلسوف ایرانی‌ سده چهارم هجری، درباره رغبت مردم به کتب جاحظ اشاره کرده است<ref>ر.ک: همان، ص46-45</ref>. کتاب از هرگونه فهرستی تهی است.
[[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] از نثر و نظم در شیوه نگارش خود بهره جسته است. او سخن از حب وطن را تیمّناً با آیه‌ 66 سوره نساء آغاز می‌کند تا اهمیت میهن‌دوستی را گوشزد نماید؛ در این آیه، مسئله «اینکه بندگان دست به کشتن یکدیگر بزنند» با مسئله «خروج آنها از دیارشان» یکسان انگاشته شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص12-11</ref>‏. او سپس، به عادت عرب در برگرفتن مشتی از خاک وطن به هنگام سفر اشاره می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص16-15</ref>‏ و در ادامه، نقل قول‌هایی را در اشتیاق به وطن از زبان افراد گوناگونی می‌آورد. بیشتر این اخبار (مانند حکایت ولید بن عبدالملک با یک اعرابی) از زبان اعراب‌ بادیه‌نشین است<ref>ر.ک: همان، ص23-12</ref>. ‏همچنین، حکایت‌هایی از عثمان بن عفان با یک اعرابی، ابوعبدالله جعفری با همسرش و باز حکایت عروسی عثمان با نائله در این شمارند<ref>ر.ک: همان، ص27-23</ref>‏. [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] در پردازش حب وطن، از اشعاری از ابونصر اسدی، غنوی، ابوعمرو بجلی، مازنی، همسر عقیل و ذوالرمه یاری می‌جوید<ref>ر.ک: همان، ص35-25</ref> و در پایان، به شعری از فرزدق استشهاد می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص43</ref>‏.
 
این اثر، نخستین کتاب از مجموعه «سلسلة اللغة و الأدب» است و نامی از محقق آن درج نشده است. محقق، واژه‌های دشوار را معنا نموده و متن کتاب را در برخی آثار دیگر پی گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص20 و 28</ref>‏. او در پایان کتاب، تنبیهی را آورده و در آن به نکته‌ای از [[ابوحیان توحیدی، علی بن محمد|ابوحیان توحیدی]]، دانشمند و ادیب و فیلسوف ایرانی‌ سده چهارم هجری، درباره رغبت مردم به کتب [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] اشاره کرده است<ref>ر.ک: همان، ص46-45</ref>. کتاب از هرگونه فهرستی تهی است.


==پانویس ==
==پانویس ==