۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ت ها ' به 'تها ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ی ترین ' به 'یترین ') |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
نکته اول: این که در حکومت غیردینی فقط سفلگان آزاد و راحت اند و نه روح های بزرگ و آزاده، روح یک انسان آزاده نمیتواند در حکومت غیردینی احساس آزادی کند. | نکته اول: این که در حکومت غیردینی فقط سفلگان آزاد و راحت اند و نه روح های بزرگ و آزاده، روح یک انسان آزاده نمیتواند در حکومت غیردینی احساس آزادی کند. | ||
نکته دومی که [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی]] روشن نمودند، توجه به عدم توانایی حکومتهای غیردینی در حل | نکته دومی که [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی]] روشن نمودند، توجه به عدم توانایی حکومتهای غیردینی در حل ابتداییترین امور و مسائل جامعه است، در حالی که با حیله گری تمام، ناتوانی خود را پنهان میکنند و با انواع نهضتها دین خدا را در سر و سامان دادن جامعه ناتوان نشان میدهند. | ||
نکته سوم که امام از طریق آن حجّت را بر ما تمام کردند، به صحنه آوردن انسان دینی بود که در عین مذهبی بودن، برای خود نقشی تعیین کننده در معادلات جهانی قائل است. غرب سعی کرده بود مذهبی بودن را یک نحوه عقب ماندگی از زمان معرفی کند و بدین شکل بدون حملهی مستقیم به مذهب نگاه مذهبی به امور را به حاشیه براند. | نکته سوم که امام از طریق آن حجّت را بر ما تمام کردند، به صحنه آوردن انسان دینی بود که در عین مذهبی بودن، برای خود نقشی تعیین کننده در معادلات جهانی قائل است. غرب سعی کرده بود مذهبی بودن را یک نحوه عقب ماندگی از زمان معرفی کند و بدین شکل بدون حملهی مستقیم به مذهب نگاه مذهبی به امور را به حاشیه براند. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
حضرت روحالله در زمانی که فرهنگ سراسر شرک مدرنیته با آن همه ادعاها دورهی ناکامی خود را نمایان ساخت، صدای توحید خود را بلند کرد تا بشر را از سرگردانی غفلت از دین به خود آورد. انقلاب اسلامی هرگز مسیحیت را دعوت به اسلام نمیکند، همچنان که اهل سنت را دعوت به شیعه شدن نمینماید، بلکه پیام آن این است که با قرائتی که امام خمینی دارد، سرمایههای دینی خود را بازخوانی کنند و نگاه خود را به نظام زندگی با توجه به نگاهی که انقلاب اسلامی به زندگی انداخته است، تصحیح نمایند. | حضرت روحالله در زمانی که فرهنگ سراسر شرک مدرنیته با آن همه ادعاها دورهی ناکامی خود را نمایان ساخت، صدای توحید خود را بلند کرد تا بشر را از سرگردانی غفلت از دین به خود آورد. انقلاب اسلامی هرگز مسیحیت را دعوت به اسلام نمیکند، همچنان که اهل سنت را دعوت به شیعه شدن نمینماید، بلکه پیام آن این است که با قرائتی که امام خمینی دارد، سرمایههای دینی خود را بازخوانی کنند و نگاه خود را به نظام زندگی با توجه به نگاهی که انقلاب اسلامی به زندگی انداخته است، تصحیح نمایند. | ||
با توجه به قطب بندیهایی که در جهان بوجود آمده اسلام به قرائت [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی]] در این قطببندی نقش اساسی دارد و اسلام بر اساس | با توجه به قطب بندیهایی که در جهان بوجود آمده اسلام به قرائت [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی]] در این قطببندی نقش اساسی دارد و اسلام بر اساس منطقیترین تفکر، یعنی حاکمیت حکم خدا بر مناسبات فردی و اجتماعی انسان به صحنه آمده است. | ||
اگر تصور کنیم [[موسوی خمینی، سید روحالله|حضرت امام خمینی]] یک شخصیت کاریزمایی است و پیرو آن، انقلاب اسلامی هم صرفا ظهور احساسات مردم وفادار به امام خمینی است، دیر یا زود از وفاداری به انقلاب باز می مانیم. | اگر تصور کنیم [[موسوی خمینی، سید روحالله|حضرت امام خمینی]] یک شخصیت کاریزمایی است و پیرو آن، انقلاب اسلامی هم صرفا ظهور احساسات مردم وفادار به امام خمینی است، دیر یا زود از وفاداری به انقلاب باز می مانیم. |