دموکراتیزاسیون و تعدیل قدرت سیاسی در ایران (دوران قاجاریه): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ت ها ' به 'ت‌ها '
جز (جایگزینی متن - 'ت های ' به 'ت‌های ')
جز (جایگزینی متن - 'ت ها ' به 'ت‌ها ')
خط ۶۷: خط ۶۷:
مبنای تعدیل قدرت که بر اساس نظریه‌ی تفکیک حکومت از سلطنت استوار است، راه بر خودکامگی پادشاهان می بندد، به همین دلیل، وجود یک میثاق ملی تحت عنوان قانون اساسی که شاکله‌ی رژیم سیاسی را ترسیم کرده و به تنظیم رابطه میان فرمانروایان و فرمانبران بپردازد، از جمله مهم‌ترین و اساسی ترین گل ها در جهت نیل به تعدیل قدرت و تفکیک امر سلطنت کردن از حکومت داری است چرا که در پرتو دستوراتی که در اصول قانون اساسی متبلور می‌شوند جایگاه پادشاه مشخص شده و شیوه‌ی دخالت او در ارکان قدرت معین می‌شود.
مبنای تعدیل قدرت که بر اساس نظریه‌ی تفکیک حکومت از سلطنت استوار است، راه بر خودکامگی پادشاهان می بندد، به همین دلیل، وجود یک میثاق ملی تحت عنوان قانون اساسی که شاکله‌ی رژیم سیاسی را ترسیم کرده و به تنظیم رابطه میان فرمانروایان و فرمانبران بپردازد، از جمله مهم‌ترین و اساسی ترین گل ها در جهت نیل به تعدیل قدرت و تفکیک امر سلطنت کردن از حکومت داری است چرا که در پرتو دستوراتی که در اصول قانون اساسی متبلور می‌شوند جایگاه پادشاه مشخص شده و شیوه‌ی دخالت او در ارکان قدرت معین می‌شود.


در ساختارهای نوین سیاسی و اشکال جدید حاکمیتی، منشاء قدرت سیاسی و سرچشمه‌ی مشروعیت بخشی آن مردم بودند؛ خواست و اراده‌ی مردم تعیین کننده‌ی حضور و تداوم حکومت ها بود و حکومت ها نیز در چارچوب قوانین مدون اعمال قدرت می‌نمودند. تفکیک قوا، تدوین قوانین اساسی، ظهور حکومت‌های جمهوری و پدیدآیی حکومت‌های مشروطه‌ی سلطنتی، سیمای سیاست غربی را تماما دگرگون ساخت. اما همزمان با این تحولات، ایران همچنان بر مدار جهان سنتی سیر می‌کرد. در این بین قاجارها همزمان با تغییر سیاست غربی، قدرت سیاسی را در ایران به دست گرفته و نمانیده‌ی سیاست کلاسیک بودند. آنان از همان ابتدای حکومتداری در مواجهه با دنیای جدید، ناکارآمدی کامل خود را به نمایش گذاشتند و به ویژه در جریان شکست در جنگ با روس ها، تصویر یک حاکمیت درهم شکسته را برای جهان بیرونی و مردمان ایران نشان دادند. با این حال آنان هچنان دارای قدرت مطلقه بودند و اختیار ملک و ملت را به دست داشتند. عملکرد داخلی آن‌ها در ابعاد مختلف چنان فاجعه بار و آسیب زا بود که روشنفکران و نخبگان را به تامل در باب خروج از وضع جاری و یافتن راهکار سوق داد.<ref> [https://historylib.com/books/2586/ ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref>
در ساختارهای نوین سیاسی و اشکال جدید حاکمیتی، منشاء قدرت سیاسی و سرچشمه‌ی مشروعیت بخشی آن مردم بودند؛ خواست و اراده‌ی مردم تعیین کننده‌ی حضور و تداوم حکومت‌ها بود و حکومت‌ها نیز در چارچوب قوانین مدون اعمال قدرت می‌نمودند. تفکیک قوا، تدوین قوانین اساسی، ظهور حکومت‌های جمهوری و پدیدآیی حکومت‌های مشروطه‌ی سلطنتی، سیمای سیاست غربی را تماما دگرگون ساخت. اما همزمان با این تحولات، ایران همچنان بر مدار جهان سنتی سیر می‌کرد. در این بین قاجارها همزمان با تغییر سیاست غربی، قدرت سیاسی را در ایران به دست گرفته و نمانیده‌ی سیاست کلاسیک بودند. آنان از همان ابتدای حکومتداری در مواجهه با دنیای جدید، ناکارآمدی کامل خود را به نمایش گذاشتند و به ویژه در جریان شکست در جنگ با روس ها، تصویر یک حاکمیت درهم شکسته را برای جهان بیرونی و مردمان ایران نشان دادند. با این حال آنان هچنان دارای قدرت مطلقه بودند و اختیار ملک و ملت را به دست داشتند. عملکرد داخلی آن‌ها در ابعاد مختلف چنان فاجعه بار و آسیب زا بود که روشنفکران و نخبگان را به تامل در باب خروج از وضع جاری و یافتن راهکار سوق داد.<ref> [https://historylib.com/books/2586/ ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref>


==پانويس ==
==پانويس ==