۱۰۶٬۸۳۷
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه اش ' به 'هاش ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه هایی ' به 'ههایی ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
==معرفی تفصیلی== | ==معرفی تفصیلی== | ||
این کتاب به نهادهای اصلی تأثیرگذار در جریان تغییر و تحول تاریخ معاصر پرداخته است تا نوع وجود و حضورشان را بیشتر بکاود و سطح تأثیر و چگونگی حضورشان را فهم کند. با توجه به اینکه در این نوشتار نهادهای مورد بحث در عصر مشروطه به پرسش کشیده میشود، باید در نظر داشت که فی الحال نیز در ید استیلای همان گروههاست. پس فهمیدن تاریخشان ضرورت فهمیدن شرایط کنونی است که ثمرهاش قطعا آموختنیست. زیرا روشنفکران چند دههی اخیر همچون | این کتاب به نهادهای اصلی تأثیرگذار در جریان تغییر و تحول تاریخ معاصر پرداخته است تا نوع وجود و حضورشان را بیشتر بکاود و سطح تأثیر و چگونگی حضورشان را فهم کند. با توجه به اینکه در این نوشتار نهادهای مورد بحث در عصر مشروطه به پرسش کشیده میشود، باید در نظر داشت که فی الحال نیز در ید استیلای همان گروههاست. پس فهمیدن تاریخشان ضرورت فهمیدن شرایط کنونی است که ثمرهاش قطعا آموختنیست. زیرا روشنفکران چند دههی اخیر همچون کوتولههایی بر شانههای روشنفکران عصر مشروطیت است. | ||
اکنون به نظر خواننده آموختن از پیش آهنگان روشنفکری در زمانهی جنبش قانون که آغازگر ستیز با استبداد بودند و سازش با سلطنت و خود کامگی را در مقام آرزویی ناکام برای حاکمان باقی گذاشتند و تحت سلطنت را با پیشینهی چند هزار سالهاش مشروط به قانون و تصمیمگیری پارلمان منتخب مردم کردند و نحوهی درست پرتاب شدن به آینده را ترسیم کردند، بحثی است ضروری. باید تأکید کرد که، هدف اصلی رسالهی پیش رو مجاب کردن خواننده نیست، بلکه ایجاد مسیری برای تأمل و تفکر بیشتر در باب تمامی امورات دوران مشروطیت، حتی بدیهیترین آنها از نگاه مخاطب است. در واقع نیت اولی نگارنده، گشودن پرسشهایی فلسفی در باب چگونگی تحولات فکری جامعهی ایرانی عصر قاجار است که منجر به مشروطیت شد. که البته درک و فهم آن ذهنی تحلیل گرا را می طلبد. نویسنده برای پرهیز از اعاده و تجدید مسائل مورد بحث، تمام تلاش خود را به شرح وقایع آن گونه که رخ داده، و نه آن گونه که نظریات و ایدئولوژیها و مکاتب تمایل به درک و تحلیل آن دارند، صرف کرده است. تمام تلاش در جهت تأملی عقلانی در باب سازوکار مشروطه در ایران است که فهم آن از دریچهی مقوله است که مشروطهی ایرانی نامیده شده است. و به دلیل وقوع و رشد آن با مشخصات و معیارهای فرهنگ دینی ایران است که شرع و فقه تصمیم قاطع و مؤثری در آن داشته است. در حقیقت بر خلاف شیوههای مرسوم و تکراری در کتابهایی که در خصوص بررسی اجتماعی تاریخ نگاشته شده، سعی نگارنده در این کتاب این بوده که به جای پرداختن به سیر زنجیر وار وقایع تاریخی، به اجزای سازندهی جامعهی دوران مشروطیت پرداخته و هر یک را در فصلی جداگانه بررسی کند. | اکنون به نظر خواننده آموختن از پیش آهنگان روشنفکری در زمانهی جنبش قانون که آغازگر ستیز با استبداد بودند و سازش با سلطنت و خود کامگی را در مقام آرزویی ناکام برای حاکمان باقی گذاشتند و تحت سلطنت را با پیشینهی چند هزار سالهاش مشروط به قانون و تصمیمگیری پارلمان منتخب مردم کردند و نحوهی درست پرتاب شدن به آینده را ترسیم کردند، بحثی است ضروری. باید تأکید کرد که، هدف اصلی رسالهی پیش رو مجاب کردن خواننده نیست، بلکه ایجاد مسیری برای تأمل و تفکر بیشتر در باب تمامی امورات دوران مشروطیت، حتی بدیهیترین آنها از نگاه مخاطب است. در واقع نیت اولی نگارنده، گشودن پرسشهایی فلسفی در باب چگونگی تحولات فکری جامعهی ایرانی عصر قاجار است که منجر به مشروطیت شد. که البته درک و فهم آن ذهنی تحلیل گرا را می طلبد. نویسنده برای پرهیز از اعاده و تجدید مسائل مورد بحث، تمام تلاش خود را به شرح وقایع آن گونه که رخ داده، و نه آن گونه که نظریات و ایدئولوژیها و مکاتب تمایل به درک و تحلیل آن دارند، صرف کرده است. تمام تلاش در جهت تأملی عقلانی در باب سازوکار مشروطه در ایران است که فهم آن از دریچهی مقوله است که مشروطهی ایرانی نامیده شده است. و به دلیل وقوع و رشد آن با مشخصات و معیارهای فرهنگ دینی ایران است که شرع و فقه تصمیم قاطع و مؤثری در آن داشته است. در حقیقت بر خلاف شیوههای مرسوم و تکراری در کتابهایی که در خصوص بررسی اجتماعی تاریخ نگاشته شده، سعی نگارنده در این کتاب این بوده که به جای پرداختن به سیر زنجیر وار وقایع تاریخی، به اجزای سازندهی جامعهی دوران مشروطیت پرداخته و هر یک را در فصلی جداگانه بررسی کند. |