۱۰۲٬۳۷۷
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'می دهد' به 'میدهد') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ها ' به 'هها ') |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
'''مرزهای کرانمندی''' نوشتهی [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] کتابی است فلسفی که متأسّفانه در کتابخانهی ملّی به خطا آن را در ذیل فق و حدود و حقوق اسلامی قید کردهاند. در واقع لفظ حدود الله که در متن با توجّه به آیات قرآنی مورد استفاده قرار گرفته کتابدار کتابخانهی ملّی به خطا افتاده و تورّقی کافی و نظری وافی در متن نینداخته تا نظریات فلسفیِ آن را ببیند. برای این که معلوم شود کار از نوع فکر و فلسفه است کافی بود تورّقی سریع صورت بگیرد و یا فهرست مطالب و یا منابع را از نظر بگذراند. به هر حال این کتاب از جمله کتابهایی است که از سویی فلسفی است و از دیگر سو مربوط به انسان شناسی میشود، گرچه عنصر اپیستمولوژیک آن نیز بسیار قوی است. | '''مرزهای کرانمندی''' نوشتهی [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] کتابی است فلسفی که متأسّفانه در کتابخانهی ملّی به خطا آن را در ذیل فق و حدود و حقوق اسلامی قید کردهاند. در واقع لفظ حدود الله که در متن با توجّه به آیات قرآنی مورد استفاده قرار گرفته کتابدار کتابخانهی ملّی به خطا افتاده و تورّقی کافی و نظری وافی در متن نینداخته تا نظریات فلسفیِ آن را ببیند. برای این که معلوم شود کار از نوع فکر و فلسفه است کافی بود تورّقی سریع صورت بگیرد و یا فهرست مطالب و یا منابع را از نظر بگذراند. به هر حال این کتاب از جمله کتابهایی است که از سویی فلسفی است و از دیگر سو مربوط به انسان شناسی میشود، گرچه عنصر اپیستمولوژیک آن نیز بسیار قوی است. | ||
کتاب گرچه از مرز سخن گفته و تشابه صوری با مفهوم مرز برقرار میکند و حتّی از آن نیز میتوان استفاده ای کاربردی کرد، با این حال مرزهای اندیشه را مدّ نظر قرار داده و بدان سو مایل است. و از کرانمند در برابر ناکرانمند یا بی کرانه دو مفهوم واجب و ممکن را تداعی میکند ولی بحث کتاب در این است که اگر انسان و عالم کرانمندند مرزهای کرانمندی کجاست و چگونه میتوان آن مرزها را تشخیص داد و یا حدود آن را تعیین کرد. در عین حال بحث از عدول از | کتاب گرچه از مرز سخن گفته و تشابه صوری با مفهوم مرز برقرار میکند و حتّی از آن نیز میتوان استفاده ای کاربردی کرد، با این حال مرزهای اندیشه را مدّ نظر قرار داده و بدان سو مایل است. و از کرانمند در برابر ناکرانمند یا بی کرانه دو مفهوم واجب و ممکن را تداعی میکند ولی بحث کتاب در این است که اگر انسان و عالم کرانمندند مرزهای کرانمندی کجاست و چگونه میتوان آن مرزها را تشخیص داد و یا حدود آن را تعیین کرد. در عین حال بحث از عدول از کرانهها و خروج از مرزها نیز در این حوزه مطرح میشود. به هر جهت کتابی است بکر با موضوعی نو و در عین حال با تحلیلی ویژه که منحصراً به نویسنده ربط پیدا میکند. | ||
در همان ابتدای کتاب در بخش مقدّمه عنوانی وجود دارد به نام «متألّهان و فلاسفه»، همین عنوان میتوانست سندنویس کتابخانه را روشن کند که موضوع کتاب را درست تشخیص بدهد. ضمن این که مقولهی کرانمندی و ناکرانمندی امری است کاملاً عقلانی و فلسفی. این چیزی است که در طول کتاب میتوان آن را یافت. برداشت و نقد از گفتههای برخی از فلاسفه که در اینجا سخنان متألّه شهیر [[پل تیلیخ]] مد نظر است چیزی است که مؤلّف به آن متوجّه بوده و به نقد آن پرداخته است. چنانکه بیان شد این موضوع در فلسفه متأسّفانه اگر نگوییم بی سابقه لااقل میتوانیم به کم سابقه بودنش اشاره کنیم. با این حساب مراد از مرزها، تمام آن چیزی است که معنا و مفهوم، عقل و فلسفه میتوان در نظر آورد. هر چیزی که هست اعم از مادی و معنوی. و چیزی در عالم امکان نیست که نتوان برای آن مرز یا مرزهایی را لحاظ کرد. این اثر در پی تبیین مسئلهی مرزهای معنای و مفهومی است که به نظر توفیق خوبی یافته است. | در همان ابتدای کتاب در بخش مقدّمه عنوانی وجود دارد به نام «متألّهان و فلاسفه»، همین عنوان میتوانست سندنویس کتابخانه را روشن کند که موضوع کتاب را درست تشخیص بدهد. ضمن این که مقولهی کرانمندی و ناکرانمندی امری است کاملاً عقلانی و فلسفی. این چیزی است که در طول کتاب میتوان آن را یافت. برداشت و نقد از گفتههای برخی از فلاسفه که در اینجا سخنان متألّه شهیر [[پل تیلیخ]] مد نظر است چیزی است که مؤلّف به آن متوجّه بوده و به نقد آن پرداخته است. چنانکه بیان شد این موضوع در فلسفه متأسّفانه اگر نگوییم بی سابقه لااقل میتوانیم به کم سابقه بودنش اشاره کنیم. با این حساب مراد از مرزها، تمام آن چیزی است که معنا و مفهوم، عقل و فلسفه میتوان در نظر آورد. هر چیزی که هست اعم از مادی و معنوی. و چیزی در عالم امکان نیست که نتوان برای آن مرز یا مرزهایی را لحاظ کرد. این اثر در پی تبیین مسئلهی مرزهای معنای و مفهومی است که به نظر توفیق خوبی یافته است. |