۱٬۸۸۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'نکته ها' به 'نکتهها') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
| خط ۷: | خط ۷: | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره = 4ع3م/65 PIR | | کد کنگره = 4ع3م/65 PIR | ||
| موضوع = مولوی. قرآن. | | موضوع = مولوی. قرآن. انسانشناسی. بررسی و شناخت. | ||
| ناشر = انتشارات نجم کبری | | ناشر = انتشارات نجم کبری | ||
| خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
}} | }} | ||
''' عروسان معانی''' نوشتهی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] کتابی است نقدی ـ تحلیلی که بررسی ارتباط انسان و قرآن میپردازد. قرآن حقیقتی است متمرکز و پنهان در لایههای فطرت و فهمِ ناشناختهی آدمیو انسان حقیقتی است پیچیده در بطن لایه لایهی قرآن. این که قرآن از انسان میگوید و برای انسان نازل میشود، انسان نیز در صورت یافت ماهیّت و حقیقتِ خود خواهان فهم قرآن است، که کلید این فهم در بطن قرآن نهفته است که بدون غور و تدبّر در دل آیات این کلید برای شناخت و رهایی حاصل نمیشود. | ''' عروسان معانی''' نوشتهی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]](1340ش) کتابی است نقدی ـ تحلیلی که بررسی ارتباط انسان و قرآن میپردازد. قرآن حقیقتی است متمرکز و پنهان در لایههای فطرت و فهمِ ناشناختهی آدمیو انسان حقیقتی است پیچیده در بطن لایه لایهی قرآن. این که قرآن از انسان میگوید و برای انسان نازل میشود، انسان نیز در صورت یافت ماهیّت و حقیقتِ خود خواهان فهم قرآن است، که کلید این فهم در بطن قرآن نهفته است که بدون غور و تدبّر در دل آیات این کلید برای شناخت و رهایی حاصل نمیشود. | ||
نام کتاب که عروسان معانی است از یکی از ابیات شریف [[دیوان کبیر]] بدین شرح اخذ شده است: {{شعر}} | نام کتاب که عروسان معانی است از یکی از ابیات شریف [[دیوان کبیر]] بدین شرح اخذ شده است: {{شعر}} | ||
| خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
[[مولانا]] نیز شأن قرآن را قدسی دانسته و بر این است که با دیگر کتب نه مقایسه میشود و نه کسی حق این قیاس را دارد، که هر نوشتهای غیر از قرآن ئهر چند بامحتوا و اصیل و دقیق باشد، غیر قدسی و غیر سماوی است<ref>متن، ص 23</ref>. در این باره است که با استناد به [[مثنوی معنوی]] <ref>د4، ابیات 3464-3461</ref>. کتابهایی مانند شاهنامه حکیم [[ابوالقاسم فردوسی]] یا کتاب خواندنی و اثربخش [[كلیله و دمنه (بوستان کتاب)|کلیله و دمنه]] را هرگز برابر با قرآن نمیداند و هر که این هر سه را با هم برابر کند و یا قصد قیاس داشته باشد نشان از آن دارد که چیزی از حقیقت را نمیداند<ref>متن، ص 23</ref>. | [[مولانا]] نیز شأن قرآن را قدسی دانسته و بر این است که با دیگر کتب نه مقایسه میشود و نه کسی حق این قیاس را دارد، که هر نوشتهای غیر از قرآن ئهر چند بامحتوا و اصیل و دقیق باشد، غیر قدسی و غیر سماوی است<ref>متن، ص 23</ref>. در این باره است که با استناد به [[مثنوی معنوی]] <ref>د4، ابیات 3464-3461</ref>. کتابهایی مانند شاهنامه حکیم [[ابوالقاسم فردوسی]] یا کتاب خواندنی و اثربخش [[كلیله و دمنه (بوستان کتاب)|کلیله و دمنه]] را هرگز برابر با قرآن نمیداند و هر که این هر سه را با هم برابر کند و یا قصد قیاس داشته باشد نشان از آن دارد که چیزی از حقیقت را نمیداند<ref>متن، ص 23</ref>. | ||
در قسمتی دیگر از همین بخش به ابیاتی از [[مثنوی معنوی]] استناد میکند که قرآن به عنوان وحی الهی و اثری قدسی و آسمانی چنان است که برای انسان تا روز قیامت همه نوع غذای معنوی و روحانی تدارک دیده است و هیچ بخشی از معنای انسان را نادیده نگذاشته است. لایه لایه دار بودن و | در قسمتی دیگر از همین بخش به ابیاتی از [[مثنوی معنوی]] استناد میکند که قرآن به عنوان وحی الهی و اثری قدسی و آسمانی چنان است که برای انسان تا روز قیامت همه نوع غذای معنوی و روحانی تدارک دیده است و هیچ بخشی از معنای انسان را نادیده نگذاشته است. لایه لایه دار بودن و بطنهای درونی قرآن را همواره رازآمیز و انسان را که به دنبال حقیقت و حکمت است را وادار میکند تا به رسیدن به بطنهای درونی خود با بطون قرآن ارتباط برقرار کند. چنان که میگوید: {{شعر}} | ||
{{ب|''ناطق کامل چو خوان پاشی بود''|2=''خوانش، پُر هرگونهی آشی بود''}} | {{ب|''ناطق کامل چو خوان پاشی بود''|2=''خوانش، پُر هرگونهی آشی بود''}} | ||
{{ب|''که نماند هیچ مهمان بی نور''|2=''هر کسی یابد غذای خود جدا''}} | {{ب|''که نماند هیچ مهمان بی نور''|2=''هر کسی یابد غذای خود جدا''}} | ||