۱۰۶٬۷۸۰
ویرایش
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR82949J1.jpg | عنوان = إصلاح غلط إبی عبید فی غریب الحدیث | عنوانهای دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = ابنقتیبه، عبدالله بن مسلم (نويسنده) جبوری، عبد الله (محقق) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = | موضوع = |ناشر |...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''إصلاح غلط أبيعبيد في غريب الحديث'''، تألیف نویسنده، تاریخنگار، محدّث و واژهشناس قرن سوم هجری قمری، [[ابومحمد عبدالله بن مسلم دینورى]]، مشهور به [[ابن قتیبه دینوری]] (213-276ق)، به نقد و بررسی اشتباهات استاد خودش ادیب، لغوی، محدّث و فقیه قرن دوم و سوم قمری، ([[ابوعبید قاسم بن سلام هروی]]) (157-224ق)، در کتاب | '''إصلاح غلط أبيعبيد في غريب الحديث'''، تألیف نویسنده، تاریخنگار، محدّث و واژهشناس قرن سوم هجری قمری، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابومحمد عبدالله بن مسلم دینورى]]، مشهور به [[ابن قتیبه دینوری]] (213-276ق)، به نقد و بررسی اشتباهات استاد خودش ادیب، لغوی، محدّث و فقیه قرن دوم و سوم قمری، ([[ابوعبید، قاسم بن سلام|ابوعبید قاسم بن سلام هروی]]) (157-224ق)، در کتاب «[[غريب الحديث (هروی)|غريب الحديث]]» میپردازد. موضوع مورد بحث، تفسیر و توضیح واژگان دشوار در احادیث گوناگون اعتقادی، اخلاقی و فقهی و... است. پژوهشگر معاصر، [[عبدالله جبوری بغدادی]] این اثر را تحقیق کرده و برای آن مقدمه نوشته و نویسنده منتقد و همچنین استاد مورد انتقاد را معرفی کرده است. | ||
==هدف و روش== | ==هدف و روش== | ||
* [[ابن قتیبه دینوری]] با اشاره به اینکه ممکن است صاحبنظری اشکال کند و از عنوان این کتاب، دچار نفرت و وحشت شود و نسبت دادن اشتباه به [[ابوعبید قاسم بن سلام هروی]] را برنتابد و آن را افشای رازهای پنهان بشمارد، افزوده است: این کار ما، اصلاح فساد و رخنهپوشی است و افزون بر آنکه اشتباه دانستن سخنانی از ابوعبید، به معنای گمراه شمردن او نیست و... علاوه بر اختلافات صحابه با یکدیگر، واژهشناسان نیز باهم اختلاف دارند و مثلاً [[فرّاء]] پیشوای خودش، [[کسایی]] را نقد کرده؛ همان طور که هشام نحوی به نقد [[فرّاء]] پرداخته و [[اصمعی]]، [[مفضل ضبی]] را تخطئه کرده است<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص42-44</ref>. | * [[ابن قتیبه دینوری]] با اشاره به اینکه ممکن است صاحبنظری اشکال کند و از عنوان این کتاب، دچار نفرت و وحشت شود و نسبت دادن اشتباه به [[ابوعبید، قاسم بن سلام|ابوعبید قاسم بن سلام هروی]] را برنتابد و آن را افشای رازهای پنهان بشمارد، افزوده است: این کار ما، اصلاح فساد و رخنهپوشی است و افزون بر آنکه اشتباه دانستن سخنانی از ابوعبید، به معنای گمراه شمردن او نیست و... علاوه بر اختلافات صحابه با یکدیگر، واژهشناسان نیز باهم اختلاف دارند و مثلاً [[فراء، یحیی بن زیاد|فرّاء]] پیشوای خودش، [[کسایی]] را نقد کرده؛ همان طور که هشام نحوی به نقد [[فرّاء]] پرداخته و [[اصمعی]]، [[مفضل ضبی]] را تخطئه کرده است<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص42-44</ref>. | ||
==ساختار و محتوا== | ==ساختار و محتوا== | ||
[[ابن قتیبه دینوری]] در این اثر، 53 انتقاد بر استادش [[ابوعبید قاسم بن سلام هروی]] وارد میکند و توضیح و تفسیر او را مورد اشکال قرار میدهد. نویسنده مطالبش را با نقد معنای کلمه «المقطعات» در روایتی از پیامبر(ص) آغاز کرده و با توضیح و نقدی در مورد معنای کلمه «حبر» که کلمه «کعب» به آن اضافه گردیده و گفته شده: «كعب الحِبر»، پایان داده است. | [[ابن قتیبه دینوری]] در این اثر، 53 انتقاد بر استادش [[ابوعبید، قاسم بن سلام|ابوعبید قاسم بن سلام هروی]] وارد میکند و توضیح و تفسیر او را مورد اشکال قرار میدهد. نویسنده مطالبش را با نقد معنای کلمه «المقطعات» در روایتی از پیامبر(ص) آغاز کرده و با توضیح و نقدی در مورد معنای کلمه «حبر» که کلمه «کعب» به آن اضافه گردیده و گفته شده: «كعب الحِبر»، پایان داده است. | ||
==نمونه مباحث== | ==نمونه مباحث== | ||
* [[امام علی(ع)]] در حدیثی گفت: «من أحبّنا أهلالبيت فليُعدّ للفقر جلباباً و تجفافاً»؛ یعنی: هر شخصی که ما اهلبیت(ع) را دوست دارد، پوششی برای فقر آماده کند. | * [[امام علی(ع)]] در حدیثی گفت: «من أحبّنا أهلالبيت فليُعدّ للفقر جلباباً و تجفافاً»؛ یعنی: هر شخصی که ما اهلبیت(ع) را دوست دارد، پوششی برای فقر آماده کند. | ||
** [[ابوعبید قاسم بن سلام هروی]]، گفته است: برخی این روایت را چنین تأویل کردهاند: | ** [[ابوعبید، قاسم بن سلام|ابوعبید قاسم بن سلام هروی]]، گفته است: برخی این روایت را چنین تأویل کردهاند: «هرکسی ما را دوست بدارد، در دنیا فقیر میشود»، ولی این تأویل، درست نیست و وجهی ندارد؛ زیرا ما میبینیم در بین کسانی که اهلبیت(ع) را دوست دارند، همانند سایر مردم، هم فقیر وجود دارد و هم غنی. ابوعبید گفته است: ولی به نظر من، منظور فقر در روز قیامت است و این مطلب را از باب نصیحت بیان کرده است؛ یعنی: هرکسی که مرا دوست دارد، تقوا پیشه کند و از گناهان بپرهیزد؛ چون کسی یار من نشود جز شخصی که چنین حالی دارد. | ||
*** [[ابومحمد عبدالله بن مسلم دینورى]] گوید: نظر صحیح در نزد من این است که هرکسی که ما اهلبیت(ع) را دوست دارد، دنیاطلبی را واگذارد و زهد بورزد و بر فقر و نداری، صبوری کند و بسازد و با کنایه تعبیر کرده و بهجای صبر، «جلباب و تجفاف» را آورده است؛ چون صبر، نیاز را میپوشاند، همان طور که جلباب و لباس، بدن را پوشیده میدارد و شاهد و مؤیّد این معنا، روایت قنبر درباره سیمای شیعه و گرسنگی و گریه و شبزندهداری شیعیان است...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص117-118</ref>. | *** [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابومحمد عبدالله بن مسلم دینورى]] گوید: نظر صحیح در نزد من این است که هرکسی که ما اهلبیت(ع) را دوست دارد، دنیاطلبی را واگذارد و زهد بورزد و بر فقر و نداری، صبوری کند و بسازد و با کنایه تعبیر کرده و بهجای صبر، «جلباب و تجفاف» را آورده است؛ چون صبر، نیاز را میپوشاند، همان طور که جلباب و لباس، بدن را پوشیده میدارد و شاهد و مؤیّد این معنا، روایت قنبر درباره سیمای شیعه و گرسنگی و گریه و شبزندهداری شیعیان است...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص117-118</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |