۱۰۶٬۸۲۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'زندگینامه' به 'زندگینامه') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'سـ' به 'س') |
||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
دیگر مآخذ تیفاشی شنیداری(نقل سینه به سینه) است. از جملۀ آنان شریف جوهری که در 630 ق در قاهره دکان داشت، گوهرشناسی آگاه از اندلس و دیگر کسان مورد اعتماد. | دیگر مآخذ تیفاشی شنیداری(نقل سینه به سینه) است. از جملۀ آنان شریف جوهری که در 630 ق در قاهره دکان داشت، گوهرشناسی آگاه از اندلس و دیگر کسان مورد اعتماد. | ||
تیفاشی از تجربیات خود نیز در این کتاب یاد میکند. برخی از این تجربیات علمی، و برخی دیگر آشکارا عامیانه و خرافی است، از جمله: حضور در کانسار سنگ پادزهر کانی در نزدیکی جزیرۀ ابن عمر، آزمودن خاصیتی از پادزهر حیوانی، ساختن و | تیفاشی از تجربیات خود نیز در این کتاب یاد میکند. برخی از این تجربیات علمی، و برخی دیگر آشکارا عامیانه و خرافی است، از جمله: حضور در کانسار سنگ پادزهر کانی در نزدیکی جزیرۀ ابن عمر، آزمودن خاصیتی از پادزهر حیوانی، ساختن و «غسل و تصویل» لازورد ــ که بدون دانستن رازی که خود تیفاشی بدان دست یافته است ــ درست از کار در نخواهد آمد. | ||
پیداست که تیفاشی به مهمترین گوهرنامۀ دورۀ اسلامی، یعنی الجماهر فی الجواهر بیرونی و نیز شماری از مآخذ آن(البته بهجز کتاب کندی)، دسترسی نداشته است. شباهت میان توضیحات تیفاشی و بیرونی دربارۀ برخی مداخل مشترک، حتى از شباهتهای معمول میان دو کتاب با موضوع مشابه بسیار کمتر است. گاه میتوان تناقضهای آشکاری میان سخنان این دو یافت. مثلاً تیفاشی از دیدگاه مشهور و کهنی که بر اساس آن افعی با نگریستن به «زمرد ذبابی» کور خواهد شد پیروی میکند و بر آن است که با این روش میتوان زمرد اصل را از بدل تشخیص داد. وی به تفصیل از آزمایشی که خود بدان دست زده، و مؤید این نظر است، سخن میگوید و سپس با اعتماد به برخی مآخذ دیگر نظریۀ سمی بودن الماس را نیز میپذیرد، در حالی که بیرونی در الجماهر به تفصیل از آزمایشهایی که برای تحقیق دربارۀ این دو دیدگاه ترتیب داده، و اینکه سرانجام هر دو را نادرست یافته است، سخن میگوید. | پیداست که تیفاشی به مهمترین گوهرنامۀ دورۀ اسلامی، یعنی الجماهر فی الجواهر بیرونی و نیز شماری از مآخذ آن(البته بهجز کتاب کندی)، دسترسی نداشته است. شباهت میان توضیحات تیفاشی و بیرونی دربارۀ برخی مداخل مشترک، حتى از شباهتهای معمول میان دو کتاب با موضوع مشابه بسیار کمتر است. گاه میتوان تناقضهای آشکاری میان سخنان این دو یافت. مثلاً تیفاشی از دیدگاه مشهور و کهنی که بر اساس آن افعی با نگریستن به «زمرد ذبابی» کور خواهد شد پیروی میکند و بر آن است که با این روش میتوان زمرد اصل را از بدل تشخیص داد. وی به تفصیل از آزمایشی که خود بدان دست زده، و مؤید این نظر است، سخن میگوید و سپس با اعتماد به برخی مآخذ دیگر نظریۀ سمی بودن الماس را نیز میپذیرد، در حالی که بیرونی در الجماهر به تفصیل از آزمایشهایی که برای تحقیق دربارۀ این دو دیدگاه ترتیب داده، و اینکه سرانجام هر دو را نادرست یافته است، سخن میگوید. |