جلوه‌های ولایت در شعر فارسی (تا سده نهم): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اثیرالدین اخسیکتی' به 'اثیرالدین اخسیکتی'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اثیرالدین اخسیکتی' به 'اثیرالدین اخسیکتی')
خط ۴۸: خط ۴۸:
در فصل سوم، اشعاری که در موضوع امامت می‌باشند، آمده است. نویسنده، مهم‎ترین اصل اعتقادی تشیع را امامت و ولایت را رکن اصلی، متمم و مقوم آن دانسته و معتقد است آنچه در مورد ولایت نبویه می‌گویند، در ولایت مندرج در امامت نیز می‌آید؛ زیرا ولایت مندرج در امامت نزد شیعه امامیه، همان ولایت نبویه است که پس از سپری شدن دوران نبوت، به عترت معصوم پیامبر(ص) واگذار شده است. از جمله شاعرانی که شعرشان در این فصل آمده، عبارتند از: امیر معزی، قوامی رازی، سیف‌الدین اسفرنگی، امامی هروی، همام تبریزی، نزاری قهستانی، اوحدی مراغه‌ای، [[خواجوی کرمانی، محمود بن علی|خواجوی کرمانی]]، قاسم انوار، شاه داعی، محمد بن حسام خوسفی و عبدالرحمن جامی<ref>ر.ک: همان، ص41-49</ref>.
در فصل سوم، اشعاری که در موضوع امامت می‌باشند، آمده است. نویسنده، مهم‎ترین اصل اعتقادی تشیع را امامت و ولایت را رکن اصلی، متمم و مقوم آن دانسته و معتقد است آنچه در مورد ولایت نبویه می‌گویند، در ولایت مندرج در امامت نیز می‌آید؛ زیرا ولایت مندرج در امامت نزد شیعه امامیه، همان ولایت نبویه است که پس از سپری شدن دوران نبوت، به عترت معصوم پیامبر(ص) واگذار شده است. از جمله شاعرانی که شعرشان در این فصل آمده، عبارتند از: امیر معزی، قوامی رازی، سیف‌الدین اسفرنگی، امامی هروی، همام تبریزی، نزاری قهستانی، اوحدی مراغه‌ای، [[خواجوی کرمانی، محمود بن علی|خواجوی کرمانی]]، قاسم انوار، شاه داعی، محمد بن حسام خوسفی و عبدالرحمن جامی<ref>ر.ک: همان، ص41-49</ref>.


به اعتقاد شیعه، لطف بر خداوند واجب است و آن عبارت است از چیزی که بندگان مکلف خدا، به‌وسیله آن، با اطاعت از خدا، به او نزدیک شوند و از فعل معاصی دور شوند؛ بدین جهت شیعه «عدل» و «امامت» را از اصول مذهب می‌شمارد و بدان معتقد است. در فصل چهارم، به شعر شاعران پارسی‌زبانی که با توجه به مسائل کلامی و اعتقادی، در اشعار خود به «عدل الهی» و اینکه عدل، بنیاد جهان است، اشاراتی دارند، پرداخته شده است. از جمله این شاعران، می‌توان به: قوامی رازی، اثیرالدین اخسیکتی و امیرخسرو دهلوی اشاره کرد<ref>ر.ک: همان، ص50-51</ref>.
به اعتقاد شیعه، لطف بر خداوند واجب است و آن عبارت است از چیزی که بندگان مکلف خدا، به‌وسیله آن، با اطاعت از خدا، به او نزدیک شوند و از فعل معاصی دور شوند؛ بدین جهت شیعه «عدل» و «امامت» را از اصول مذهب می‌شمارد و بدان معتقد است. در فصل چهارم، به شعر شاعران پارسی‌زبانی که با توجه به مسائل کلامی و اعتقادی، در اشعار خود به «عدل الهی» و اینکه عدل، بنیاد جهان است، اشاراتی دارند، پرداخته شده است. از جمله این شاعران، می‌توان به: قوامی رازی، [[اثیرالدین اخسیکتی]] و امیرخسرو دهلوی اشاره کرد<ref>ر.ک: همان، ص50-51</ref>.


پیدا شدن اعتقاد به رؤیت خداوند در میان مسلمانان، نظیر سایر اصطلاحات و تعبیرات دینی، به تفسیر بعضی از آیات قرآن کریم برمی‌گردد. اهل سنت گفته‌اند خدا را در دنیا نمی‌توان دید و منظور از «لن تراني» هم همین است، ولی در آخرت، می‌توان دید و در اثبات این عقیده، به حدیثی استناد کرده‌اند که بنا بر آن، پیامبر(ص) به اصحاب خود فرموده‌اند: همان طور که می‌توان ماه را در شب چهارده دید، مؤمنان می‌توانند خداوند را در بهشت ببینند. اما علمای شیعه بر این باورند که مراد از دیدن، رؤیت قلبی است. اشعاری که به این موضوع دلالت دارند، در فصل پنجم آمده است.<ref>ر.ک: همان، ص56-60</ref>.
پیدا شدن اعتقاد به رؤیت خداوند در میان مسلمانان، نظیر سایر اصطلاحات و تعبیرات دینی، به تفسیر بعضی از آیات قرآن کریم برمی‌گردد. اهل سنت گفته‌اند خدا را در دنیا نمی‌توان دید و منظور از «لن تراني» هم همین است، ولی در آخرت، می‌توان دید و در اثبات این عقیده، به حدیثی استناد کرده‌اند که بنا بر آن، پیامبر(ص) به اصحاب خود فرموده‌اند: همان طور که می‌توان ماه را در شب چهارده دید، مؤمنان می‌توانند خداوند را در بهشت ببینند. اما علمای شیعه بر این باورند که مراد از دیدن، رؤیت قلبی است. اشعاری که به این موضوع دلالت دارند، در فصل پنجم آمده است.<ref>ر.ک: همان، ص56-60</ref>.