۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''المدائح النبویة حتی نهایة العصر المملوکی'''، نوشته محمود سالم محمد (معاصر) است که جایگاه سرودههای شاعران دوره ممالیک مصر را در ستایش پیامبر اکرم(ص) به تفصیل بیان کرده است. | '''المدائح النبویة حتی نهایة العصر المملوکی'''، نوشته [[محمد، محمود سالم|محمود سالم محمد]] (معاصر) است که جایگاه سرودههای شاعران دوره ممالیک مصر را در ستایش پیامبر اکرم(ص) به تفصیل بیان کرده است. | ||
محمود سالم در چهار باب، مدیحههای نبوی عصر مملوکی را توصیف میکند؛ در نخستین باب از انگیزههای مسلمانان در ستایش پیامبر(ص) سخن میگوید و به شکوفایی و رونق آن اشاره مینماید. او این انگیزهها را در سه فصل دستهبندی میکند؛ دسته اول انگیزههای سیاسی است که در نتیجه درگیریهای جهان اسلام با محیط پیرامونش ایجاد شده است. جنگهای صلیبی بیشترین نقش را دراینباره داشتهاند؛ دسته دوم انگیزههای اجتماعی است كه به ستمهایی مربوط میشود که مستبدان در داخل بلاد اسلامی از خود نشان میدادند و مفسدههای اجتماعی را شدت میبخشیدند؛ دسته سوم نیز انگیزههای دینی بوده که به جدال مسلمانان با اهل کتاب و جدالی که میان اهل سنت با شیعیان رخ میداده است و رقابتی که میان آنان بر سر مدیحهسرایی برای پیامبر(ص) داشتهاند، ربط دارد؛ رواج تصوف و عرفان و اموری همچون در خواب دیدن پیامبر(ص) نیز در شمار این انگیزهها است. نویسنده در باب دوم، سیر تاریخی مدیحهگویی برای پیامبر(ص) را برمیشمرد و آن را در زمان رسول الله(ص)، خلفای راشدین، امویان، عباسیان، فاطمیان و ایوبیان دنبال میکند. او در باب سوم مدیحهها را تحلیل درونی کرده، مضمون ستایشهای نبوی را با توجه به سیره و خصال پیامبر(ص) واکاوی میکند. البته به مدیحههایی که در وصف خاندان پیامبر(ع) و صحابه سروده شده است، اشارههایی دارد. اسلوب اشعار در اشکال شعری و افتتاح اشعار به وعظ و دعا و مانند آن، و وزن و قافیههای آنها و بررسی صنایع شعری این مدیحهها پایانبخش باب سوم کتاب است. نویسنده در باب چهارم به تأثیرات مدیحههای نبوی بر جامعه مسلمانی میپردازد و تأثیر اجتماعی، آموزشی و فرهنگی آنها را بیان میکند. نقش فرهنگی آنها در ابداع شعر بویژه در قالب قصیده اهمیت ویژهای دارد. | [[محمد، محمود سالم|محمود سالم]] در چهار باب، مدیحههای نبوی عصر مملوکی را توصیف میکند؛ در نخستین باب از انگیزههای مسلمانان در ستایش پیامبر(ص) سخن میگوید و به شکوفایی و رونق آن اشاره مینماید. او این انگیزهها را در سه فصل دستهبندی میکند؛ دسته اول انگیزههای سیاسی است که در نتیجه درگیریهای جهان اسلام با محیط پیرامونش ایجاد شده است. جنگهای صلیبی بیشترین نقش را دراینباره داشتهاند؛ دسته دوم انگیزههای اجتماعی است كه به ستمهایی مربوط میشود که مستبدان در داخل بلاد اسلامی از خود نشان میدادند و مفسدههای اجتماعی را شدت میبخشیدند؛ دسته سوم نیز انگیزههای دینی بوده که به جدال مسلمانان با اهل کتاب و جدالی که میان اهل سنت با شیعیان رخ میداده است و رقابتی که میان آنان بر سر مدیحهسرایی برای پیامبر(ص) داشتهاند، ربط دارد؛ رواج تصوف و عرفان و اموری همچون در خواب دیدن پیامبر(ص) نیز در شمار این انگیزهها است. نویسنده در باب دوم، سیر تاریخی مدیحهگویی برای پیامبر(ص) را برمیشمرد و آن را در زمان رسول الله(ص)، خلفای راشدین، امویان، عباسیان، فاطمیان و ایوبیان دنبال میکند. او در باب سوم مدیحهها را تحلیل درونی کرده، مضمون ستایشهای نبوی را با توجه به سیره و خصال پیامبر(ص) واکاوی میکند. البته به مدیحههایی که در وصف خاندان پیامبر(ع) و صحابه سروده شده است، اشارههایی دارد. اسلوب اشعار در اشکال شعری و افتتاح اشعار به وعظ و دعا و مانند آن، و وزن و قافیههای آنها و بررسی صنایع شعری این مدیحهها پایانبخش باب سوم کتاب است. نویسنده در باب چهارم به تأثیرات مدیحههای نبوی بر جامعه مسلمانی میپردازد و تأثیر اجتماعی، آموزشی و فرهنگی آنها را بیان میکند. نقش فرهنگی آنها در ابداع شعر بویژه در قالب قصیده اهمیت ویژهای دارد. | ||
فن پیامبرستایی، که در ادب عربی به مدایح نبویه مشهور است، به خاطر مضامین اخلاقی و ادبی آنها از جایگاه والایی برخوردار است. این فن در دورههای مختلف شعر عربی وجود داشته است اما در دوره مملوکی توانست به اوج ادبی-هنری خود برسد، مدیحههای نبوی در دوره مملوکی جزء درخشانترین فن شعری ادب عربی است.<ref>ر.ک: شاهرخ، مهدی، ص112</ref>مهمترین عوامل شکوفایی فن پیامبرستایی در دوره مملوکی عبارتند از: وقوع جنگهای صلیبی، که به هماوردی مسلمانان با مسيحیان در حقانیت دین اسلام و پیامبر(ص) انجامید؛ نماد وحدتشدن پیامبر اسلام به عنوان الگویی شایسته برای پیروی همه مسلمانان؛ غیر عرببودن شاهان ممالیک و بیتوجهی آنان به مدایح شاعران عربزبان؛ نیاز به شعر در مراسمهای مولد نبوی؛ شیوع تصوف و عرفان و تأسی به پیامبر(ص) به عنوان نماد عارف کامل و اسوه سیر و سلوک؛ گسترش قلمرو جهان اسلام و اشتیاق مردم به زیارت اماکن مقدسه در حجاز؛ افزایش فقر، که برخی را برای رفع نیاز به حرفه شاعری واداشت؛ واکنش برخی محافل اهل سنت به تلاش شیعیان صعید مصر، شام و یمن و رقابت با شاعران شیعه در مدح رسول اکرم(ص)؛ گسترش قلمرو جهان اسلام و اشتیاق مردم به زیارت اماکن مقدس حجاز. | فن پیامبرستایی، که در ادب عربی به مدایح نبویه مشهور است، به خاطر مضامین اخلاقی و ادبی آنها از جایگاه والایی برخوردار است. این فن در دورههای مختلف شعر عربی وجود داشته است اما در دوره مملوکی توانست به اوج ادبی-هنری خود برسد، مدیحههای نبوی در دوره مملوکی جزء درخشانترین فن شعری ادب عربی است.<ref>ر.ک: شاهرخ، مهدی، ص112</ref>مهمترین عوامل شکوفایی فن پیامبرستایی در دوره مملوکی عبارتند از: وقوع جنگهای صلیبی، که به هماوردی مسلمانان با مسيحیان در حقانیت دین اسلام و پیامبر(ص) انجامید؛ نماد وحدتشدن پیامبر اسلام به عنوان الگویی شایسته برای پیروی همه مسلمانان؛ غیر عرببودن شاهان ممالیک و بیتوجهی آنان به مدایح شاعران عربزبان؛ نیاز به شعر در مراسمهای مولد نبوی؛ شیوع تصوف و عرفان و تأسی به پیامبر(ص) به عنوان نماد عارف کامل و اسوه سیر و سلوک؛ گسترش قلمرو جهان اسلام و اشتیاق مردم به زیارت اماکن مقدسه در حجاز؛ افزایش فقر، که برخی را برای رفع نیاز به حرفه شاعری واداشت؛ واکنش برخی محافل اهل سنت به تلاش شیعیان صعید مصر، شام و یمن و رقابت با شاعران شیعه در مدح رسول اکرم(ص)؛ گسترش قلمرو جهان اسلام و اشتیاق مردم به زیارت اماکن مقدس حجاز. | ||
مشهورترین شاعران پیامبرستا در این دوره عبارتند از: بوبصیری؛ صفیّالدین حلی؛ عفیف | مشهورترین شاعران پیامبرستا در این دوره عبارتند از: بوبصیری؛ صفیّالدین حلی؛ [[عفیف تلمسانی]]؛ [[عبدالرحیم برعی]]؛ ابن دقیق العید؛ [[ابن جابر اندلسی]]؛ شهابالدین محمود؛ ابن نباته مصری؛ علاءُالدین أبیک؛ [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]]؛ محمد بن سوار نجمُالدین شیبانی؛ ابن الصائغ؛ ابن حجه حموی؛ عائشه باعونیه. مشهورترین این شاعران، [[بوصیری، محمد بن سعید|بوبصیری]] «صاحب بُرده» است.<ref>ر.ک: همان، ص119-115</ref>محمود سالم از میان آنان، بیشتر به اشعار «بوصیری» و «صرصری» پرداخته، به شعر آنها استشهاد میکند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص299،290،211،145</ref> | ||
پانویس == | پانویس == |