اسلام و جهان امروز: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ،' به '،'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
خط ۳۲: خط ۳۲:
در فصل دوم با عنوان «نیروی اخلاقی و سیاسی در جهان معاصر»، نویسنده با گزینشی خاص، ویژگی‌های اسلام را با توصیفاتی نظیر وحدت، تعادل و یا هماهنگی توضیح داده است. به گفته وی، اسلام در وحدت خلاصه می‌شود و در مفهوم توحید متجلی است. یگانه اول خداست و اعمال سفارشی اسلام نظیر نماز، روزه و حج، نمادی از وحدت مورد نظر در دین اسلام است. هدایت مادی و معنوی که در کلام وحی و قرآن از آن نام برده شده است، جنبه‌های حیات اجتماعی و معنوی زندگی را در نظر دارد و قرآن و سنت، منابع اصلی آن هدایت‌هاست. بعد از رحلت پیامبر - که همزمان - هم فرستاده خدا و هم رهبر سیاسی شناخته می‌شد، مسئله جانشینی به راه حل قطعی منجر نشد و جامعه اسلامی دچار انشعاب گشت، ولی دین مشترک، شریعت واحد و پایبندی به ضروریات مذهبی، دولتی اسلامی را در تاریخ اسلام ایجاد کرد.  
در فصل دوم با عنوان «نیروی اخلاقی و سیاسی در جهان معاصر»، نویسنده با گزینشی خاص، ویژگی‌های اسلام را با توصیفاتی نظیر وحدت، تعادل و یا هماهنگی توضیح داده است. به گفته وی، اسلام در وحدت خلاصه می‌شود و در مفهوم توحید متجلی است. یگانه اول خداست و اعمال سفارشی اسلام نظیر نماز، روزه و حج، نمادی از وحدت مورد نظر در دین اسلام است. هدایت مادی و معنوی که در کلام وحی و قرآن از آن نام برده شده است، جنبه‌های حیات اجتماعی و معنوی زندگی را در نظر دارد و قرآن و سنت، منابع اصلی آن هدایت‌هاست. بعد از رحلت پیامبر - که همزمان - هم فرستاده خدا و هم رهبر سیاسی شناخته می‌شد، مسئله جانشینی به راه حل قطعی منجر نشد و جامعه اسلامی دچار انشعاب گشت، ولی دین مشترک، شریعت واحد و پایبندی به ضروریات مذهبی، دولتی اسلامی را در تاریخ اسلام ایجاد کرد.  


بنا به نوشته مؤلف، در اسلام سرچشمه حاکمیت، از آن خداست و قدرت جانشینان رسول خدا(ص)، قدرتی از باب نمایندگی است. خلیفه و خلافت، تشکیلات نمونه سیاسی - اسلامی است، ولی شکل خاص دولت، نه در قرآن و نه توسط رسول اکرم(ص) مشخص شده است. در اسلام، نهاد خلافت باید قانون قرآنی را به کار بسته، عدالت شرعی و اجتماعی - اقتصادی را تضمین کند. اصل مشاوره، مطلق نیست و شامل زمینه‌هایی است که قرآن و سنت تاکنون به آ«ها نپرداخته است. نویسنده ،سپس به درک متفاوت مسلمانان از دولت اسلامی اشاره می‌کند.  
بنا به نوشته مؤلف، در اسلام سرچشمه حاکمیت، از آن خداست و قدرت جانشینان رسول خدا(ص)، قدرتی از باب نمایندگی است. خلیفه و خلافت، تشکیلات نمونه سیاسی - اسلامی است، ولی شکل خاص دولت، نه در قرآن و نه توسط رسول اکرم(ص) مشخص شده است. در اسلام، نهاد خلافت باید قانون قرآنی را به کار بسته، عدالت شرعی و اجتماعی - اقتصادی را تضمین کند. اصل مشاوره، مطلق نیست و شامل زمینه‌هایی است که قرآن و سنت تاکنون به آ«ها نپرداخته است. نویسنده،سپس به درک متفاوت مسلمانان از دولت اسلامی اشاره می‌کند.  


وی در فصل سوم، با عنوان «حقوق بشر و صلح» می‌گوید که ویژگی اصلی تلقی اسلامی از «حقوق بشر» در این اعتقاد نهفته، که این حقوق برای همیشه از جانب اراده الهی وضع شده است، نه آنکه در طول تاریخ در رویارویی فرد و جامعه به‌دست آمده باشد. موقعیت انسان، از نمایندگی خدا ناشی می‌شود و اصالت برابری و شخص‌گرایی و عدالت، مورد نظر خداست. آزادی در اسلام خصلت طبیعی انسان تلقی شده و مسئولیت انسان هم‌عرض با مسئولیت عظیم خداست و جامعه اسلامی بر صلح و دوری از نزاع تأکید دارد. وی در پایان این فصل، بیانیه اسلامی جهانی حقق بشر رار که در 1981م. در پاریس صادر شد، آورده که حقوق و آزادی‌های انسانی از دید اسلام در آن بیان شده است.  
وی در فصل سوم، با عنوان «حقوق بشر و صلح» می‌گوید که ویژگی اصلی تلقی اسلامی از «حقوق بشر» در این اعتقاد نهفته، که این حقوق برای همیشه از جانب اراده الهی وضع شده است، نه آنکه در طول تاریخ در رویارویی فرد و جامعه به‌دست آمده باشد. موقعیت انسان، از نمایندگی خدا ناشی می‌شود و اصالت برابری و شخص‌گرایی و عدالت، مورد نظر خداست. آزادی در اسلام خصلت طبیعی انسان تلقی شده و مسئولیت انسان هم‌عرض با مسئولیت عظیم خداست و جامعه اسلامی بر صلح و دوری از نزاع تأکید دارد. وی در پایان این فصل، بیانیه اسلامی جهانی حقق بشر رار که در 1981م. در پاریس صادر شد، آورده که حقوق و آزادی‌های انسانی از دید اسلام در آن بیان شده است.  
خط ۴۰: خط ۴۰:
در فصل پنجم با عنوان «تعلیم و تربیت و توسعه اقتصادی»، نویسنده با بحثی تفصیلی اعلام می‌کند که اسلام، جهان‌گریز نیست و نمی‌خواهد توسعه و بسط نوگرایی را با تحمیل احکام جزمی محدود کند. در اسلام ارزش‌ها تغییر نمی‌کند، ولی تفسیر آنها برحسب تحول اجتماعی دگرگون می‌شود و نظام اسلامی تعلیم و تربیت، باید چنان نظام ارزشی را بریزد که با ضروریات تحول اجتماعی منطبق باشد.  
در فصل پنجم با عنوان «تعلیم و تربیت و توسعه اقتصادی»، نویسنده با بحثی تفصیلی اعلام می‌کند که اسلام، جهان‌گریز نیست و نمی‌خواهد توسعه و بسط نوگرایی را با تحمیل احکام جزمی محدود کند. در اسلام ارزش‌ها تغییر نمی‌کند، ولی تفسیر آنها برحسب تحول اجتماعی دگرگون می‌شود و نظام اسلامی تعلیم و تربیت، باید چنان نظام ارزشی را بریزد که با ضروریات تحول اجتماعی منطبق باشد.  


نویسنده می‌گوید که استراتژی توسعه اقتصادی در کشورهای اسلامی ، باید به دگرگونی ساختارهای اجتماعی بیندیشد و نظام اقتصادی با شالوده ایدئولوژیکی را به پیش ببرد.<ref>حقیقت، سید صادق، ص62-64</ref>
نویسنده می‌گوید که استراتژی توسعه اقتصادی در کشورهای اسلامی، باید به دگرگونی ساختارهای اجتماعی بیندیشد و نظام اقتصادی با شالوده ایدئولوژیکی را به پیش ببرد.<ref>حقیقت، سید صادق، ص62-64</ref>


==پانویس==
==پانویس==