۱۰۶٬۲۹۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
مؤلف در این کتاب، شرح حال راویانی را که نص بر توثیق آنها وارد شده، بیان نموده است و از بیان شرح حال راویان مهمل، اجتناب نموده است. | مؤلف در این کتاب، شرح حال راویانی را که نص بر توثیق آنها وارد شده، بیان نموده است و از بیان شرح حال راویان مهمل، اجتناب نموده است. | ||
محقّق تهرانی در الذریعة (ج ٢۵، ص ۴٢)، این کتاب را با عنوان الوجیز و نیز با عنوانهاى الرجال الوجیز (ج ١٠، ص ١٥٨) والرجال الصغیر (ج ١٠، ص ١٢١) فهرست نموده است. | [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|محقّق تهرانی]] در [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذریعة]] (ج ٢۵، ص ۴٢)، این کتاب را با عنوان الوجیز و نیز با عنوانهاى الرجال الوجیز (ج ١٠، ص ١٥٨) والرجال الصغیر (ج ١٠، ص ١٢١) فهرست نموده است. | ||
ایشان در موارد مختلف متذکّر میشود که به این کتاب دسترسى پیدا نکرده است؛ لیکن در الذریعة (ج ١٠، ص ١٢١) و در کتاب مصفّى المقال (ص 430) بیان مىنماید کە در فهرس الخزانة الرضویة و فهرس کتب الحاج سیّد على الایروانى فى تبریز، نام این کتاب آورده شده و با عنوان توضیح المقال معرّفى شده است. | ایشان در موارد مختلف متذکّر میشود که به این کتاب دسترسى پیدا نکرده است؛ لیکن در [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذریعة]] (ج ١٠، ص ١٢١) و در کتاب [[مصفی المقال في مصنفي علم الرجال|مصفّى المقال]] (ص 430) بیان مىنماید کە در فهرس الخزانة الرضویة و فهرس کتب الحاج سیّد على الایروانى فى تبریز، نام این کتاب آورده شده و با عنوان توضیح المقال معرّفى شده است. | ||
این کتاب، کوچکترین تألیف از سه کتاب رجالى میرزا محمّد استرآبادى است و به همین دلیل، به رجال الصغیر مشهور شده است. دو کتاب دیگر این مؤلّف، عبارتاند از: منهج | |||
این کتاب، کوچکترین تألیف از سه کتاب رجالى [[استرآبادی، محمد بن علی|میرزا محمّد استرآبادى]] است و به همین دلیل، به رجال الصغیر مشهور شده است. دو کتاب دیگر این مؤلّف، عبارتاند از: [[منهج المقال في تحقيق أحوال الرجال|منهج المقال]]، مشهور به رجال الکبیر و تلخیص الأقوال، مشهور به رجال الوسیط. | |||
نسخههای خطّی این کتاب، در کتابخانههای ایران موجود است. (الذریعة، ج4، ص498 (ش ٢٢٣٣).<ref> طلائیان، رسول، ص94-95</ref> | نسخههای خطّی این کتاب، در کتابخانههای ایران موجود است. (الذریعة، ج4، ص498 (ش ٢٢٣٣).<ref> طلائیان، رسول، ص94-95</ref> |