سید محمدکاظم یزدی فقیه دوراندیش: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR13650J1.jpg | عنوان = سید محمد کاظم یزدی فقیه دور اندیش | عنوان‌های دیگر = فقیه دور اندیش | پدیدآورندگان | پدیدآوران = بذرافشان، مرتضی (نويسنده) پژوهشکده باقر العلوم (تهيه و تدوين) |زبان | زبان = فارسی | کد کنگره = ‎...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
'''سید محمدکاظم یزدی فقیه دوراندیش'''، تألیف [[مرتضی بذرافشان]] (متولد 1342ش)، از '''مجموعه «دیدار با ابرار»''' است و زندگی‌، فقاهت و مجاهدت مرجع شیعه، [[آیت‌الله سید محمدکاظم طباطبایی یزدى]] (۱۲۴۷- ۱۳۳۷ق) را شرح می‌دهد. مخاطبان نسل جوان امروزی هستند و نویسنده کوشیده است رسا و شیوا بنویسد.
'''سید محمدکاظم یزدی فقیه دوراندیش'''، تألیف [[مرتضی بذرافشان]] (متولد 1342ش)، از '''مجموعه «دیدار با ابرار»''' است و زندگی‌، فقاهت و مجاهدت مرجع شیعه، [[آیت‌الله سید محمدکاظم طباطبایی یزدى]] (۱۲۴۷- ۱۳۳۷ق) را شرح می‌دهد. مخاطبان نسل جوان امروزی هستند و نویسنده کوشیده است رسا و شیوا بنویسد.
==هدف و روش==
==هدف و روش==
*نویسنده با اشاره به دانش، جهاد و زمان‌شناسی [[آیت‌الله سید محمدکاظم طباطبایی یزدى]] و نگارش [[العروة الوثقی]] و [[مناجات‌نامه بستان راز و گلستان نياز]] و موضع‌گيرى روشنگرانه وى در انقلاب مشروطيت و همگامى با [[آیت‌الله شهيد شيخ فضل الله نورى]]، افزوده است:
*نویسنده با اشاره به دانش، جهاد و زمان‌شناسی [[آیت‌الله سید محمدکاظم طباطبایی یزدى]] و نگارش [[العروة الوثقی]] و [[الهی‌نامه، بستان راز و گلستان نیاز|مناجات‌نامه بستان راز و گلستان نياز]] و موضع‌گيرى روشنگرانه وى در انقلاب مشروطيت و همگامى با [[نوری، فضل‌الله|آیت‌الله شهيد شيخ فضل‌الله نورى]]، افزوده است:
*با اين همه، هنوز اين خورشيد پرفروغ علم و عمل، مظلومانه در پس پرده‌هاى جهل و تحريف، پنهان مانده است.
*با اين همه، هنوز اين خورشيد پرفروغ علم و عمل، مظلومانه در پس پرده‌هاى جهل و تحريف، پنهان مانده است.
*[[مرتضی بذرافشان]]، کتاب حاضر را دربردارندۀ نكاتى كوتاه و گذرا از زندگانى [[آیت‌الله سید محمدکاظم طباطبایی یزدى]] دانسته و روش خود را فشرده‌نويسى شمرده است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص13- 14</ref>
*[[مرتضی بذرافشان]]، کتاب حاضر را دربردارندۀ نكاتى كوتاه و گذرا از زندگانى [[آیت‌الله سید محمدکاظم طباطبایی یزدى]] دانسته و روش خود را فشرده‌نويسى شمرده است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص13- 14</ref>
خط ۴۲: خط ۴۲:
#بستان راز و گلستان نياز.
#بستان راز و گلستان نياز.
==نمونه مباحث==
==نمونه مباحث==
*[[آیت‌الله سید محمدکاظم طباطبایی یزدى]] رابطۀ خاصى با خداوند داشت و قلب شريفش معدن عشق به خداوند و راز و نيازهايش زبانزد همگان گرديده بود. ذكر خداوند، زمزمه زبانش بود و هرگز از آن غفلت نمى‌كرد و با زبان دعا، به نيايش مى‌پرداخت. ايشان طبع شعر نيز داشت و فردى فصيح و بليغ و مسلط بر نظم و نثر ادبيات عرب و ادبيات فارسى بود. او داراى قدرت نقد و قوه تمیيز و تشخيص بود و به انشاد شعر مى‌پرداخت، اشعارى با مفاهيم بلند عرفانى و بيانى دلنشين كه حكايت از دلى سوخته داشت. اگر در مطالبى كه از ايشان به يادگار مانده دقت كنيم، درمى‌يابيم كه بيان اين الفاظ، خالى از اشك و تضرع نزد خداوند نبوده و نشان از سوز قلب آن مرحوم دارد. برخى از سروده‌هاى ايشان در مجموعه‌اى به نام [[بستان راز و گلستان نياز]] به چاپ رسيده است.<ref> متن کتاب، ص151</ref>
*[[آیت‌الله سید محمدکاظم طباطبایی یزدى]] رابطۀ خاصى با خداوند داشت و قلب شريفش معدن عشق به خداوند و راز و نيازهايش زبانزد همگان گرديده بود. ذكر خداوند، زمزمه زبانش بود و هرگز از آن غفلت نمى‌كرد و با زبان دعا، به نيايش مى‌پرداخت. ايشان طبع شعر نيز داشت و فردى فصيح و بليغ و مسلط بر نظم و نثر ادبيات عرب و ادبيات فارسى بود. او داراى قدرت نقد و قوه تمیيز و تشخيص بود و به انشاد شعر مى‌پرداخت، اشعارى با مفاهيم بلند عرفانى و بيانى دلنشين كه حكايت از دلى سوخته داشت. اگر در مطالبى كه از ايشان به يادگار مانده دقت كنيم، درمى‌يابيم كه بيان اين الفاظ، خالى از اشك و تضرع نزد خداوند نبوده و نشان از سوز قلب آن مرحوم دارد. برخى از سروده‌هاى ايشان در مجموعه‌اى به نام [[الهی‌نامه، بستان راز و گلستان نیاز|بستان راز و گلستان نياز]] به چاپ رسيده است.<ref> متن کتاب، ص151</ref>




خط ۵۱: خط ۵۱:
* {{ب|'' كاظما عمرت هدر شد در خيال ''|2='' شرم بادت از خداى لا يزال ''}}
* {{ب|'' كاظما عمرت هدر شد در خيال ''|2='' شرم بادت از خداى لا يزال ''}}
* {{ب|'' كاظما برخيز و فكر راه كن ''|2='' توشه‌اى از بهر خود همراه كن ''}}
* {{ب|'' كاظما برخيز و فكر راه كن ''|2='' توشه‌اى از بهر خود همراه كن ''}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}{{شعر}}
 
{{شعر}}
* {{ب|'' الهى تو شاهىّ و ما بنده‌ايم ''|2='' به شاهىّ تو جمله نازنده‌ايم ''}}
* {{ب|'' الهى تو شاهىّ و ما بنده‌ايم ''|2='' به شاهىّ تو جمله نازنده‌ايم ''}}
* {{ب|'' تو پروردگار و همه بنده‌ات ''|2='' تو فيّاضى و جمله شرمنده‌ات ''}}
* {{ب|'' تو پروردگار و همه بنده‌ات ''|2='' تو فيّاضى و جمله شرمنده‌ات ''}}