۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
پس از قصاید، قطعات در دیوان سلمان جلوه مینماید. او نزدیک به پنجاه قطعه دارد که صرف نظر از چند قطعه اخلاقی و عرفانی، در بیشتر آنها یا از وضع خود شکایت میکند؛ یا به عذر تقصیر میپردازد؛ یا چیزی میخواهد؛ یا از اینکه چیزی خواسته است و به او ندادهاند و یا چیزی دادهاند که مطلوب او نبوده است، گله میکند. این دو بیت، نمونهای از شکایت از احوال خود است: | پس از قصاید، قطعات در دیوان سلمان جلوه مینماید. او نزدیک به پنجاه قطعه دارد که صرف نظر از چند قطعه اخلاقی و عرفانی، در بیشتر آنها یا از وضع خود شکایت میکند؛ یا به عذر تقصیر میپردازد؛ یا چیزی میخواهد؛ یا از اینکه چیزی خواسته است و به او ندادهاند و یا چیزی دادهاند که مطلوب او نبوده است، گله میکند. این دو بیت، نمونهای از شکایت از احوال خود است: | ||
{{شعر}} | |||
آدمی را بدترین وضعی ز مادر زادن است'' | {{ب|''تا ز مادر زادهام، روزی نبودم شادمان''|2=''آدمی را بدترین وضعی ز مادر زادن است''}} | ||
{{ب|''خود چه برخورداری از عمرم توانم یافتن''|2=''کاوّلش خون خوردن است و آخرش جان دادن است''<ref>ر.ک: همان، ص94-93</ref>}} | |||
کاوّلش خون خوردن است و آخرش جان دادن است | {{پایان شعر}} | ||
سلمان شعر طنزآمیز نیز سروده است: | سلمان شعر طنزآمیز نیز سروده است: | ||
{{شعر}} | |||
نظاره کن تمام که نظارهکردنی است'' | {{ب|''زن را ز حد چارده تا بیستسالگی''|2=''نظاره کن تمام که نظارهکردنی است''}} | ||
{{ب|''زآنجا چو درگذشت و به سیسالگی رسید''|2=''تدبیر کن که حادثه را چارهکردنی است''}} | |||
تدبیر کن که حادثه را چارهکردنی است'' | {{ب|''وز سی چو درگذشت و به چلسالگی رسید''|2=''زودش بده طلاق که آوارهکردنی است''}} | ||
{{ب|''پنجاهساله را بنگویم چه کن ولی''|2=''چون شصتساله گشت به صدپارهکردنی است''<ref>ر.ک: همان، ص94</ref>}} | |||
زودش بده طلاق که آوارهکردنی است'' | {{پایان شعر}} | ||
چون شصتساله گشت به صدپارهکردنی است | |||
[[سلمان ساوجی، سلمان بن محمد|ساوجی]] در بخش رباعیات دیوان خویش، اوج ادبی و مهارت هنری خود را نمایان میسازد. مشهورترین رباعی او این است: | [[سلمان ساوجی، سلمان بن محمد|ساوجی]] در بخش رباعیات دیوان خویش، اوج ادبی و مهارت هنری خود را نمایان میسازد. مشهورترین رباعی او این است: | ||
{{شعر}} | |||
فریاد همی کند ز دستم توبه | {{ب|''از بس که شکسته باز بستم توبه''|2=''فریاد همی کند ز دستم توبه''}} | ||
{{ب|''دیروز به توبهای شکستم ساغر''|2=''امروز به ساغری شکستم توبه''<ref>ر.ک: همان، ص95</ref>}} | |||
امروز به ساغری شکستم توبه | {{پایان شعر}} | ||
این دیوان دو منظومه داستانی «فراقنامه» و «جمشید و خورشید» را نیز در بر دارد؛ «فراقنامه» منظومهای در قالب مثنوی است که به درخواست سلطان اویس سروده شده است. سلمان در آغاز این منظومه وعده میدهد که ده نامه دیگر نیز مانند آن بسراید، اما تاکنون بهجز این دو منظومه، داستان دیگری از او یافت نشده است<ref>ر.ک: همان، ص96</ref>. | این دیوان دو منظومه داستانی «فراقنامه» و «جمشید و خورشید» را نیز در بر دارد؛ «فراقنامه» منظومهای در قالب مثنوی است که به درخواست سلطان اویس سروده شده است. سلمان در آغاز این منظومه وعده میدهد که ده نامه دیگر نیز مانند آن بسراید، اما تاکنون بهجز این دو منظومه، داستان دیگری از او یافت نشده است<ref>ر.ک: همان، ص96</ref>. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۲: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبانشناسی، علم زبان]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]] | |||
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | |||
[[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 دی 1402]] | ||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ آذر 1402 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ آذر 1402 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ آذر 1402 توسط محسن عزیزی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ آذر 1402 توسط محسن عزیزی]] |