۱۰۶٬۳۱۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''رساله دلگشا، بهانضمام رسالههای تعریفات، صدپند و نوادر الامثال'''، مشتمل بر چهار رساله از جمله رساله دلگشا از متون کلاسیک ادب فارسی است که [[عبید زاکانی، عبیدالله|خواجه نظامالدین عبید زاکانی]] (متوفی 772ق)، در قرن هشتم هجری قمری آن را نوشته است. تصحیح، ترجمه و توضیح کتاب به قلم علیاصغر حلبی است. | '''رساله دلگشا، بهانضمام رسالههای تعریفات، صدپند و نوادر الامثال'''، مشتمل بر چهار رساله از جمله رساله دلگشا از متون کلاسیک ادب فارسی است که [[عبید زاکانی، عبیدالله|خواجه نظامالدین عبید زاکانی]] (متوفی 772ق)، در قرن هشتم هجری قمری آن را نوشته است. تصحیح، ترجمه و توضیح کتاب به قلم [[حلبی، علیاصغر|علیاصغر حلبی]] است. | ||
از عبید زاکانی دوازده اثر بهجای مانده است که مشهورترین آنها «موش و گربه» به نظم و «رساله دلگشا» به نثر است. زاکانی از تأثیرگذارترین و نخستین کسانی است که با استفاده از فصاحت ادبی زبان طنز، به انتقاد از اوضاع اجتماعی پرداخته است. نثر او در «رساله دلگشا» مستحکم، منسجم و نزدیک به سبک نگارش سعدی در «گلستان» است. قدرت و مهارت عبید در نثر همچون سعدی، به شیوه سهل و ممتنع است. طنز در «رساله دلگشا»، طنزی ملایم و لطیف نیست. برخی طنزها، گاه بدون در نظر آوردن اصول اخلاقی به رکیکگویی، تندی و گزندگی میانجامد و خنده حاصل از آن از روی تمسخر یا جهالت رفتاری هریک از طرفین گفتگو بر لب خواننده بیرون از روایت طنز شکل میبندد<ref>ر.ک: جلالی، مریم، ص357</ref>. | از [[عبید زاکانی، عبیدالله|عبید زاکانی]] دوازده اثر بهجای مانده است که مشهورترین آنها «موش و گربه» به نظم و «رساله دلگشا» به نثر است. [[عبید زاکانی، عبیدالله|زاکانی]] از تأثیرگذارترین و نخستین کسانی است که با استفاده از فصاحت ادبی زبان طنز، به انتقاد از اوضاع اجتماعی پرداخته است. نثر او در «رساله دلگشا» مستحکم، منسجم و نزدیک به سبک نگارش [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] در «گلستان» است. قدرت و مهارت عبید در نثر همچون [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]]، به شیوه سهل و ممتنع است. طنز در «رساله دلگشا»، طنزی ملایم و لطیف نیست. برخی طنزها، گاه بدون در نظر آوردن اصول اخلاقی به رکیکگویی، تندی و گزندگی میانجامد و خنده حاصل از آن از روی تمسخر یا جهالت رفتاری هریک از طرفین گفتگو بر لب خواننده بیرون از روایت طنز شکل میبندد<ref>ر.ک: جلالی، مریم، ص357</ref>. | ||
«رساله دلگشا»، مشتمل بر 93 داستان تازی و 267 داستان فارسی است که غالب آنها از پیشینیان است. عبید داستانهای عربی را با تردستی چنان به فارسی برگردانده که از اصل خود آنها بهتر شده و چنان جامه زیبایی بر آنها پوشانیده که مایه اعجاب است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص9</ref>. | «رساله دلگشا»، مشتمل بر 93 داستان تازی و 267 داستان فارسی است که غالب آنها از پیشینیان است. عبید داستانهای عربی را با تردستی چنان به فارسی برگردانده که از اصل خود آنها بهتر شده و چنان جامه زیبایی بر آنها پوشانیده که مایه اعجاب است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص9</ref>. | ||
«رساله تعریفات» که به سبک لغتنامه تدوین شده است، متضمن یک عده اصطلاحات زمان و مفاهیمی است که اهل دانش و بینش و آشنایان به اوضاع و احوال از آن درک میکردهاند. این رساله نیز از آثار بدیع و دلکش عبید است و چون در ده فصل ترتیب یافته، به «رساله دهفصل» نیز موسوم است. این رساله نیز در طعن و انتقاد از اوضاع اجتماعی است و عبید با بیرحمی، تمام طبقات اجتماع را با تازیانه انتقاد خود به زیر ضربت میگیرد و بااینهمه یکدنیا لطف و ظرافت در آن نهفته است<ref>ر.ک: وامقی، ایرج، ص20</ref>. | «رساله تعریفات» که به سبک لغتنامه تدوین شده است، متضمن یک عده اصطلاحات زمان و مفاهیمی است که اهل دانش و بینش و آشنایان به اوضاع و احوال از آن درک میکردهاند. این رساله نیز از آثار بدیع و دلکش عبید است و چون در ده فصل ترتیب یافته، به «رساله دهفصل» نیز موسوم است. این رساله نیز در طعن و انتقاد از اوضاع اجتماعی است و [[عبید زاکانی، عبیدالله|عبید]] با بیرحمی، تمام طبقات اجتماع را با تازیانه انتقاد خود به زیر ضربت میگیرد و بااینهمه یکدنیا لطف و ظرافت در آن نهفته است<ref>ر.ک: وامقی، ایرج، ص20</ref>. | ||
«صدپند» از دیگر رسالات هزلی و انتقادی عبید است. در این رساله، عبید دو دسته از مردمان زمان خود را هجود کرده است؛ یکی طبق معمول بزرگان، شیخان، واعظان و... خلاصه تمام آنهایی که بهنحوی از انحا، خون مردم را به نام حکومت و دین و عدل و داد و انصاف میمکیدند و دیگر نویسندگان آن دوره یا دورههای پیش<ref>ر.ک: همان</ref>. | «صدپند» از دیگر رسالات هزلی و انتقادی [[عبید زاکانی، عبیدالله|عبید]] است. در این رساله، عبید دو دسته از مردمان زمان خود را هجود کرده است؛ یکی طبق معمول بزرگان، شیخان، واعظان و... خلاصه تمام آنهایی که بهنحوی از انحا، خون مردم را به نام حکومت و دین و عدل و داد و انصاف میمکیدند و دیگر نویسندگان آن دوره یا دورههای پیش<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
رساله دیگر، «نوادر الامثال» از جمله آثار جدی او به زبان عربی و در پند و اندرز و داستان و حکم است که به علاءالدین محمد وزیر تقدیم شده است<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>. | رساله دیگر، «نوادر الامثال» از جمله آثار جدی او به زبان عربی و در پند و اندرز و داستان و حکم است که به علاءالدین محمد وزیر تقدیم شده است<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>. |