هرمنوتیک کتاب و سنت: فرآیند تفسیر وحی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''هرمنوتیک کتاب و سنت: فرآیند تفسیر وحی''' تألیف محمد مجتهد شبستری؛ در مقاله «پیش‌نهم‌های فقیهان و ثبات یا تفسیر موضوعات احکام دین» دیدگاه استاد درباره اسلام و مقضیات زمان تشریح شده و در مقاله «با علم فقه نمی‌توان نظام تأسیس کرد، اما می‌توان به برخی پرسش‌ها پاسخ داد» یادآور شده است که استاد مسأله اقتصادی فقه امروز را از تعیین تکلیف سرمایه‌داری می‌دانست و آن را یک پدیده جدید می‌شناخت.
'''هرمنوتیک کتاب و سنت: فرآیند تفسیر وحی''' تألیف [[مجتهد شبستری، محمد|محمد مجتهد شبستری]]؛ در مقاله «پیش‌نهم‌های فقیهان و ثبات یا تفسیر موضوعات احکام دین» دیدگاه استاد درباره اسلام و مقضیات زمان تشریح شده و در مقاله «با علم فقه نمی‌توان نظام تأسیس کرد، اما می‌توان به برخی پرسش‌ها پاسخ داد» یادآور شده است که استاد مسأله اقتصادی فقه امروز را از تعیین تکلیف سرمایه‌داری می‌دانست و آن را یک پدیده جدید می‌شناخت.


نیز در مقاله «پیش فهم‌ها و علایق و انتظارات فقیهان و مسائل جامعه و حکومت» آورده است که وی «معتقد به اجتهاد مستمر در فهم شریعت اسلامی بود و بر این اساس، دائماً به معلومات و معقولات انسان امروز توجه می‌کرد و سعی داشت شریعت را با توجه به اين معلومات و معقولات بفهمد و عرضه کند.» (ص.‎٩۳)‏
نیز در مقاله «پیش فهم‌ها و علایق و انتظارات فقیهان و مسائل جامعه و حکومت» آورده است که وی «معتقد به اجتهاد مستمر در فهم شریعت اسلامی بود و بر این اساس، دائماً به معلومات و معقولات انسان امروز توجه می‌کرد و سعی داشت شریعت را با توجه به اين معلومات و معقولات بفهمد و عرضه کند.» (ص.‎٩۳)‏


سپس در مقاله «بازسازی تفکر دینی چیست؟» مؤلف به «مهم‌ترین مایه اختلاف فکری» (ص. ۱۶۷) میان دکتر علی شریعتی و استاد اشاره کرده که شریعتی، جوهر ایمان را «درگیری وجودی و دل‌بستگی واپسین انسان» (ص. ۱۶۷) و استاد، جوهر ایمان را «معرفت» (ص. ۱۶۷) می‌دانست. <ref> باقرزاده‌ی ارجمندی، میراحمد، ص505</ref>
سپس در مقاله «بازسازی تفکر دینی چیست؟» مؤلف به «مهم‌ترین مایه اختلاف فکری» (ص. ۱۶۷) میان دکتر [[شریعتی، علی|علی شریعتی]] و استاد اشاره کرده که شریعتی، جوهر ایمان را «درگیری وجودی و دل‌بستگی واپسین انسان» (ص. ۱۶۷) و استاد، جوهر ایمان را «معرفت» (ص. ۱۶۷) می‌دانست. <ref> باقرزاده‌ی ارجمندی، میراحمد، ص505</ref>