حدیث بندگی و دلبردگی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR.....J1.jpg | عنوان = | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = سروش، عبدالکریم (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره =‏ | موضوع = |ناشر | ناشر =مؤسسه فرهنگی صراط | مکان نشر =تهران | سال نشر =1375 | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE.....AUTOMA...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸: خط ۳۸:
دیدگاه اندیشوران و فیلسوفانی در مورد گفت‌وگوی انسان با خدا طرح می‌شود:
دیدگاه اندیشوران و فیلسوفانی در مورد گفت‌وگوی انسان با خدا طرح می‌شود:


ما هنگامی که با خدا سخن می‌گوییم وارد همین دیالوگ و ارتباط زبان می‌شویم؛ یعنی علاوه بر رابطه علّی - معلولی و خالقی - مخلوقی، رابطه دیگری با خداوند برقرار می‌کنیم و خداوند را به نحوی مطبوع‌تر و دل‌پذیرتر در خانه عقل و ضمیر و وجدان خود می‌يابیم و با او احساس نزدیکی می‌کنیم و از طريقٍ زبان که انسانی‌ترین و اعتباری‌ترین ساخته‌ها و دستاوردهای خودِ ماست, خود را به او پیوند می‌دهیم. او را ثنا می‌گوييم، ازاو خواهش می‌کنیم... (ص ۱۱۶)<ref>باقریان موحد، سید رضا، ص119-120</ref>
ما هنگامی که با خدا سخن می‌گوییم وارد همین دیالوگ و ارتباط زبان می‌شویم؛ یعنی علاوه بر رابطه علّی - معلولی و خالقی - مخلوقی، رابطه دیگری با خداوند برقرار می‌کنیم و خداوند را به نحوی مطبوع‌تر و دل‌پذیرتر در خانه عقل و ضمیر و وجدان خود می‌يابیم و با او احساس نزدیکی می‌کنیم و از طريقٍ زبان که انسانی‌ترین و اعتباری‌ترین ساخته‌ها و دستاوردهای خودِ ماست, خود را به او پیوند می‌دهیم. او را ثنا می‌گوييم، ازاو خواهش می‌کنیم... (ص ۱۱۶)
 
بخش دیگر کتاب، متنی است با عنوان معشوق محتشم که در آن برخی از مضامین بلند عارفانه دعای امام حسین(ع) در روز عرفه بیان شده است:
 
دعایی که ما در این‌جا درباره‌اش سخن می‌گوييم؛ دعایی است که عین هم‌نشینی و عين حضور در محضر خداوند محبوب است، نه چون طلبی از
بدهکاری، بل چون مصاحبتی با معشوقی؛ از این روآدمی‌از طولانی شدنش ملول نمی‌گردد.... (ص ۱۵۷)
 
فلسفه دعا بخش دیگری از این اثر است که در آن، فلسفه و حکمتِ نيایش و مناجات به درگاه حضرت حق تبیین می‌شود، تا در پرتو آن آشکار شود که امر یا دعوت به دعا چه جهان‌بینی‌ای را به وجود می‌آورد و چه تفکری را نفی و طرد می‌کند:
 
خواندنِ خدا برای ما ابزاری برای زندگی نیست. بلکه ابراز بندگی است. هم‌چنین دعا جای تلاش و تصرف در نیروهای جهان را نمی‌گیرد و
به منزله رقیبی برای طبیعت و عقل نیامده است؛ همه زندگيِ ما باید مقرون به روحیه دعایی باشد. (ص ۱۸۵)
 
توفیق دیدار و طلبِ یقین، عنوانِ مقاله‌ای دیگر است که در آن درباره مهم‌ترین خواسته و هدفی که آدمی در مناجات و نیایش دارد؛ یعنی توفیق دیدار حضرت حق بحث شده است:
 
فقط یک بار ممکن است که نگاهِ خداوند با نگاه ما تلاقی کند و اين تنها حظِّ ما در تمام عمرمان باشد؛ حلاوت مسئله هم در همین جاست که آدمی نمی‌داند که آن یک بارکی است؟! (ص ۲۰۵)
 
کمند لطف، عنوان مقاله دیگر کتاب است که در آن دیدگاه مولوی در خصوص دعا و نیایش در کتاب مثنوی بیان شده است و در پایان پاره‌ای از دعاهای مثنوی آمده است:
 
مثنوی بدون ذکر خدا و نعت پیامبر(ص) شروع شده است. برخلاف رسم شاعران و نویسندگان دیگرکه به طور کلیشه‌ای و مقاله‌وار ابندا به دعا و ثنایِ باری و سپس به مدح اولیا و پیشوایان دینی می‌پردازند. با این همه، نام و یاد حدا و دوستان و اولیای الهی در تمام مثنوی جاری است.(ص ۲۱۹)
 
دعای عارفان و پرتوی از دعای عرفه، بخش‌های پایانی این اثر می‌باشد که محصول یک پرسش و پاسخ دانشجویی بوده و در آن به پرسش‌های زیر
پاسخ داده شده است:
#جایگاه دعا در جهان‌بینی اسلامی چیست؟
#آیا از خدا چیزهای دیگر خواستن شرک است؟
#دعای عرفه چه ویژگی‌ها و لطایفی دارد؟ <ref>باقریان موحد، سید رضا، ص119-122</ref>