المنهج التربوي الصوفي و العلمي عند الصوفيه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''المنهج التربوي الصوفي و العلمي عند الصوفيه''' تألیف عبدالباری محمد داود، در این کتاب که از دو فصل تشکیل گشته، تلاش شده است تربیت در تصوف به کوتاهى بررسى و تا حدودى از این شیوه تربیتى اتهام‌زدایى شود. مطالب کتاب بیشتر نقل‌قول است و تحلیل در آن کمتر دیده مى‌شود. با توجه به محتواى کتاب، مناسب بود در نام کتاب واژه عملى گنجانده شود نه علمى، زیرا از سویى یک فصل کتاب دربارۀ کار در تصوف و نقش آن در رشد بشریت است و از سوى دیگر در کتاب از علم و تربیت علمى سخن به میان نیامده است مگر مطالبى که در فصل یکم دربارۀ روش شناخت از نگاه صوفیان آمده است. تربیت علمى را هرگونه تعریف کنیم، این مطالب را دربر نمى‌گیرد.
'''المنهج التربوي الصوفي و العلمي عند الصوفيه''' تألیف [[محمد داود، عبدالباری|عبدالباری محمد داود]]، در این کتاب که از دو فصل تشکیل گشته، تلاش شده است تربیت در تصوف به کوتاهى بررسى و تا حدودى از این شیوه تربیتى اتهام‌زدایى شود. مطالب کتاب بیشتر نقل‌قول است و تحلیل در آن کمتر دیده مى‌شود. با توجه به محتواى کتاب، مناسب بود در نام کتاب واژه عملى گنجانده شود نه علمى، زیرا از سویى یک فصل کتاب دربارۀ کار در تصوف و نقش آن در رشد بشریت است و از سوى دیگر در کتاب از علم و تربیت علمى سخن به میان نیامده است مگر مطالبى که در فصل یکم دربارۀ روش شناخت از نگاه صوفیان آمده است. تربیت علمى را هرگونه تعریف کنیم، این مطالب را دربر نمى‌گیرد.


در فصل یکم ابتدا به تفاوت فلسفه با تصوف و فقه و کلام پرداخته شده است و پس از آن از مفهوم روش (منهج) به معناى عام و روش علمى به مفهوم خاص یاد شده است؛ سپس اصل بحث آغاز گشته است و در واکاوى موضوع اشاره شده است که روش تربیتى صوفیان، یااختیارى است و یا اضطرارى. در شرح روش اختیارى آمده است که این روش بر چهار اصل‌استوار است: گرسنگى، سکوت، بیدارى، عزلت. پس از شرح این ارکان، به روش اضطرارى پرداخته و توضیح داده شده است که گرچه در روش اختیارى اراده و خواست مرید دخیل است اما در روش اضطرارى اراده و خواست وى دخالت ندارد و این روش گونه‌اى جذبه است. در پایان یادآورى شده است که تربیت صوفیان برساخته بر پنج قاعده است: شناخت معبود؛ رضایت به آنچه هست؛ پایبندى به حدود شرعى؛ وفاى به عهد؛ صبر بر آنچه از کف رفت.
در فصل یکم ابتدا به تفاوت فلسفه با تصوف و فقه و کلام پرداخته شده است و پس از آن از مفهوم روش (منهج) به معناى عام و روش علمى به مفهوم خاص یاد شده است؛ سپس اصل بحث آغاز گشته است و در واکاوى موضوع اشاره شده است که روش تربیتى صوفیان، یااختیارى است و یا اضطرارى. در شرح روش اختیارى آمده است که این روش بر چهار اصل‌استوار است: گرسنگى، سکوت، بیدارى، عزلت. پس از شرح این ارکان، به روش اضطرارى پرداخته و توضیح داده شده است که گرچه در روش اختیارى اراده و خواست مرید دخیل است اما در روش اضطرارى اراده و خواست وى دخالت ندارد و این روش گونه‌اى جذبه است. در پایان یادآورى شده است که تربیت صوفیان برساخته بر پنج قاعده است: شناخت معبود؛ رضایت به آنچه هست؛ پایبندى به حدود شرعى؛ وفاى به عهد؛ صبر بر آنچه از کف رفت.