المسالك و الممالك (اصطخري): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن‌ح' به 'ابن‌ ح'
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ح' به 'ابن‌ ح')
خط ۵۴: خط ۵۴:
احتمالاً اصطخری در همراه کردن آثار خود با نقشه‌ها، روش ابوزید بلخى را به کار گرفته است، چه از نام کتاب ابوزید بلخى، صور الاقالیم، مى‌توان دریافت که این کتاب با نقشه‌هایى همراه بوده است. نوشته‌های جغرافى نگارانى؛ چون مقدسى، یاقوت و دیگران نیز مؤید این نکته است.
احتمالاً اصطخری در همراه کردن آثار خود با نقشه‌ها، روش ابوزید بلخى را به کار گرفته است، چه از نام کتاب ابوزید بلخى، صور الاقالیم، مى‌توان دریافت که این کتاب با نقشه‌هایى همراه بوده است. نوشته‌های جغرافى نگارانى؛ چون مقدسى، یاقوت و دیگران نیز مؤید این نکته است.


درباره نقشه‌های کتاب اصطخری نظر جغرافى‌نگاران تا اندازه‌ای متفاوت است. [[ابن حوقل، محمد بن حوقل|ابن‌حوقل]] که معاصر اصطخری بوده، و گویا در 340ق با وی دیداری داشته است. درباره این دیدار چنین مى‌نویسد: ابواسحاق فارسی را دیدم که‌این نقشه را از سرزمین سند (هند) کشیده بود که‌آشفته مى‌نمود. وی نقشه فارس را نیکو کشیده بود. من آذربایجان را بدین گونه کشیدم که نیکو خواند. جزیره را نیز کشیدم که پسندید. نقشه‌ای از مصر کشیده بود که به کار نمى‌آمد. نقشه مغرب نیز اغلب خطا بود. او به من گفت زادگاه تو را شناختم و شرح زندگى تو را دانستم، مى‌خواهم خطاهای کتاب مرا اصلاح کنى. من چند نقشه را با نام خود او اصلاح کردم.
درباره نقشه‌های کتاب اصطخری نظر جغرافى‌نگاران تا اندازه‌ای متفاوت است. [[ابن حوقل، محمد بن حوقل|ابن‌ حوقل]] که معاصر اصطخری بوده، و گویا در 340ق با وی دیداری داشته است. درباره این دیدار چنین مى‌نویسد: ابواسحاق فارسی را دیدم که‌این نقشه را از سرزمین سند (هند) کشیده بود که‌آشفته مى‌نمود. وی نقشه فارس را نیکو کشیده بود. من آذربایجان را بدین گونه کشیدم که نیکو خواند. جزیره را نیز کشیدم که پسندید. نقشه‌ای از مصر کشیده بود که به کار نمى‌آمد. نقشه مغرب نیز اغلب خطا بود. او به من گفت زادگاه تو را شناختم و شرح زندگى تو را دانستم، مى‌خواهم خطاهای کتاب مرا اصلاح کنى. من چند نقشه را با نام خود او اصلاح کردم.


مقدسى و یاقوت و دیگران از اهمیت و درستى کتاب اصطخری یاد کرده، نوشته او را برتر و کامل‌تر از اثر ابوزید بلخى دانسته‌اند. گرچه گاه اثر اصطخری با نوشته‌های ابوزید بلخى خلط شده، و گمراهى‌هایى پدید آورده است. مقدسى مى‌نویسد: در ری کتابى در کتابخانه صاحب بن عباد، منسوب به ابوزید بلخى همراه با نقشه‌هایى دیدم؛ مشابه همان کتاب را در نیشابور نزد رئیس ابومحمد میکالى مشاهده کردم که نام مؤلف نداشت و مى‌گفتند: مصنف آن ابوبکر محمد بن مرزبان محولى کرخى بوده که به سال 309ق درگذشته است؛ باز عین همان کتاب را در بخارا دیدم که منسوب به ابراهیم بن محمد فارسی (اصطخری) بود. مقدسى انتساب کتاب را به اصطخری درست‌تر دانسته است، زیرا کسانى را دیده که اصطخری و کتاب او را مى‌شناخته‌اند. وی از نقشه‌های درست کتاب نیز یاد کرده است.
مقدسى و یاقوت و دیگران از اهمیت و درستى کتاب اصطخری یاد کرده، نوشته او را برتر و کامل‌تر از اثر ابوزید بلخى دانسته‌اند. گرچه گاه اثر اصطخری با نوشته‌های ابوزید بلخى خلط شده، و گمراهى‌هایى پدید آورده است. مقدسى مى‌نویسد: در ری کتابى در کتابخانه صاحب بن عباد، منسوب به ابوزید بلخى همراه با نقشه‌هایى دیدم؛ مشابه همان کتاب را در نیشابور نزد رئیس ابومحمد میکالى مشاهده کردم که نام مؤلف نداشت و مى‌گفتند: مصنف آن ابوبکر محمد بن مرزبان محولى کرخى بوده که به سال 309ق درگذشته است؛ باز عین همان کتاب را در بخارا دیدم که منسوب به ابراهیم بن محمد فارسی (اصطخری) بود. مقدسى انتساب کتاب را به اصطخری درست‌تر دانسته است، زیرا کسانى را دیده که اصطخری و کتاب او را مى‌شناخته‌اند. وی از نقشه‌های درست کتاب نیز یاد کرده است.