۱۰۶٬۸۱۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنج' به 'ابن ج') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابن جوزی (ابهام زدایی)' به 'ابن جوزی (ابهامزدایی)') |
||
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
{{کاربردهای دیگر|ابن جوزی ( | {{کاربردهای دیگر|ابن جوزی (ابهامزدایی)}} | ||
'''شمسالدين ابوالمظفر يوسف بن قز اوغلى بن عبدالله بغدادى''' مشهور به '''سبط ابن الجوزى'''(582-654ق/ 1186-1256م)، واعظ و مورخ. | '''شمسالدين ابوالمظفر يوسف بن قز اوغلى بن عبدالله بغدادى''' مشهور به '''سبط ابن الجوزى'''(582-654ق/ 1186-1256م)، واعظ و مورخ. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
==مذهب== | ==مذهب== | ||
سبط ابتدا بر مذهب حنبلى بود و سپس به مذهب [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] گرائيد. ذهبى تغيير مذهب او را از سر دنياخواهى میداند و برخى این كار سبط را رفتارى صورى و ظاهرى دانسته و | سبط ابتدا بر مذهب حنبلى بود و سپس به مذهب [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] گرائيد. ذهبى تغيير مذهب او را از سر دنياخواهى میداند و برخى این كار سبط را رفتارى صورى و ظاهرى دانسته و میگویند كه تغيير مذهب وى برای نزدیک شدن به درگاه پادشاه ايوبى شام بود كه حنفى متعصبى بود. شايد هم شخصيت وى به گونهاى بوده كه اختلافات مذهبى را اصيل نمىدانسته و در مسائل عبادى پيروى از امام خاصى را لازم نمىدانسته و اختلافات فقهى را اهمیت نمىداده است. | ||
برخى هم او را شيعه و رافضى دانستهاند. ذهبى | برخى هم او را شيعه و رافضى دانستهاند. ذهبى میگوید از سبط نوشتهاى ديده كه دلالت بر تشيعش میکرده است، چنان كه ابن رافع سلامى (م.774) گوید کتاب «رياض الافهام» را از سبط بن جوزى در فضائل اهلبيت ديده كه تشيع در آن ظاهر بوده است. | ||
علت انتساب وى به تشيع، نقل فضائل ائمه و ذكر اختلافات میان صحابه از سوى اوست. بخصوص كه در این دوره، فضائل ائمه توسط فاطمیان و حمدانيان در غرب جهان اسلام گسترش داشت همچنين گرايش وى به تشيع مىتوانست تحت تأثير همنشينى با ابوالمظفر والى ايوبى دمشق بوده باشد كه اهلبيت را بسيار دوست داشت. ارادت سبط به خاندان پيامبر به گونهاى بود كه در یک روز عاشورا مردم حلب از وى خواستند به منبر رود و درباره شهادت امام حسین عليهالسلام سخن بگوید ولى او بر منبر نتوانست صحبت كند و به شدت گريست و فقط شعرى در مرثيه امام خواند و پائين آمد (البدايه و النهایه، ج 13، ص194). در عين حال او سنى مذهب است و به ايمان ابوطالب اعتقاد ندارد و به خلفاى نخست ارادت مى ورزد و با تمجيد از ايشان ياد مىكند. | علت انتساب وى به تشيع، نقل فضائل ائمه و ذكر اختلافات میان صحابه از سوى اوست. بخصوص كه در این دوره، فضائل ائمه توسط فاطمیان و حمدانيان در غرب جهان اسلام گسترش داشت همچنين گرايش وى به تشيع مىتوانست تحت تأثير همنشينى با ابوالمظفر والى ايوبى دمشق بوده باشد كه اهلبيت را بسيار دوست داشت. ارادت سبط به خاندان پيامبر به گونهاى بود كه در یک روز عاشورا مردم حلب از وى خواستند به منبر رود و درباره شهادت امام حسین عليهالسلام سخن بگوید ولى او بر منبر نتوانست صحبت كند و به شدت گريست و فقط شعرى در مرثيه امام خواند و پائين آمد (البدايه و النهایه، ج 13، ص194). در عين حال او سنى مذهب است و به ايمان ابوطالب اعتقاد ندارد و به خلفاى نخست ارادت مى ورزد و با تمجيد از ايشان ياد مىكند. |