۱۰۹٬۰۱۷
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
از جمله واژگان قرآنى که با علم و عقل ارتباط دارد، حکمت است که بیستبار در قرآن به کار رفته است. حکمت به نظرى و عملى تقسیم شده است و کار پیامبر آموزش کتاب و حکمت به امت بوده است. مراد از کتاب و حکمت در قرآن و دعوت قرآن به حکمت، بحثهاى فرجامین این فصل است. | از جمله واژگان قرآنى که با علم و عقل ارتباط دارد، حکمت است که بیستبار در قرآن به کار رفته است. حکمت به نظرى و عملى تقسیم شده است و کار پیامبر آموزش کتاب و حکمت به امت بوده است. مراد از کتاب و حکمت در قرآن و دعوت قرآن به حکمت، بحثهاى فرجامین این فصل است. | ||
یادگیرى و یاد دادن در قرآن، عنوان فصل چهارم است. قرآن دستور داده است یادگیرى از راه خواندن و تلقى و گفتگو صورت پذیرد. یکى از لطایف قرآنى آن است که سگ دستآموز را بر غیر آن فضیلت داده است. از جمله آداب آموزش در قرآن آن است که متعلم در آموختن نباید به اندازهاى خاص بسنده کند. باید براى فراگیرى دانش از اهل ذکر و خبرگان به وجه احسن پرسش نمود. در ادبیات آموزشى قرآن براى کسب دانش باید به آبشخورهاى زلال آن رجوع و براى دست یافتن به دانش به سختى و سفر دور و دراز تن داد و دانش را از هرکس که به دین یا دنیا علم دارد باید آموخت و در آموختن در رفتار با معلم شرط ادب نگه داشت واز گوش و چشم و دل براى یادگیرى بهره گرفت و پس از یادگیرى به دیگران آموزش داد وزکات علم را پرداخت و در نظر داشت که خداوند بهترین معلم است و پیامبران او همگىمعلم بودهاند و رسول خدا (ص) پیشواى معلمان است و عالمان جانشینان پیامبر در آموزش به مردماند. | یادگیرى و یاد دادن در قرآن، عنوان فصل چهارم است. قرآن دستور داده است یادگیرى از راه خواندن و تلقى و گفتگو صورت پذیرد. یکى از لطایف قرآنى آن است که سگ دستآموز را بر غیر آن فضیلت داده است. از جمله آداب آموزش در قرآن آن است که متعلم در آموختن نباید به اندازهاى خاص بسنده کند. باید براى فراگیرى دانش از اهل ذکر و خبرگان به وجه احسن پرسش نمود. در ادبیات آموزشى قرآن براى کسب دانش باید به آبشخورهاى زلال آن رجوع و براى دست یافتن به دانش به سختى و سفر دور و دراز تن داد و دانش را از هرکس که به دین یا دنیا علم دارد باید آموخت و در آموختن در رفتار با معلم شرط ادب نگه داشت واز گوش و چشم و دل براى یادگیرى بهره گرفت و پس از یادگیرى به دیگران آموزش داد وزکات علم را پرداخت و در نظر داشت که خداوند بهترین معلم است و پیامبران او همگىمعلم بودهاند و رسول خدا(ص) پیشواى معلمان است و عالمان جانشینان پیامبر در آموزش به مردماند. | ||
فصل پنجم، شکلگیرى روحیه علمى در قرآن عنوان گرفته است. این مهم از بزرگترین موضوعات مورد عنایت قرآن کریم است و براى تحقق آن، آموزش تعالیمش را به روشهاى ذیل مطرح ساخته است: رد گمان در جایى که یقین مطلوب است، در زمینه علم از امیال و عواطف نباید پیروى نمود، از تقلید چشمبسته از پدران و گذشتگان باید دورى جست، به پیروى از بزرگان و سران هم نباید تن داد، باید با بررسى و تفکر پذیرفت و از پذیرش دعوى بىبرهان تن زد، شرک جهل است زیرا دعوى بىبرهان است، برخى از برهانهاى مورد اشاره در قرآن، رعایت قوانین الهى در هستى و جامعه. | فصل پنجم، شکلگیرى روحیه علمى در قرآن عنوان گرفته است. این مهم از بزرگترین موضوعات مورد عنایت قرآن کریم است و براى تحقق آن، آموزش تعالیمش را به روشهاى ذیل مطرح ساخته است: رد گمان در جایى که یقین مطلوب است، در زمینه علم از امیال و عواطف نباید پیروى نمود، از تقلید چشمبسته از پدران و گذشتگان باید دورى جست، به پیروى از بزرگان و سران هم نباید تن داد، باید با بررسى و تفکر پذیرفت و از پذیرش دعوى بىبرهان تن زد، شرک جهل است زیرا دعوى بىبرهان است، برخى از برهانهاى مورد اشاره در قرآن، رعایت قوانین الهى در هستى و جامعه. | ||
در فصل فرجامین به اعجاز علمى در قرآن پرداخته شده و آمده است که مشرکان با پافشارى از رسول اکرم (ص) مىخواستند نشانهاى اعجازى دال بر صداقت گفتار خود بیاورد، و قرآن خواسته آنان را رد مىکرد و مىگفت اگر اندیشه کنند و خرد ورزند همین کتاب نشانه و اعجاز بزرگ است، پس از این یادآورى شده است که از دیرباز به وجوه گوناگونى از اعجاز قرآن پرداخته شده است و در عصر حاضر، اعجاز علمى قرآن مطرح و دربارۀ آن بسیار نوشته شده است. | در فصل فرجامین به اعجاز علمى در قرآن پرداخته شده و آمده است که مشرکان با پافشارى از رسول اکرم(ص) مىخواستند نشانهاى اعجازى دال بر صداقت گفتار خود بیاورد، و قرآن خواسته آنان را رد مىکرد و مىگفت اگر اندیشه کنند و خرد ورزند همین کتاب نشانه و اعجاز بزرگ است، پس از این یادآورى شده است که از دیرباز به وجوه گوناگونى از اعجاز قرآن پرداخته شده است و در عصر حاضر، اعجاز علمى قرآن مطرح و دربارۀ آن بسیار نوشته شده است. | ||
پدیدآورنده در ادامه سخن به شمارى از اعجازات علمى در قرآن اشاره کرده و به انتقاد از کسانى پرداخته است که متأثر از شرایط زمان و مکان مطالبى نادرست را بر قرآن تحمیل مىکنند و به نمونههایى از این برداشتهاى ناروا و تحمیلها اشاره کرده و افزوده است که برخى از دانشمندان بر اساس اصول و ضوابط علمى و با احتیاط تمام به بیان اعجاز علمى قرآن پرداختهاند، مانند: دکتر زغلول نجار و دکتر عبدالحافظ حلمى. | پدیدآورنده در ادامه سخن به شمارى از اعجازات علمى در قرآن اشاره کرده و به انتقاد از کسانى پرداخته است که متأثر از شرایط زمان و مکان مطالبى نادرست را بر قرآن تحمیل مىکنند و به نمونههایى از این برداشتهاى ناروا و تحمیلها اشاره کرده و افزوده است که برخى از دانشمندان بر اساس اصول و ضوابط علمى و با احتیاط تمام به بیان اعجاز علمى قرآن پرداختهاند، مانند: دکتر زغلول نجار و دکتر عبدالحافظ حلمى. |