مروری بر جغرافیای تاریخی آوه مهد تشیع در ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> [[پرونده:NUR32994J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۹: خط ۵۹:




سيد نورالله كسايى در مقدمه‌اش احياى نام و نشان و آثار بزرگان علمى شهرهاى ازميان‌رفته‌اى چون آوه را از ضرورى‌ترين برنامه‌هاى پژوهشى گروه تاريخ و تمدن ملل اسلامى در مقاطع تخصصى دانسته است و لذا پيشنهاد تأليف كتاب را به نويسنده داده است و نويسنده، «با دقت و ظرافت قابل ملاحظه‌اى مطالب مربوط به منابع تحقيق در باره نام و نشان آوه، حدود جغرافيايى، جغرافياى طبيعى و تاريخى، آوه در گذرگاه تاريخ از عهد باستان تا اين زمان، ورود علويان به آوه، زندگى اجتماعى شيعيان و سرگذشت و آثار علمى دانشمندان اين خطه را همراه با عكس‌ها و نقشه‌هاى جالب و با استفاده از منابع و مآخذ معتبر به شيوه علمى و نثر روان در مجموعه‌اى حدود دويست صفحه تأليف كرده است» (مقدمه سيد نورالله كسايى، ص 8).
سيد نورالله كسايى در مقدمه‌اش احياى نام و نشان و آثار بزرگان علمى شهرهاى ازميان‌رفته‌اى چون آوه را از ضرورى‌ترين برنامه‌هاى پژوهشى گروه تاريخ و تمدن ملل اسلامى در مقاطع تخصصى دانسته است و لذا پيشنهاد تأليف كتاب را به نويسنده داده است و نويسنده، «با دقت و ظرافت قابل ملاحظه‌اى مطالب مربوط به منابع تحقيق در باره نام و نشان آوه، حدود جغرافيايى، جغرافياى طبيعى و تاريخى، آوه در گذرگاه تاريخ از عهد باستان تا اين زمان، ورود علويان به آوه، زندگى اجتماعى شيعيان و سرگذشت و آثار علمى دانشمندان اين خطه را همراه با عكس‌ها و نقشه‌هاى جالب و با استفاده از منابع و مآخذ معتبر به شيوه علمى و نثر روان در مجموعه‌اى حدود دويست صفحه تأليف كرده است» <ref>مقدمه سيد نورالله كسايى، ص 8</ref>.


مؤلف در مقدمه‌اش بر كتاب به انگشت‌شمار بودن تأليفات جغرافياى تاريخى تشيع در دهه‌هاى اخير اشاره كرده و در باره شهر آوه مى‌نويسد: «از اين شهر كه نقشى بسيار مهم در پاره‌اى از تحولات مربوط به تشيع مانند شيعه شدن سلطان محمد خدابنده داشته است و مردانى بزرگ نيز در ادب و فقه شيعى از آن برخاسته‌اند، اكنون تنها چند اثر باستانى و خرابه‌هايى باقى مانده است و روستايى نوپديد، در حاشيه جنوبى محدوده اصلى آن» (مقدمه مؤلف، ص 9).
مؤلف در مقدمه‌اش بر كتاب به انگشت‌شمار بودن تأليفات جغرافياى تاريخى تشيع در دهه‌هاى اخير اشاره كرده و در باره شهر آوه مى‌نويسد: «از اين شهر كه نقشى بسيار مهم در پاره‌اى از تحولات مربوط به تشيع مانند شيعه شدن سلطان محمد خدابنده داشته است و مردانى بزرگ نيز در ادب و فقه شيعى از آن برخاسته‌اند، اكنون تنها چند اثر باستانى و خرابه‌هايى باقى مانده است و روستايى نوپديد، در حاشيه جنوبى محدوده اصلى آن» <ref>مقدمه مؤلف، ص 9</ref>.


نويسنده سپس بحثى را در باره منابع مطرح كرده است. دائرةالمعارف‌ها، منابع تاريخى و تاريخ تشيع، مآخذ جغرافيايى، حديثى، رجالى، انساب و آثار باقى‌مانده از علماى پيشين و مشهور آوه، از جمله منابع شناخت آوه است كه نويسنده به تعدادى از آثار تأليف‌شده در هر موضوع اشاره كرده است. در ادامه اين بحث، براى نشان دادن حجم منابعى كه در قرن‌هاى مختلف دربردارنده اطلاعاتى در باره آوه بوده‌اند، يك جدول مقايسه‌اى تهيه شده است (همان، ص 15).
نويسنده سپس بحثى را در باره منابع مطرح كرده است. دائرةالمعارف‌ها، منابع تاريخى و تاريخ تشيع، مآخذ جغرافيايى، حديثى، رجالى، انساب و آثار باقى‌مانده از علماى پيشين و مشهور آوه، از جمله منابع شناخت آوه است كه نويسنده به تعدادى از آثار تأليف‌شده در هر موضوع اشاره كرده است. در ادامه اين بحث، براى نشان دادن حجم منابعى كه در قرن‌هاى مختلف دربردارنده اطلاعاتى در باره آوه بوده‌اند، يك جدول مقايسه‌اى تهيه شده است <ref>همان، ص 15</ref>.


بررسى نام‌هاى مختلف شهر آوه، شهرها و مناطق موسوم به آوه و حدود جغرافيايى آوه، از جمله مباحث مقدماتى كتاب است. نويسنده، در اين اثر مقايسه‌هاى خوبى انجام داده است. وى در ضمن جداولى، طول و عرض جغرافيايى آوه را از كتب مختلف استخراج كرده است. همچنين فاصله اين شهر تا ساوه را به ترتيب تاريخى منابع ذكر كرده است (متن كتاب، ص 35 - 36).
بررسى نام‌هاى مختلف شهر آوه، شهرها و مناطق موسوم به آوه و حدود جغرافيايى آوه، از جمله مباحث مقدماتى كتاب است. نويسنده، در اين اثر مقايسه‌هاى خوبى انجام داده است. وى در ضمن جداولى، طول و عرض جغرافيايى آوه را از كتب مختلف استخراج كرده است. همچنين فاصله اين شهر تا ساوه را به ترتيب تاريخى منابع ذكر كرده است <ref>متن كتاب، ص 35 - 36</ref>.


قديمى‌ترين منابع اطلاعاتى موجود در باره بناى شهر آوه، داستان‌هايى است كه نويسنده كتاب تاريخ قم ذكر كرده و نويسنده، چكيده اين داستان‌ها را آورده است (همان، ص 45). بر اساس اين داستان‌ها كه تنها اطلاعات موجود در باره تاريخ و چگونگى بناى شهر آوه است، تاريخ بناى اين شهر به دوران پيش از اسلام (عهد كيانيان و يا اوايل عهد ساسانيان) برمى‌گردد (همان، ص 47).
قديمى‌ترين منابع اطلاعاتى موجود در باره بناى شهر آوه، داستان‌هايى است كه نويسنده كتاب تاريخ قم ذكر كرده و نويسنده، چكيده اين داستان‌ها را آورده است <ref>همان، ص 45</ref>. بر اساس اين داستان‌ها كه تنها اطلاعات موجود در باره تاريخ و چگونگى بناى شهر آوه است، تاريخ بناى اين شهر به دوران پيش از اسلام (عهد كيانيان و يا اوايل عهد ساسانيان) برمى‌گردد <ref>همان، ص 47</ref>.


مباحث فصول كتاب، به‌اختصار بدين شرح است:
مباحث فصول كتاب، به‌اختصار بدين شرح است:


1. نويسنده با توجه به نقش بسيار مهم آوه در تاريخ شيعه، بررسى تاريخ آن در دوره اسلامى را در دو قسمت مجزا از هم، انجام داده است. نخست حوادث مربوط به تشيع و سپس ديگر حوادث تاريخى در اين شهر را مورد بررسى قرار داده است. وى در بخش نخست نام آوه را تداعى‌كننده يك مركز مهم و فعال شيعى دانسته است. عموم منابع معاصر نيز آوه را به همين صفت وصف كرده‌اند (همان، ص 49).
1. نويسنده با توجه به نقش بسيار مهم آوه در تاريخ شيعه، بررسى تاريخ آن در دوره اسلامى را در دو قسمت مجزا از هم، انجام داده است. نخست حوادث مربوط به تشيع و سپس ديگر حوادث تاريخى در اين شهر را مورد بررسى قرار داده است. وى در بخش نخست نام آوه را تداعى‌كننده يك مركز مهم و فعال شيعى دانسته است. عموم منابع معاصر نيز آوه را به همين صفت وصف كرده‌اند <ref>همان، ص 49</ref>.


به استناد پاره‌اى اطلاعات، مردم آوه براى پرداخت اموال و وجوهات شرعى، رفع مشكلات فقهى خود يا ديدار امام، نمايندگانى را نزد ائمه(ع) و يا در عصر غيبت نزد نايب امام(ع) مى‌فرستادند كه نويسنده به مواردى از آن اشاره كرده است (همان، ص 53).
به استناد پاره‌اى اطلاعات، مردم آوه براى پرداخت اموال و وجوهات شرعى، رفع مشكلات فقهى خود يا ديدار امام، نمايندگانى را نزد ائمه(ع) و يا در عصر غيبت نزد نايب امام(ع) مى‌فرستادند كه نويسنده به مواردى از آن اشاره كرده است <ref>همان، ص 53</ref>.


از جمله نكات مهمى كه در گسترش تشيع در ميان مردم آوه نقش داشته است، ورود علويان به آوه و استقرار آنان در اين شهر است. نويسنده با استناد به منابع نسب‌شناسى و ديگر مآخذ تاريخى چنين به دست آورده است كه فرزندان و يا نوادگان چهار تن از امامان شيعه (امام على(ع)، امام سجاد(ع)، امام كاظم(ع) و امام على بن موسى الرضا(ع)) به آوه آمدند كه بيشترين تعداد علويان، از نسل و خاندان امام چهارم(ع) هستند (همان، ص 55).
از جمله نكات مهمى كه در گسترش تشيع در ميان مردم آوه نقش داشته است، ورود علويان به آوه و استقرار آنان در اين شهر است. نويسنده با استناد به منابع نسب‌شناسى و ديگر مآخذ تاريخى چنين به دست آورده است كه فرزندان و يا نوادگان چهار تن از امامان شيعه (امام على(ع)، امام سجاد(ع)، امام كاظم(ع) و امام على بن موسى الرضا(ع)) به آوه آمدند كه بيشترين تعداد علويان، از نسل و خاندان امام چهارم(ع) هستند <ref>همان، ص 55</ref>.


نويسنده در انتهاى اين بخش پس از بررسى اجمالى حوادث مربوط به شيعه به بررسى ديگر حوادث تاريخى مربوط به اين شهر پرداخته است (همان، ص 68 - 84).
نويسنده در انتهاى اين بخش پس از بررسى اجمالى حوادث مربوط به شيعه به بررسى ديگر حوادث تاريخى مربوط به اين شهر پرداخته است <ref>همان، ص 68 - 84</ref>.


2. در فصل دوم كتاب آثار باقى‌مانده از آوه قديم مورد مطالعه قرار گرفته است. تپه‌ها و برج‌ها، پل رودخانه ساوه (گاوماها)، بقعه امامزاده عبدالله، امامزاده پيغمبر و ديگر امامزادگان، كاروان‌سراى آوه و آب‌انبار روبه‌روى كاروان‌سرا از جمله اين اماكن هستند (همان، ص 85 - 103).
2. در فصل دوم كتاب آثار باقى‌مانده از آوه قديم مورد مطالعه قرار گرفته است. تپه‌ها و برج‌ها، پل رودخانه ساوه (گاوماها)، بقعه امامزاده عبدالله، امامزاده پيغمبر و ديگر امامزادگان، كاروان‌سراى آوه و آب‌انبار روبه‌روى كاروان‌سرا از جمله اين اماكن هستند <ref>همان، ص 85 - 103</ref>.


3. گردآورى شرح حال اعلام و شخصيت‌هاى آوه از ديگر بخش‌هاى مفيد كتاب است. مراد از اعلام آوه، در اين كتاب، تنها شخصيت‌هايى است كه لقب آوى يا آبى و در مواردى آوجى يا آبجى داشته‌اند. از معرفى كسانى كه در آوه مى‌زيسته‌اند و صاحب نام بوده‌اند، به‌خاطر امكان ترديد در آوى بودنشان يا يقين به سنى بودنشان مانند ابوعبدالله محمد بن محمدية بن مسلم آبجى، پرهيز شده است (همان، ص 105). نويسنده در اين فصل ابتدا 37 شخصيت آوى را معرفى كرده است، سپس در پايان اين فصل بر اين نكته تأكيد مى‌كند كه شخصيت‌هايى ملقب به آوجى يا آبى هستند كه در نگاه اول به نظر مى‌رسد كه منسوب به آوه مورد بحث هستند، اما با مقدارى تأمل و بررسى خلاف آن ثابت مى‌شود. شخصيت‌هايى چون شيخ رضى‌الدين آوجى، ابوعبدالله جرير بن عبدالحميد آبى ضبى و علامه شيخ سعدى آبى از آن جمله‌اند (همان، ص 105 - 130).
3. گردآورى شرح حال اعلام و شخصيت‌هاى آوه از ديگر بخش‌هاى مفيد كتاب است. مراد از اعلام آوه، در اين كتاب، تنها شخصيت‌هايى است كه لقب آوى يا آبى و در مواردى آوجى يا آبجى داشته‌اند. از معرفى كسانى كه در آوه مى‌زيسته‌اند و صاحب نام بوده‌اند، به‌خاطر امكان ترديد در آوى بودنشان يا يقين به سنى بودنشان مانند ابوعبدالله محمد بن محمدية بن مسلم آبجى، پرهيز شده است <ref>همان، ص 105</ref>. نويسنده در اين فصل ابتدا 37 شخصيت آوى را معرفى كرده است، سپس در پايان اين فصل بر اين نكته تأكيد مى‌كند كه شخصيت‌هايى ملقب به آوجى يا آبى هستند كه در نگاه اول به نظر مى‌رسد كه منسوب به آوه مورد بحث هستند، اما با مقدارى تأمل و بررسى خلاف آن ثابت مى‌شود. شخصيت‌هايى چون شيخ رضى‌الدين آوجى، ابوعبدالله جرير بن عبدالحميد آبى ضبى و علامه شيخ سعدى آبى از آن جمله‌اند <ref>همان، ص 105 - 130</ref>.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
خط ۸۸: خط ۸۸:
فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده است. پيوست‌هاى انتهاى كتاب، مشتمل بر عكس‌ها، نقشه‌ها، فهرست منابع و نمايه‌هاى اشخاص، اماكن، كتاب‌ها و گروه‌ها و سازمان‌ها است. آدرس مطالب با ذكر جلد و صفحه در پانوشت صفحات ذكر شده است.
فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده است. پيوست‌هاى انتهاى كتاب، مشتمل بر عكس‌ها، نقشه‌ها، فهرست منابع و نمايه‌هاى اشخاص، اماكن، كتاب‌ها و گروه‌ها و سازمان‌ها است. آدرس مطالب با ذكر جلد و صفحه در پانوشت صفحات ذكر شده است.


==پانويس ==
<references />
== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==


مقدمه‌ها و متن كتاب.
مقدمه‌ها و متن كتاب.
خط ۹۹: خط ۱۰۰:
[[رده:تاریخ]]
[[رده:تاریخ]]
[[رده:تاریخ ایران]]
[[رده:تاریخ ایران]]
۵۳٬۳۲۷

ویرایش