۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن جوزى' به 'ابن جوزى') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
| خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
بعد از مطرح شدن اين مساحت، به بحث ذكر تاريخ انبياء كه از حضرت آدم(ع) و بعد نوح، هود، صالح، عليهالسّلام مطرح مىشود و زمانى كه به حضرت ابراهيم خليل(ع) مىرسد ارتباطى كه بين اين پيامبر الهى، و بين شهرى كه در آن ساكن و سپس در آن مدفون شده، مطرح مىشود و بعد تاريخ بناء كعبه و ذكر فرزندان آن حضرت اسماعيل و اصحاق مىآيد و در ادامه قصه ذبيح ابراهيم(ع) و سپس تاريخ اولاد ابراهيم اسماعيل و اسحاق(ع) و همسران آنها و مكنان دفن آنها و ارتباطى كه بين آنها، با اين شهر مقدس است، گفتگوى مىشود. | بعد از مطرح شدن اين مساحت، به بحث ذكر تاريخ انبياء كه از حضرت آدم(ع) و بعد نوح، هود، صالح، عليهالسّلام مطرح مىشود و زمانى كه به حضرت ابراهيم خليل(ع) مىرسد ارتباطى كه بين اين پيامبر الهى، و بين شهرى كه در آن ساكن و سپس در آن مدفون شده، مطرح مىشود و بعد تاريخ بناء كعبه و ذكر فرزندان آن حضرت اسماعيل و اصحاق مىآيد و در ادامه قصه ذبيح ابراهيم(ع) و سپس تاريخ اولاد ابراهيم اسماعيل و اسحاق(ع) و همسران آنها و مكنان دفن آنها و ارتباطى كه بين آنها، با اين شهر مقدس است، گفتگوى مىشود. | ||
اين مباحث كه همه با آيات قرآن و احاديث و اخبار نبوى به طور مستدّل مطرح شده سليمان كه از پسران حضرت داود(ع) است و به تصريح قرآن، نبوت و سلطنت را | اين مباحث كه همه با آيات قرآن و احاديث و اخبار نبوى به طور مستدّل مطرح شده سليمان كه از پسران حضرت داود(ع) است و به تصريح قرآن، نبوت و سلطنت را با هم داشت. در زبان سلطنت خود بر روى مدفن ابراهيم(ع) كه در سرزمينى به نام حبرون قرار داشت، بنايى ساخت. قبل از ابراهيم(ع)، ساره همسرش در اين مكان دفن شده بود و بعد از ابراهيم(ع) نيز پسرش اسحاق و همسرش، يعقوب و همسرش همگى در اينجا دفن هستند و چون مسلمانان در فلسطين جاى گرفتند آن را مشهد ابراهيم ناميدند و مسجدى در آنجا ساختند و نيز اين منطقه حبرون بعدها لقب ابراهيم را گفت و به الخليل موسوم شد. مؤلف با ذكر اين مطالب، سپس وارد آداب زيارت حضرت ابراهيم(ع) و بعد طول و عرض جغرافيايى اين بنايى كه حضرت سليمان(ع) و لوط بردارزادهاش كه از نخستين كسانى بود كه همراه ساره همسرش به وى گرويدند و ايوب(ع) و شعيب(ع) مىشود و سرگذشتهاى اين پيامبران الهى را با تحليل حوادث آن بازگو مىكند تا نوبت به موسى(ع)، برگشت او به مصر و برگزيده شدن از سوى خدا و داستان و برخورد با ساحران و تا سپردن سپاهيان فرعون به دريا و از يادآورى اينها مجيرالدين مؤلف اثر، پلى مىسازد بين ارتباط و علاقهاى كه موسى(ع) به قوم بنى اسرائيل و پيوندى كه با بيتالمقدس داشته است، مىرسد و از نفرتى كه با ستمگران كه بر اين سرزمين حكومت مىكند. | ||
در ادامه مؤلف، از ديگران پيامبران بزرگ كه ارتباط و علاقهاى با اين سرزمين و مكان مقدس داشتهاند، صحبت مىكند. از داود، سليمان و يونس تا اينكه مىرسد. كنى كه بعد از به تخت نشستن، در سال چهارم حكومت خود(600 سال قبل از ميلاد)به بيتالمقدس تاخت و اين شهر را ويران نمود و اين اوّلين ويرانى شهر مقدس بود و آن تا 70 سال به طول انجاميد. پس در جنگى كه بين ايران و بابل درگرفت، بيت المقدس به دست كوروش هخامنشى فتح شد و از 538 قبل از ميلاد تا 332 در تصرف آنها بود. در اين دوره گروهايى از بنى اسرائيل كه به سرزمينهاى عربى گريخته بودند، مجددا به بيتالمقدس بازگشتند. در سال 332 قبل از ميلاد اسكندر مقدونى با شكست امپراتورى ايران، اين شهر را فتح كرد. پس از اسكندر، بيت المقدس متناوبا زير سيطره «بطالسه مصر» و «پادشاهان سلوكى» قرار داشت. و اين وضع ادامه داشت تا اينكه در سال 63 قبل از ميلاد«روميان»، و در 40 قبل از ميلاد «پارتيان» ايرانى بر بيت المقدس مسلط شدند و اندكى بعد «هرود» به يارى روميان بر بيتالمقدس استيلا يافت حضرت عيسى(ع) در دوره حكومت او به دنيا آمد. چهل سال بعد از مصلوب شدن حضرت مسيح و رفته او به آسمان، «طيطوس»شاه رومى، در همان اولين سال حكومت خود به بيتالمقدس حمله كرد و ابن شهر را ويران نمود. هيكل يا همان معبد سليمان(ع) را به آتش كشيد و همه كتب آنها را بسوزاند و يهوديان مستقر در بيتالمقدس را به قتل رساند؛ مگر آنانى كه گريختند يا مخفى شدند. اين ويرانى دوم بيتالمقدس بود. قوم يهود از اين پس تاكنون براى آنها در اين سرزمين(منظور سال تاليف اثر است) رياست و حكومتى نبوده است. مؤلف در ضمن اين برهه از تاريخ بيتالمقدس، سرگذشت و حوادث تاريخى انبياء زكريا، يحيى و عيسى عليهمالسلام با كمك گرفتن آيات از قرآن كريم و احاديث دنبال مىكنند. سرزمين فلسطين و بيتالمقدس در 312 ميلادى به متصرفات «قسطنطن» امپراتور مسيحى روم افزوده شد. در اين دوره كليسها و دينى مسيحى رو به توسعه نهاد و گروههاى مسيحى به اين شهر كوچ نموده و در آنجا اقامت گزيدند. اين وضع ادامه داشت تا اينكه درپى شكست روميان از ساسانيان، بيتالمقدس به تصرف ايرانيان درآمد؛ ولى با تحولات سياسى و نظامى كه رخ داد تا فتح آل به دست مسلمانان(15 قمرى) در سلطه مسيحيان بود. | در ادامه مؤلف، از ديگران پيامبران بزرگ كه ارتباط و علاقهاى با اين سرزمين و مكان مقدس داشتهاند، صحبت مىكند. از داود، سليمان و يونس تا اينكه مىرسد. كنى كه بعد از به تخت نشستن، در سال چهارم حكومت خود(600 سال قبل از ميلاد)به بيتالمقدس تاخت و اين شهر را ويران نمود و اين اوّلين ويرانى شهر مقدس بود و آن تا 70 سال به طول انجاميد. پس در جنگى كه بين ايران و بابل درگرفت، بيت المقدس به دست كوروش هخامنشى فتح شد و از 538 قبل از ميلاد تا 332 در تصرف آنها بود. در اين دوره گروهايى از بنى اسرائيل كه به سرزمينهاى عربى گريخته بودند، مجددا به بيتالمقدس بازگشتند. در سال 332 قبل از ميلاد اسكندر مقدونى با شكست امپراتورى ايران، اين شهر را فتح كرد. پس از اسكندر، بيت المقدس متناوبا زير سيطره «بطالسه مصر» و «پادشاهان سلوكى» قرار داشت. و اين وضع ادامه داشت تا اينكه در سال 63 قبل از ميلاد«روميان»، و در 40 قبل از ميلاد «پارتيان» ايرانى بر بيت المقدس مسلط شدند و اندكى بعد «هرود» به يارى روميان بر بيتالمقدس استيلا يافت حضرت عيسى(ع) در دوره حكومت او به دنيا آمد. چهل سال بعد از مصلوب شدن حضرت مسيح و رفته او به آسمان، «طيطوس»شاه رومى، در همان اولين سال حكومت خود به بيتالمقدس حمله كرد و ابن شهر را ويران نمود. هيكل يا همان معبد سليمان(ع) را به آتش كشيد و همه كتب آنها را بسوزاند و يهوديان مستقر در بيتالمقدس را به قتل رساند؛ مگر آنانى كه گريختند يا مخفى شدند. اين ويرانى دوم بيتالمقدس بود. قوم يهود از اين پس تاكنون براى آنها در اين سرزمين(منظور سال تاليف اثر است) رياست و حكومتى نبوده است. مؤلف در ضمن اين برهه از تاريخ بيتالمقدس، سرگذشت و حوادث تاريخى انبياء زكريا، يحيى و عيسى عليهمالسلام با كمك گرفتن آيات از قرآن كريم و احاديث دنبال مىكنند. سرزمين فلسطين و بيتالمقدس در 312 ميلادى به متصرفات «قسطنطن» امپراتور مسيحى روم افزوده شد. در اين دوره كليسها و دينى مسيحى رو به توسعه نهاد و گروههاى مسيحى به اين شهر كوچ نموده و در آنجا اقامت گزيدند. اين وضع ادامه داشت تا اينكه درپى شكست روميان از ساسانيان، بيتالمقدس به تصرف ايرانيان درآمد؛ ولى با تحولات سياسى و نظامى كه رخ داد تا فتح آل به دست مسلمانان(15 قمرى) در سلطه مسيحيان بود. | ||
| خط ۱۳۵: | خط ۱۳۵: | ||
متن اصلى اين جزء كه در ادامه تاريخ بيتالمقدّس مىباشد و بيش از 13 صفحه نمىباشد، با عنوان فتح ملك ناصرى - داورى آغاز مىشود. بيتالمقدس تا سال 626 قمرى در دست مصيريان بود. در الكامل برادر العظم(متوفاى 656) معاهدهاى با امپراتور روم منعقد نمود، طبق اين معاهده شهر بيتالمقدس به مدت 11(626 تا 638) به آنها سپرده شد. در سال 641 قمرى ايوبيان مصر(ملك صالح ايوب) به توسط مماليك ترك باز بر آنجا مسلط شدند. گرچه مدتى بعد بر اثر كشمكشهاى مجلى و تهاجم خوارزميان، شهر به دست صليبيان افتاد، در اين هنگام سلطان نورالدين سروان سپاه خود «شيركوه» به ديار مصر فرستاد(در مرتبه سوم) كه جنگ سختى ميان دو سپاه در گرفت و سرانجام «شيركوه» پيروز شد. بعد از فوت شيركوه(644) عاضرالدين الله خليفه ناطهى، يوسف صلاحالدين را به جاى او بر مسند وزارت نشاند. بعد از مدّتى سلطان نورالدين از شام نامهاى به وى نوشت كه از اين پس فاطمين را از خطبه محو سازد و خطبه به نام خليفه عباسى خوانده شود و بيتالمقدس در دست مصريان بازماند كه مؤلف تمام اين وقايع را به طور مفصل و كامل تحليل نموده است و در زمان او هنوز مصريان بر بيتالمقدس حكم مىرانند تا اين كه در سال 923 قمرى سلطان سليم(پادشان عثمانى) به اين شهر دست يافت. | متن اصلى اين جزء كه در ادامه تاريخ بيتالمقدّس مىباشد و بيش از 13 صفحه نمىباشد، با عنوان فتح ملك ناصرى - داورى آغاز مىشود. بيتالمقدس تا سال 626 قمرى در دست مصيريان بود. در الكامل برادر العظم(متوفاى 656) معاهدهاى با امپراتور روم منعقد نمود، طبق اين معاهده شهر بيتالمقدس به مدت 11(626 تا 638) به آنها سپرده شد. در سال 641 قمرى ايوبيان مصر(ملك صالح ايوب) به توسط مماليك ترك باز بر آنجا مسلط شدند. گرچه مدتى بعد بر اثر كشمكشهاى مجلى و تهاجم خوارزميان، شهر به دست صليبيان افتاد، در اين هنگام سلطان نورالدين سروان سپاه خود «شيركوه» به ديار مصر فرستاد(در مرتبه سوم) كه جنگ سختى ميان دو سپاه در گرفت و سرانجام «شيركوه» پيروز شد. بعد از فوت شيركوه(644) عاضرالدين الله خليفه ناطهى، يوسف صلاحالدين را به جاى او بر مسند وزارت نشاند. بعد از مدّتى سلطان نورالدين از شام نامهاى به وى نوشت كه از اين پس فاطمين را از خطبه محو سازد و خطبه به نام خليفه عباسى خوانده شود و بيتالمقدس در دست مصريان بازماند كه مؤلف تمام اين وقايع را به طور مفصل و كامل تحليل نموده است و در زمان او هنوز مصريان بر بيتالمقدس حكم مىرانند تا اين كه در سال 923 قمرى سلطان سليم(پادشان عثمانى) به اين شهر دست يافت. | ||
از صفحه 45 تا پايان(صفحه504) مؤلف اول به معرفى آثار و بناهاى تاريخى بيتالمقدس از جمله مساجد، كليساها، مدرسهها زوايا، تكايا، رباطها، مقابر و قلاع و استكامات مىپردازد(صفحه 150) كه به معرفى و توصيف مجموعه حرم شامل مسجد الاقصى و قبة الصخره(مسجد عمر) كه از زيباترين، قديمىترين بناهاى اين شهر مىباشد، مىپردازد كه از جمله آنها محراب داود(ع) جامع الغاريه مهد عيسى(ع)، قبة السلسة، قبه معراج، مقام النبى(ص)، مقام خضر(ع)، قبه سليمان، قبه موسى، ابواب مسجدالاقصى باب الرحمة، با التوبة، باب البراق(درى كه پيامر(ص)در شب معراج از آنجا داخل مسجد الاقصى شد) يا باب الجنائن، باب الاسباط و از مدارس بيتالمقدس، مدرسه فخريّه، تنكزيّه، بلديّه، عثمانيّه، ارغونيّه، خاتونيّه، جوهريّه(مدارس كه در غرب كليساى آن واقع هستند) و مدرسه جاوليّه، ملكيّه، | از صفحه 45 تا پايان(صفحه504) مؤلف اول به معرفى آثار و بناهاى تاريخى بيتالمقدس از جمله مساجد، كليساها، مدرسهها زوايا، تكايا، رباطها، مقابر و قلاع و استكامات مىپردازد(صفحه 150) كه به معرفى و توصيف مجموعه حرم شامل مسجد الاقصى و قبة الصخره(مسجد عمر) كه از زيباترين، قديمىترين بناهاى اين شهر مىباشد، مىپردازد كه از جمله آنها محراب داود(ع) جامع الغاريه مهد عيسى(ع)، قبة السلسة، قبه معراج، مقام النبى(ص)، مقام خضر(ع)، قبه سليمان، قبه موسى، ابواب مسجدالاقصى باب الرحمة، با التوبة، باب البراق(درى كه پيامر(ص)در شب معراج از آنجا داخل مسجد الاقصى شد) يا باب الجنائن، باب الاسباط و از مدارس بيتالمقدس، مدرسه فخريّه، تنكزيّه، بلديّه، عثمانيّه، ارغونيّه، خاتونيّه، جوهريّه(مدارس كه در غرب كليساى آن واقع هستند) و مدرسه جاوليّه، ملكيّه، اصعرديّه، فاسيه، دواداريه و...(از سمت شمال) از كليساها كليساى قمامه،صهيون ماريعقوب و كليساى مصلبه و از زوايا مىتوان زاويه الازرق، شيخ يعقوب عجمى، بلاسى، طواشيه و... | ||
كليساى مصلبه و از زوايا مىتوان زاويه الارزق، شيخ يعقوب عجمى، بلاسى، طواشيه و... | كليساى مصلبه و از زوايا مىتوان زاويه الارزق، شيخ يعقوب عجمى، بلاسى، طواشيه و... | ||
ویرایش