تمهیدی بر معرفت نفس: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'جهان‌بینی' به 'جهان‌بینی '
جز (جایگزینی متن - 'جهان بینی ' به 'جهان‌بینی')
جز (جایگزینی متن - 'جهان‌بینی' به 'جهان‌بینی ')
خط ۶۲: خط ۶۲:
معانی بسیاری برای این سه واژه در متون ادبی و خاصه در فرهنگ‌های لغت وجود دارد، که غیر از یکی دو مورد، مابقی به نوعی به بحث ما نزدیک است و اگر غیر تخصّصی بخواهیم مسئله‌ی نفس و روح را دنبال کنیم می‌تواند گستره‌ی معناییِ زیادی را به ما بدهد. به هر جهت از طریق دیکشنری‌های موجود این سه واژه به انضمام برخی واژگان مربوط به هر یک را مورد نظر قرار می‌دهیم، هر چند که این معانی نظر ما را بیشتر توجیه و تأیید می‌کند که در غرب و در بین فلاسفه و الهیدانان چندان به طور تخصّصی روی این دو واژه کار نشده و بیشتر جنبه‌ی ادبی اجتماعی دارد تا فلسفه‌ی محض و عقلانیِ صرف <ref>متن، ص 23</ref>.
معانی بسیاری برای این سه واژه در متون ادبی و خاصه در فرهنگ‌های لغت وجود دارد، که غیر از یکی دو مورد، مابقی به نوعی به بحث ما نزدیک است و اگر غیر تخصّصی بخواهیم مسئله‌ی نفس و روح را دنبال کنیم می‌تواند گستره‌ی معناییِ زیادی را به ما بدهد. به هر جهت از طریق دیکشنری‌های موجود این سه واژه به انضمام برخی واژگان مربوط به هر یک را مورد نظر قرار می‌دهیم، هر چند که این معانی نظر ما را بیشتر توجیه و تأیید می‌کند که در غرب و در بین فلاسفه و الهیدانان چندان به طور تخصّصی روی این دو واژه کار نشده و بیشتر جنبه‌ی ادبی اجتماعی دارد تا فلسفه‌ی محض و عقلانیِ صرف <ref>متن، ص 23</ref>.


نویسنده در بحش هفتم از پیشینه‌ی بحث نفس سخن می‌گوید و قدمت آن را تا یونان باستان و زمان [[هومر]] تراژدی نویس شهیر پیش می‌برد و رد پای این بحث را نه به طور فلسفی ولی از بابت واژگانی و محتوایی در حماسه‌های برساخته‌ی او به مانند [[ایلیاد]] و [[اودیسه]] می‌جوید. <ref>متن، صص 55-54</ref>. نویسنده بر این است که نگاه به نفس ارتباطی تنگاتنگ با جهان‌بینیفرد دارد، چنانکه بیان می‌کند آنانی که جهان‌بینیمادی دارند نفس را نیز مادی می‌بینند. این نوع نگرش را در بین فیلسوفان پیشا سقراط می‌توان شاهد بود، با پدیداری ایدئآلیسم و با ظهور کسانی به مانند: سقراط، افلاطون، ارسطو و دیگران نگرش به نفس تغییراتی ماهوی یافت. <ref>متن، ص 57</ref>.
نویسنده در بحش هفتم از پیشینه‌ی بحث نفس سخن می‌گوید و قدمت آن را تا یونان باستان و زمان [[هومر]] تراژدی نویس شهیر پیش می‌برد و رد پای این بحث را نه به طور فلسفی ولی از بابت واژگانی و محتوایی در حماسه‌های برساخته‌ی او به مانند [[ایلیاد]] و [[اودیسه]] می‌جوید. <ref>متن، صص 55-54</ref>. نویسنده بر این است که نگاه به نفس ارتباطی تنگاتنگ با جهان‌بینی فرد دارد، چنانکه بیان می‌کند آنانی که جهان‌بینی مادی دارند نفس را نیز مادی می‌بینند. این نوع نگرش را در بین فیلسوفان پیشا سقراط می‌توان شاهد بود، با پدیداری ایدئآلیسم و با ظهور کسانی به مانند: سقراط، افلاطون، ارسطو و دیگران نگرش به نفس تغییراتی ماهوی یافت. <ref>متن، ص 57</ref>.


از بخشهای مهم کتاب بخش 17 است که به «فضای طلق و امکان عقلی» می‌پردازد. بحثی کاملاً فلسفی و تخصصی که زاییده‌ی اندیشه‌های ناب [[ابن سینا]] است. همین نگرش بازتابی گسترده و بنیادین در فکر [[دکارت]] داشته و به زعم نویسنده، در نوشتن کتاب [[اندر روش به کار بردن عقل]] و ایجاد تز «می‌اندیشم، پس هستم» اثر مستقیم داشته است، هر چند که دکارت مستقیماً خود بدان مقر نیست ولی از فضایی که ترسیم و تصوّر می‌کند حکایت از آشنایی با مطلب ابن سینا دارد. با این حال آنچه که دکارت فهمیده و بیان کرده چیزی غیر از آن است که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] بیان داشته است <ref>متن، ص 139</ref>.
از بخشهای مهم کتاب بخش 17 است که به «فضای طلق و امکان عقلی» می‌پردازد. بحثی کاملاً فلسفی و تخصصی که زاییده‌ی اندیشه‌های ناب [[ابن سینا]] است. همین نگرش بازتابی گسترده و بنیادین در فکر [[دکارت]] داشته و به زعم نویسنده، در نوشتن کتاب [[اندر روش به کار بردن عقل]] و ایجاد تز «می‌اندیشم، پس هستم» اثر مستقیم داشته است، هر چند که دکارت مستقیماً خود بدان مقر نیست ولی از فضایی که ترسیم و تصوّر می‌کند حکایت از آشنایی با مطلب ابن سینا دارد. با این حال آنچه که دکارت فهمیده و بیان کرده چیزی غیر از آن است که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] بیان داشته است <ref>متن، ص 139</ref>.