أمرآء دمشق في الإسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR67148J1.jpg | عنوان = أمرآء دمشق في الإسلام | عنوان‌های دیگر = و هو، یتضمن‌ «ذکر من‌ ولی‌ إمرة دمشق‌ فی‌ الإسلام‌ أو دخلها‌ من‌ الخلفا‌ء‌ مرتبین‌ علی‌ حروف‌ المعجم‌، و أرجوزه‌ «تحفه‌ ذوی الألبا‌ب‌ فی‌ من‌ حک...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''أمراء دمشق في الإسلام'''، نوشته صلاح‌الدین ابوالصفاء خلیل بن ایبک بن عبدالله سیفی صفدی (696-764ق)، ادیب، شاعر، نویسنده و مورخ بزرگ اسلامى است. این اثر دارای دو بخش است؛ بخش نخست، نام والیان دمشق و خلیفگانی را که به آن درآمده‌اند، در بر دارد و بخش دوم، اُرجوزه‌ای (قصیده در بحر رَجَز) است که نویسنده به یادبود خلیفگان، پادشاهان و نایب‌الحکومه‌های دمشق سروده است و نام آن را «تحفة ذوي الألباب في من حكم بدمشق من الخلفاء و الملوك و النواب»، نهاده است. این اثر با تحقیق صلاح‌الدین منجد عرضه شده است.
'''أمراء دمشق في الإسلام'''، نوشته [[صفدی، خلیل بن ایبک|صلاح‌الدین ابوالصفاء خلیل بن ایبک بن عبدالله سیفی صفدی]] (696-764ق)، ادیب، شاعر، نویسنده و مورخ بزرگ اسلامى است. این اثر دارای دو بخش است؛ بخش نخست، نام والیان دمشق و خلیفگانی را که به آن درآمده‌اند، در بر دارد و بخش دوم، اُرجوزه‌ای (قصیده در بحر رَجَز) است که نویسنده به یادبود خلیفگان، پادشاهان و نایب‌الحکومه‌های دمشق سروده است و نام آن را «تحفة ذوي الألباب في من حكم بدمشق من الخلفاء و الملوك و النواب»، نهاده است. این اثر با تحقیق صلاح‌الدین منجد عرضه شده است.


محقق در مقدمه‌اش گزارش کوتاهی از مورخانی همچون ابوالحسین رازی، مجیر کتامی، ابن نحوی، ابن زریق تنوخی معری و ابن عساکر که درباره امیران دمشق آثاری را به‌جای گذاشته‌اند، می‌دهد<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص9-7</ref>‏. سپس به کار صلاح صفدی (مؤلف کتاب) پرداخته و می‌گوید که وی در آغاز، فرهنگ‌نامه کوچکی از نام‌های امیران دمشق تهیه نموده و سپس، آن را به نظم درمی‌آورد. او آن ارجوزه را با ذکر رخدادهای تاریخی دیگری که امیران در آن‌ها نقش داشته‌اند، به‌تفصیل شرح می‌دهد و در آخر، اندیشه تألیف کتابی پربارتر درباره امیران به ذهنش خطور می‌کند. او فرهنگ‌نامه کوچکش را با عبارت «من ولي إمرة دمشق المحروسة في الإسلام و دخلها من الخلفاء و غيرهم، مرتبين علی حروف المعجم»، عنوان می‌دهد. البته، او برای تکمیل آن کاری انجام نداده است؛ چراکه در آن، کاستی‌های فراوانی دیده می‌شود. او نخستین بار در ارجوزه‌اش نام امیران را با ترتیب تاریخی‌ا‌شان ثبت کرده است، سپس آنچه از نام‌ها را که در معجمش از آن‌ها غفلت ورزیده، می‌آورد و هنگامی که دست به شرح ارجوزه‌اش می‌زند، نگاهی دوباره در ابیات و الفاظ منظومه کرده و ابیات تازه‌ای را به آن می‌افزاید.
محقق در مقدمه‌اش گزارش کوتاهی از مورخانی همچون [[ابوالحسین رازی]]، [[مجیر کتامی]]، [[ابن نحوی، یوسف بن محمد|ابن نحوی]]، ابن زریق تنوخی معری و [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] که درباره امیران دمشق آثاری را به‌جای گذاشته‌اند، می‌دهد<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص9-7</ref>‏. سپس به کار [[صفدی، خلیل بن ایبک|صلاح صفدی]] (مؤلف کتاب) پرداخته و می‌گوید که وی در آغاز، فرهنگ‌نامه کوچکی از نام‌های امیران دمشق تهیه نموده و سپس، آن را به نظم درمی‌آورد. او آن ارجوزه را با ذکر رخدادهای تاریخی دیگری که امیران در آن‌ها نقش داشته‌اند، به‌تفصیل شرح می‌دهد و در آخر، اندیشه تألیف کتابی پربارتر درباره امیران به ذهنش خطور می‌کند. او فرهنگ‌نامه کوچکش را با عبارت «من ولي إمرة دمشق المحروسة في الإسلام و دخلها من الخلفاء و غيرهم، مرتبين علی حروف المعجم»، عنوان می‌دهد. البته، او برای تکمیل آن کاری انجام نداده است؛ چراکه در آن، کاستی‌های فراوانی دیده می‌شود. او نخستین بار در ارجوزه‌اش نام امیران را با ترتیب تاریخی‌ا‌شان ثبت کرده است، سپس آنچه از نام‌ها را که در معجمش از آن‌ها غفلت ورزیده، می‌آورد و هنگامی که دست به شرح ارجوزه‌اش می‌زند، نگاهی دوباره در ابیات و الفاظ منظومه کرده و ابیات تازه‌ای را به آن می‌افزاید.


کار تازه‌ای که صفدی انجام داده، این است که او هرکدام از امیران و پادشاهان دمشق را جداگانه شرح می‌دهد، سپس آنان را حسَب تاریخ حکمرانی‌ا‌شان به نظم درمی‌آورد، ولی در ارجوزه‌اش از پادشاهان و خلیفگانی که از دمشق دیدار کرده‌اند، سخن نمی‌گوید. صفدی برای شرح‌حال‌نویسی، به ابن عساکر اعتماد نموده و از کتاب «تاریخ دمشق» او بهره برده است. اما او نشانی نقل قول‌هایی را که از ابن عساکر داشته، در کتابش نیاورده است. صفدی درباره انگیزه تألیفش می‌گوید: کسی که او را در اندیشه به ‌نظم ‌درآوردن نام‌های امیران دمشق افکنده، ابن عساکر است.
کار تازه‌ای که [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدی]] انجام داده، این است که او هرکدام از امیران و پادشاهان دمشق را جداگانه شرح می‌دهد، سپس آنان را حسَب تاریخ حکمرانی‌ا‌شان به نظم درمی‌آورد، ولی در ارجوزه‌اش از پادشاهان و خلیفگانی که از دمشق دیدار کرده‌اند، سخن نمی‌گوید. [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدی]] برای شرح‌حال‌نویسی، به ابن عساکر اعتماد نموده و از کتاب «تاریخ دمشق» او بهره برده است. اما او نشانی نقل قول‌هایی را که از ابن عساکر داشته، در کتابش نیاورده است. [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدی]] درباره انگیزه تألیفش می‌گوید: کسی که او را در اندیشه به ‌نظم ‌درآوردن نام‌های امیران دمشق افکنده، ابن عساکر است.


بهره بزرگی که این اثر دارد، این است که با ترتیبی که به نام‌ها بر مبنای حروف معجم داده است، به خواننده یاری می‌دهد که نام‌هایی مانند «بلتکین و یلتکین» و «شختکین و سختکین» را با یکدیگر اشتباه نگیرد<ref>ر.ک: همان، ص10-9</ref>‏.
بهره بزرگی که این اثر دارد، این است که با ترتیبی که به نام‌ها بر مبنای حروف معجم داده است، به خواننده یاری می‌دهد که نام‌هایی مانند «بلتکین و یلتکین» و «شختکین و سختکین» را با یکدیگر اشتباه نگیرد<ref>ر.ک: همان، ص10-9</ref>‏.


محقق (صلاح‌الدین منجد) پس از شرح کوتاهی از زندگی صفدی، از نسخه‌ای که در «دارالکتب المصریه» از رساله و ارجوزه موجود بوده، سخن می‌گوید. سپس توضیحی درباره نام رساله می‌دهد؛ او می‌گوید نامی که در نخستین ورق رساله درج شده، چنین است: «هذه الرسالة تشتمل علی ذكر من ولي دمشق من أيام الخلفاء العباسيين، جمع الصلاح الصفدي - رحمه الله - و يليها منظومة له أيضا في هذا المعنی». اما او این نام را درست ندانسته و توضیح می‌دهد که این رساله در حقیقت، نام والیانی را نیز که پیش از عباسیان بر دمشق حکم می‌رانده‌اند، در بر دارد؛ برای همین، در صفحه دوم رساله (پس از بسم الله)، این عبارت درج شده است: «ذكر من ولي إمرة دمشق المحروسة في الإسلام أو دخلها من الخلفاء و غيرهم، مرتبين علی حروف المعجم»؛ ازاین‌رو، چنین می‌نماید که نام درست آن همین باشد و محقق همین عنوان را برای کتاب برمی‌گزیند<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>‏. او همچنین، درعنوان ارجوزه دست می‌برد و عبارت «في من» را جایگزین «و من» می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>‏.
محقق ([[منجد، صلاح‌الدین|صلاح‌الدین منجد]]) پس از شرح کوتاهی از زندگی صفدی، از نسخه‌ای که در «دارالکتب المصریه» از رساله و ارجوزه موجود بوده، سخن می‌گوید. سپس توضیحی درباره نام رساله می‌دهد؛ او می‌گوید نامی که در نخستین ورق رساله درج شده، چنین است: «هذه الرسالة تشتمل علی ذكر من ولي دمشق من أيام الخلفاء العباسيين، جمع [[صفدی، خلیل بن ایبک|الصلاح الصفدي]] - رحمه الله - و يليها منظومة له أيضا في هذا المعنی». اما او این نام را درست ندانسته و توضیح می‌دهد که این رساله در حقیقت، نام والیانی را نیز که پیش از عباسیان بر دمشق حکم می‌رانده‌اند، در بر دارد؛ برای همین، در صفحه دوم رساله (پس از بسم الله)، این عبارت درج شده است: «ذكر من ولي إمرة دمشق المحروسة في الإسلام أو دخلها من الخلفاء و غيرهم، مرتبين علی حروف المعجم»؛ ازاین‌رو، چنین می‌نماید که نام درست آن همین باشد و محقق همین عنوان را برای کتاب برمی‌گزیند<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>‏. او همچنین، درعنوان ارجوزه دست می‌برد و عبارت «في من» را جایگزین «و من» می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>‏.


صلاح‌الدین منجد در پژوهش خود، نص رساله را با متن «تاریخ دمشق» از ابن عساکر مقابله کرده است؛ چراکه بیشتر متن رساله از این کتاب برگرفته شده است. او جای برخی نام‌ها را که با ترتیب معجمی نمی‌خواند، جابه‌جا کرده است؛ مثلاً «ابراهیم بن جعفر» را پیش از «ابراهیم بن الولید» نهاده است. وی کاستی‌هایی را نسبت به درج برخی نام‌ها در متن رساله دیده و آن‌ها را از متن ارجوزه و شرح آن و یا از متن کتاب ابن عساکر برگرفته و به متن رساله افزوده است. همچنین، او سال درگذشت هر امیری را یافته و در کنار نامش نشانده است. محقق از رسم‌الخط امروزی در ثبت نام‌ها بهره جسته است و واژه‌هایی مانند: ابرهیم، معویه، سلیمن، ثلاثمئة و سبعمأئة را به ابراهیم، معاویه، سلیمان، ثلاث‌مئة، سبع‌مئة بازگردانده است<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>‏.
[[منجد، صلاح‌الدین|صلاح‌الدین منجد]] در پژوهش خود، نص رساله را با متن «تاریخ دمشق» از [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] مقابله کرده است؛ چراکه بیشتر متن رساله از این کتاب برگرفته شده است. او جای برخی نام‌ها را که با ترتیب معجمی نمی‌خواند، جابه‌جا کرده است؛ مثلاً «ابراهیم بن جعفر» را پیش از «ابراهیم بن الولید» نهاده است. وی کاستی‌هایی را نسبت به درج برخی نام‌ها در متن رساله دیده و آن‌ها را از متن ارجوزه و شرح آن و یا از متن کتاب [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] برگرفته و به متن رساله افزوده است. همچنین، او سال درگذشت هر امیری را یافته و در کنار نامش نشانده است. محقق از رسم‌الخط امروزی در ثبت نام‌ها بهره جسته است و واژه‌هایی مانند: ابرهیم، معویه، سلیمن، ثلاثمئة و سبعمأئة را به ابراهیم، معاویه، سلیمان، ثلاث‌مئة، سبع‌مئة بازگردانده است<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>‏.


صلاح‌الدین منجد برای «ارجوزه» به نسخه‌ای که در «مكتبة الوطنية» در پاریس با عنوان «تحفة ذوي الألباب في من حكم دمشق من...» بوده، اعتماد نموده است. او در کنار نام هر امیر، دو شماره نهاده است؛ یکی، بیانگر شماره مسلسل است و دیگری، شماره شرح حال او را در رساله که بر اساس حروف معجم مرتب گشته است، نشان می‌دهد<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>‏.
[[منجد، صلاح‌الدین|صلاح‌الدین منجد]] برای «ارجوزه» به نسخه‌ای که در «مكتبة الوطنية» در پاریس با عنوان «تحفة ذوي الألباب في من حكم دمشق من...» بوده، اعتماد نموده است. او در کنار نام هر امیر، دو شماره نهاده است؛ یکی، بیانگر شماره مسلسل است و دیگری، شماره شرح حال او را در رساله که بر اساس حروف معجم مرتب گشته است، نشان می‌دهد<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>‏.


محقق، سه الحاقیه نیز به پایان کتاب افزوده است: نخست، برخی از نام‌های امیران غیر عرب (از ترک، فارس و مغول) را با معادل لاتینی آن‌ها درج نموده است<ref>ر.ک: همان</ref>‏؛ دوم، نام والیان را حسب تاریخ آمدنشان به دمشق و رفتنشان از آنجا آورده و نام خلفای راشدین، بنی‌امیه، بنی‌عباس، طولونیان و اخشیدیان، فاطمیان، سلجوقیان، نوریان، ایوبیان و مملوکان را گرد آورده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص201-184</ref>‏ و سوم، نام کسانی را که از سال 759ق، تا فتح عثمانی والیان دمشق بوده‌اند، ثبت کرده است<ref>ر.ک: همان، ص177</ref>‏. او در پایان، نام امیران و شخصیت‌های برجسته جهان اسلام را تا دوران خود فهرست کرده است<ref>ر.ک: همان، ص228-206</ref>‏.
محقق، سه الحاقیه نیز به پایان کتاب افزوده است: نخست، برخی از نام‌های امیران غیر عرب (از ترک، فارس و مغول) را با معادل لاتینی آن‌ها درج نموده است<ref>ر.ک: همان</ref>‏؛ دوم، نام والیان را حسب تاریخ آمدنشان به دمشق و رفتنشان از آنجا آورده و نام خلفای راشدین، بنی‌امیه، بنی‌عباس، طولونیان و اخشیدیان، فاطمیان، سلجوقیان، نوریان، ایوبیان و مملوکان را گرد آورده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص201-184</ref>‏ و سوم، نام کسانی را که از سال 759ق، تا فتح عثمانی والیان دمشق بوده‌اند، ثبت کرده است<ref>ر.ک: همان، ص177</ref>‏. او در پایان، نام امیران و شخصیت‌های برجسته جهان اسلام را تا دوران خود فهرست کرده است<ref>ر.ک: همان، ص228-206</ref>‏.